1 اردیبهشت 1395, 23:13
در سراسر نهجالبلاغه به ابعاد مثبت و سازنده رفتارها، صفات افراد، و افكار سازنده توجه شده است. حضرت علي عليهالسلام نه تنها خود به اين موارد توجه داشتند، بلكه ديگران را نيز هدايت ميكردند تا اين ابعاد را بطور اختياري و آگاهانه مورد توجه قرار دهند. براي مثال، به زيباييهاي جهان توجه داشته باشيم، صفات خداوند را كه همه مثبت هستند فراموش نكنيم، كارهاي نيك و مثبت ديگران را به خاطر داشته باشيم و از پيامدهاي مثبت اعمال غفلت نكنيم. توجه به اين ابعاد جهان ـ در واقع ـ نگاه واقعبينانه و در عين حال، مثبتنگرانه به مسائل است.
1. انتظار كمك از سوي خداوند: يك مسلمان با توكلي كه به خداوند دارد و اعتقادي كه به نقش خداوند در بروز رويدادها دارد، قطعا درباره آيندهاش متكي به اميد به خداوند است. خوشبيني يعني اميد به خداوند؛ (نهجالبلاغه، خ 185). خوشبيني آن است كه عمل را خالص نموده و درباره بخشش از لغزشها به خداوند اميدوار باشي. در نهجالبلاغه نيز انتظار مثبت نسبت به آينده درباره افراد درستكار مطرح شده است: (همان، خ 1، 2 و 11) فرد مسلماني كه از خيانت به دور است نسبت به آينده دو انتظار مثبت دارد: يا به نداي حق لبيك ميگويد كه آنچه نزد خداست بهترين است، يا روزي خود در اين دنيا را از خداوند دريافت مينمايد. بنابراين، فرد مسلمان خوشبين نسبت به آينده انتظار مثبت دارد.
2. انتظار عملكرد درست از سوي ديگران: در منابع اسلامياز سوء ظن به ديگران منع شده است. معناي سوء ظن آن است كه فرد مسلمان نسبت به برادران ديني خود انتظار عملكرد بد و منفي داشته باشد. در اينجا ميخواهيم به اين واقعيت اشاره كنيم كه بدبيني نسبت به ديگران تنها ناظر به اعمال و رفتار گذشته مردم نيست، بلكه بخشي از بدبيني ناظر به اين است كه نسبت به رفتارهاي ديگران در آينده انتظار منفي داشته باشيم. در نتيجه، اميدوار بودن به ديگران و انتظار خوب داشتن از ديگران يكي از مؤلفههاي خوشبيني است: «الرجل السوء لا يظن با حد خيرا لانه لا يراه الا بوصف نفس»؛ (همان، ن 53). افراد بدبين انتظار عملكرد نادرست از سوي ديگران دارند؛ زيرا خودشان نيز به خاطر بدبيني عملكرد درست ندارند. «شر الناس من لايثق باحد لسوء ظنه و لا يثق به احد لسوء فعله»؛ (همان، خ 110 و 199، ح 252) بدترين افراد كسي است كه به ديگران به خاطر بدبيني اعتماد ندارد و ديگران نيز به خاطر بدرفتاري به او اعتماد ندارند. اين روايت، هم رابطه بدبيني را با رفتار بد و هم تاثير بدبيني را در روابط اجتماعي نشان ميدهد. وقتي كسي به ديگري اعتماد نميكند «انتظار منفي» از عملكرد او در آينده دارد. نكتهاي كه درباره خوشبيني نسبت به افراد ديگر مطرح ميشود اين است كه بر اساس نهجالبلاغه، تنها خوشبيني نسبت به نيات و رفتار افراد تابع موقعيت است، اما ساير زمينههاي خوشبيني موقعيتي نيستند، بلكه دائمياند: (همان، خ 165). هنگامي كه صلاح و نيكي بر زمان و مردم زمان گسترش يابد، در اين حال، اگر كسي گمان بد به ديگري ببرد كه از او گناهي ظاهر نشده، به او ستم كرده است و هنگامي كه فساد بر زمان و اهل زمان مستولي شود هر كسي گمان خوب به ديگري ببرد خود را فريب داده است. دو قسمت از نامه 53 نيز به اين امر دلالت دارد.
3. انتظار وقوع رويدادهای خوشايند: وقتي كه فرد مسلمان انتظار كمك از سوي خداوند داشته باشد، و انتظار دارد كه ديگران نيز به صورت درست عمل كنند، نتيجه منطقياش اين ميشود كه انتظار داشته باشد در آينده رويدادهاي خوشايند رخ دهد و كارها بر وفق مراد پيش خواهد رفت. پس انتظار مثبت نسبت به وقوع رويدادهاي مثبت نتيجه منطقي كمك از سوي خداوند و عملكرد ديگران و تلاش خود فرد است.
در يك زندگى جمعى، آيا چارهاى جز حسن سلوك و مدارا وجود دارد؟ «گذشت»، يكى از جلوههاى «مدارا» است. اگر بنا باشد در مقابل هر مساله انسان حساسيت و سرسختى نشان دهد و هر حرف را به دل بگيرد و از هيچ چيز نگذرد، پديد آمدن ناهنجارى در زندگى جمعى، حتمى است. تحمل كردن ناسازگارى ديگران، پديد آورنده سازگارى است. اگر بدى را با بدى و تندى را با تندى جواب دهيم، مشكلات بالا مىگيرد. گاهى بايد چشم را بست و بعضى رفتارهاى آزاردهنده و ناراحتكننده ديگران را ناديده گرفت، يا درگذشت و بخشود، تا ريشه بحران در روابط بخشكد. در تفسير آيه (يدرئون بالحسنة السيئة) (بدى را با نيكى رفع مىكنند) آمده است كه به وسيله حلم، جهل و نابخردى جاهل را دفع مىكنند و به وسيله مدارا با مردم، اذيت و آزار آنان را از خودشان دور مىسازند. بالاتر از اين چشمپوشى، آن است كه بدرفتاريهاى ديگران را با خوشرفتارى مقابله كنيم، نه مقابله به مثل، بلكه مقابله به بهتر و برتر. اين اوج كرامت نفس و اخلاق والا و پيامبرانه است كه مىسزد در امت پيامبر (ص) تجلى يابد. در اخلاق خانواده، بروز اين نمونه مكارم اخلاقى به آن است كه هر يك از زن يا شوهر، ضعفها و بداخلاقيهايى که در طرف مقابل ديد، تصميم بر مقابله به مثل نگيرد، بلكه بنا را بر سازگارى و تحمل بگذارد، آن هم به حساب خدا و براى رضاى او تحمل كند، تا به دو نتيجه خوب برسد: يكى بهبود وضعيت داخلى خانه، ديگرى رسيدن به اجر و پاداش الهى.
علم، چراغ راه انسان است و مسير حركت تكاملى او را روشن مى كند تا بتواند به آسانى به اهداف خويش برسد و به قله كمال راه يابد. علم آموزى و دانش طلبى از ويژگى هاى انسان است و او را از حيوانات متمايز مى سازد و به زندگى او جلوه خاص انسانى مى بخشد. علم و آگاهى، نخستين شرط موفقيت انسان، بلكه پايه و اساس سعادت او است. خوشى هاى دنيا و آخرت به وسيله علم به دست مىآيد. پيامبراكرم(ص) فرمود: (انّالله يطاع بالعلم ويعبد بالعلم و خيرالدنيا والآخرة مع العلم و شرّ الدنيا والآخرة مع الجهل؛ خداوند به وسيله علم اطاعت مى شود. خير دنيا و آخرت با علم است و شر و بدى دنيا و آخرت همراه با جهل و نادانى است.) به تحقيق انسان بدون آگاهى و شناختِ راههاى موفقيت و شرايط بهتر زندگى كردن، نمى تواند به پيروزى برسد. حضرت على (ع) به كميل فرمود: (مامن حركة الا و أنت فيه محتاج الى معرفه؛ اى كميل، هيچ حركت (و كارى) پيش نخواهد رفت جز اينكه در آن شناخت لازم را داشته باشى.) حيوانات به دليل تمايلات حيوانى از اشتباه و انحراف محفوظاند و براساس يك نظم دقيق جبراً در حركت مى باشند. حيوانات در زندان غريزه محبوساند و از دهها قرن پيش تاكنون بطور يكنواخت زندگى كردهاند و هيچ پيشرفتى نداشته اند ولى انسان به حكم اختيار و آزادى گرفتار اشتباهات مى شود و گاهى چيزهاى زيان بار را سودمند مى پندارد و چيزهاى پرفايده را بى فايده تلقى مى كند. با وجود اين، انسان يك امتياز و برترى بزرگ دارد و آن اينكه بر اثر داشتن عقل و انديشه و آزادى توانسته است به پيشرفتهاى چشم گيرى نايل شود. كاروان بشر به ميزان ارتقاى سطح علم و دانش خويش هم چنان به سوى كمال در حركت است و تاكنون در رشتههاى گوناگون علمى و فنون مختلف، هزاران تحول و تطور را پديد آورده و روز به روز قوانين تازه ترى از اسرار عالم هستى را كشف مىكند و موقعيت بهترى مى يابد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان