دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معراج پیامبر(ص)

No image
معراج پیامبر(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، معراج، پيامبر، زمان و مكان، سفرنامه و چگونگي معراج

نویسنده : فاطمه عادلي

«معراج» در لغت از ریشه عرج و به معنی نردبان[1] و اسراء به معنی سیر شبانه می‌باشد[2] و در اصطلاح به معنی عروج پیامبر(ص) در شب می‌باشد.

معراج در قرآن و روایات

در برخی آیات قرآن به معراج اشاره شده است، مانند:

«سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر»[3]

«پاک و منزه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برد که گرداگردش را پر برکت ساختیم تا نشانه‌های خود را به او نشان دهیم، همانا او شنوا و بیناست.»

در سوره نجم نیز اشاره به سفرنامه معراج شده است.[4] در آیات دیگری نیز به طور پراکنده به این امر پرداخته است.[5]

روایات زیادی نیز در این مورد وجود دارد که در اینجا به دو روایت اکتفامی‌کنیم؛ امام رضا(ع) می‌فرمایند: «کسی که معراج را تکذیب کند، رسول‌الله را تکذیب کرده است» و از امام صادق(ع) نیز روایت شده: «از شیعیان ما نیست، کسی که انکار کند چهار چیز را؛ معراج...».[6]

زمان، مکان و تعدد معراج

واقعه معراج از معجزات پیامبر(ص) است. در وقوع این رخداد هیچ اختلافی نیست؛ اما در مورد زمان، مکان، تعدد و کیفیت معراج در بین مورخان اختلاف نظر وجود دارد.

در مورد زمان آن؛ سال دوم،[7] سوم،[8] پنجم بعثت[9] و دهم بعثت،[10] شانزده ماه پیش از هجرت[11] و هجده ماه قبل از هجرت[12] و در ماه‌های رجب، رمضان، ربیع‌الاول[13] و از مکان‌های معراج «خانه‌ ام‌هانی»،[14] «شعب ابی‌طالب»،[15] «مسجدالحرام»[16] و... در منابع آمده است. البته در قرآن به مسجدالحرام اشاره شده و این از این جهت است که به خاطر احترام به شهر مکه به آن مسجدالحرام گفته می‌شد.[17] در اینکه معراج چند بار اتفاق افتاده نیز اختلاف است؛ اما برخی معتقد به تعدد معراج هستند. از این جهت اختلاف در برخی از قسمت‌های حدیث معراج، ناشی از تعدد معراج است.[18]

کیفیت معراج

خداوند جهان هستی را بر اساس قانون علی و معلولی خلق کرده است و از آنجا که در هر سفری نیاز به وسیله نقلیه هست، سفر پیامبر(ص) هم از این قاعده مستثنی نبود. ایشان نیز برای عروج به آسمان سوار بر مرکبی به نام «براق»[19] شد و از مراحل بالاتر سوار بر «رفرف»[20] شد.

اما در مورد اینکه معراج پیامبر(ص) با چه کیفیتی صورت گرفت، اختلاف نظر وجود دارد. برخی به معراج رؤیایی پیامبر(ص) معتقدند و بر این باورند که پیامبر(ص) در عالم خواب به معراج رفته است و استناد آنها حدیثی از "عایشه" است.[21] برخی معراج روحانی پیامبر(ص) را پذیرفتند،[22] استناد برخی از آنها به فرازی از دعای ندبه «و عرجت بروحه» است که در نقد آن "آیت‌الله قزوینی" فرموده: «باء» در «بروحه» باء سبیه است، یعنی به سبب روح و قوة روح و مشایعت بدن با روح بوده است، نه اینکه فقط روح عروج نمود، بلکه قوت روحانیت خاتمیت، سبب معراج به تمام معنا گردیده است.[23]

نظرات دیگری نیز در کیفیت معراج وجود دارد که بر همین حد اکتفامی‌کنیم. حال نظر شیعه امامیه را در این مورد بیان می‌کنیم و آن معراج جسمانی و روحانی پیامبر(ص) به طور همزمان و در حال بیداری بوده است.[24] علت این امر را نیز از واژه «عبد» در سوره اسراء گرفتند، که در لغت عرب به عنصر ترکیب یافته از جسم و روح اطلاق می‌شود؛ به همین جهت سیر شبانه پیامبر(ص) جسمانی و روحانی بوده است.[25]

هدف معراج

قرآن هدف از معراج را نشان دادن شگفتی‌های خلقت به حضرت رسول(ص) ذکر کرد.[26]

در روایات هدف از معراج را علاوه بر هدف مذکور، شرافت دادن به فرشتگان، اکرام ساکنان آسمان‌ها و مشاهده عظمت خداوند بیان شده است.[27]

اثبات معراج

سؤالاتی درباره معراج مطرح است از جمله:

1- در سفر فضایی نخستین مانع، نیروی جاذبه است و برای حل آن سرعت چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است.

2- فقدان هوا در فضای بیرون زمین

3- گرمای سوزان آفتاب و سرمای کشنده در جایی که آفتاب نمی‌تابد.

4- اشعه‌های خطرناک

5- مشکل بی‌وزنی و زمان، کسی که بخواهد در سراسر آسمان‌ها سیر کند، باید سرعتی بیش از سرعت نور داشته باشد.

در پاسخ باید گفت؛ با تمام این مشکلات انسان توانسته است با نیروی علم بر آن پیروز شود. بدون شک معراج امری خارق‌العاده است، هرچند که مقداری از این معجزه عقلاً امکان‌پذیر شده است، بقیه نیز با استمداد از قدرت الهی حل شدنی است. بشر توانسته است با این نیروی محدود سفینه‌هایی بسازد که مشکل اشعه‌ها را حل کند؛ خداوند، مرکب سریع‌السیر براق، رفرف یا مرکب دیگر در اختیار پیامبر(ص) گذاشت و او را از نظر خطرات این سفر زیر پوشش حمایت خود گرفت. البته دانشمندان امروز می‌گویند؛ امواج جاذبه بدون نیاز به زمان در آن واحد از یک سوی جهان به سوی دیگر منتقل می‌شود.

با توجه به این نکات هیچ کدام از مشکلات به صورت یک مانع عقلی نیست که معراج را به صورت یک محال عقلی در آورد.[28]

دستاوردهای معراج

در این قسمت به صورت مختصر به نتایج معراج اشاره می‌شود و تفصیل آن در سفرنامه معراج ذکر می‌شود.

1- ولایت علی(ع).[29]

2- وجوب نمازهای پنج گانه.[30]

3- اعطای کوثر(فاطمه(س)).[31]

4- رفع تکلیف‌های دشوار از امت پیامبر(ص).[32]

آغاز سفر به آسمان

نخست به آسمان دنیا رسیدند، فرشته‌ای به نام "اسماعیل" موکل آن بود. این دو بر هم سلام کرده، فرشتگان دیگر نیز به حضور ایشان آمده و درود فرستادند. در میان آنها فرشته‌ای متفاوت بود، قیافه‌ای خشمگین داشت، پیامبر(ص) پرسید: این کیست که مرا می‌رنجاند؟

جبرئیل پاسخ داد: او مالک، نگهبان جهنم است ... پیامبر(ص) از او خواست جهنم را به ایشان نشان دهد. مالک دری از جهنم را گشود؛ آن چنان سوزان و وحشتناک بود که رسول‌خدا(ص) از او خواست آن را بپوشاند.

در ادامه راه به انسان خوش اندامی رسید که چون به راست می‌نگریست، خوشحال و هنگامی که به چپ رو می‌کرد، اندوهگین می‌شد. پیامبر(ص) پرسید: او کیست؟

جبرئیل پاسخ داد؛ پدرت آدم است. وقتی فرزندی از ذریه‌اش به بهشت رود خوشحال و اگر به جهنم رود، اندوهگین می‌شود. ایشان بر هم سلام و درود فرستادند. پس از آن به ملک‌الموت رسید... از او پرسید: آیا هر کس که بمیرد تو روحش را می‌گیری؟ گفت: آری... هیچ خانه‌ای نیست؛ مگر آنکه در هر روز پنج نوبت داخل آن می‌شوم، وقتی شخصی برای مرده خود می‌گرید، می‌گویم: گریه نکنید که بار دیگر نزد شما بر می‌گردم تا فردی از شما باقی نباشد... در ادامه مسیر به مردی می‌رسد که در سفره خود گوشت پاک و ناپاک دارد؛ اما گوشت ناپاک می‌خورد. پیامبر(ص) پرسید: او کیست؟ جبرئیل گفت: حرام‌خواران امت تو هستند و در روایتی دیگر آنها زنان حلال خود را رها کرده و گرد زنانی که بر ایشان حرام هست، می‌روند. بعد به فرشته‌ای برخورد که نیمی از پیکرش آتش و نیم دیگر یخ بود و بر هم اثر نمی‌کرد. پیامبر(ص) پرسید: او کیست؟ جبرئیل گفت: موکل آسمان و زمین و نسبت به مؤمنین خیرخواه‌ترین ملائک است...

پس از آن پیامبر(ص) افرادی را با حالت‌هایی می‌دید و از جبرئیل پرسید: اینان کیستند و پاسخ گرفت؛ از جمله به افرادی برخورد که لبانی چون لبان شتر داشتند و گوشت‌هایشان از پهلو جدا به دهانشان افکنده بود؛ اینان مسخره‌کنندگان بودند. افرادی بر سر خود می‌کوبیدند، اینها نماز عشا نخوانده می‌خوابیدند.

گروه دیگر آتش در دهانشان ریخته و از پشت آنان خارج می‌شد؛ اینان اموال یتیمان را به زور گرفته و می‌خوردند. افرادی را دیدند با شکم‌های بزرگ که از جا نمی‌توانستند برخیزند؛ آنها رباخواران در دنیا هستند و صبحگاه و شامگاه در عذاب الهی.

در ادامه به زنانی با عذاب‌های مختلف برخوردند؛ زنانی به موی سر آویزان به طوری که مغز سرشان به جوش آمده، اینها موی خود را از نامحرمنمی‌پوشاندند. برخی به زبان خود آویخته و آب داغ در گلوی آنها ریختهمی‌شد، به جرم اینکه همسران خود را با زبان آزار می‌دادند. زنانی بهسینه‌هایشان آویزان بودند، به جهت خیانت به همسر و نسبت دادن فرزند زنا به همسرش. زنی گوشت بدنش را با قیچی آتشین جدا می‌کرد به جرم عرضه کردن خود برای نامحرم.

آسمان دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم

پیامبر(ص) در هر کدام از آسمان‌ها به ترتیب "یحیی"، "عیسی"، "یوسف"، "ادریس"، "هارون" و "موسی" را ملاقات و بر آنها سلام کرد. در آسمان چهارم فرشته‌ای بر تخت نشسته و فرمانده هفتاد هزار فرشته است.

آسمان هفتم

فرشتگانی دید که به ایشان و امتش توصیه حجامت کردند. "ابراهیم(ع)" را دید و آیه 68 آل‌عمران را تلاوت کرد، در این مرحله شگفتی‌هایی را مشاهده کرد... پیامبر(ص) به جبرئیل فرمودند: بین خدا و آفریدگانش هفتاد هزار حجاب است و نزدیک‌ترین مخلوقات به او من و "اسرافیل" هستیم و بین ما و او هم چهار حجاب است؛ «حجابی از نور، حجابی از ظلمت، حجابی از ابر و حجابی از آب است». در ادامه پیامبر(ص) از نهر «کوثر» می‌نوشد و از نهر «رحمت» خود را شستشو می‌دهد، وارد بهشت می‌شود و جایگاه خود و همسران خویش را می‌بیند و کنیزی را می‌بیند که از "زید بن حارثه" بود. قصری از یاقوت سرخ بود که متعلق به روزه‌داران، اطعام‌کنندگان به درماندگان و... بود. بعد از آن به «درخت طوبی» که در هر خانه بهشتی شاخه‌ای از آن است. در پایان به «سدرة‌المنتهی» رسید که در سایه هر برگ آن امتی جای می‌گیرد. ندامی‌آید: «آمن الرسول بما انزل الیه من ربه...» در ادامه آیات آخر سوره بقره گقتگوی خدا و رسول بود؛ در این مرحله فضیلت‌هایی بر او ارزانی شد. از جمله دو کلمه از تحت عرش «لاحول و لا قوة الا بالله و لا منجا منک الا الیک» و... پس از آن فرشته‌ای اذان گفت و خداوند او را تصدیق کرد و ملائک بر پیامبر(ص) اقتدا کرده و نماز خواندند. در اینجا بود که بر ایشان و امتش پنجاه نماز واجب شد، پیامبر(ص) در راه بازگشت با موسی ملاقات کرد و موسی از ایشان درخواست کرد که امت تو طاقت پنجاه نماز ندارند، از خدا بخواه تا تخفیف دهد، پیامبر(ص) هم در چند مرحله از خداوند درخواست کرد تا به پنج نماز کاهش یافت. باز موسی تقلیل نمازها را خواست؛ اما پیامبر(ص) فرمود: از خداوند شرم دارم و بر این پنج نماز صبر می‌کنم. ندا آمد به خاطر این شکیبایی هر کار نیک امت تو را ده برابر پاداش خواهم داد. آنگاه به حجاب‌های نور می‌رسند؛ جبرئیل عرض کرد: «ای محمد جلو برو و خود بماند.» پیامبر(ص) فرمودند: «ای جبرئیل در چنین جایی مرا تنها می‌گذاری؟» جبرئیل عرض کرد: «ای محمد اینجا آخرین جایی است که خداوند برای من تعیین کرده، از آن بیشتر روم، بالهایم بسوزد.»[33]

پندهای معراج

پس از رسیدن پیامبر(ص) به حجاب‌های نور بود که حدیث معراج و گفتگوی خدا با رسولش صورت می‌گیرد که در اینجا مجال ذکر حدیث نیست؛ اما به صورت گزینشی به سخنان خداوند به رسول اشاره می‌شود.

1. شریف‌ترین کارها: توکل بر خدا و خشنود بودن بر آنچه او مقدر کرده است.

2. خصوصیات افراد مؤمن و پرهیزکار و توکل کنندگان بر خداوند.

3. ویژگی زاهدان در دنیا.

4. ویژگی اهل دنیا و اهل آخرت.

5. پاداش زاهدان.

6. توصیه بر پرهیزکاری.

7. ارزش سکوت.

8. اهمیت رزق حلال.

9. جایگاه و اثر روزه.

10. ویژگی عابدان.[34]

مقاله

نویسنده فاطمه عادلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS