نویسنده: عبدالرحیم سلیمانى
اشاره
بخش اصلى مجموعه عهد جدید همان انجیلهاى چهارگانه است که در واقع، زندگى نامه و سخنان حضرت عیسى است. به گفته بیشتر دانشمندان قدیم و جدید، این چهار انجیل بین سال هاى 65 تا 100 میلادى نوشته شده و بین سال هاى 150 تا 180 میلادى رسمى و قانونى شده است. به موازات این چهار انجیل، از ده ها کتاب دیگر با عنوان انجیل نام برده شده است که از آنها، تحت عناوین غیررسمى، غیرقانونى یا اپوکریفایى نام برده مى شود. این آثار، در همان دوره نگارش و قانونى شدن چهار انجیل قانونى و تا چندین قرن پس از آن به نگارش درآمده و محتواى آن، زندگى و سخنان حضرت عیسى است، اما دقیقاً قالب و چارچوب چهار انجیل رسمى را رعایت نکرده است. برخى از این اناجیل، صرفاً سخنانى از حضرت عیسى(ع) را نقل کرده است و برخى صرفاً معجزاتى از آن حضرت را؛ برخى از آنها حوادثى از زندگى عیسى و پدر و مادر او را نقل کرده است که در اناجیل دیگر نیامده است. نسخه هاى کاملى از برخى از این نوشته ها موجود است و از برخى از آنها صرفاً پاره هایى به جاى مانده و از برخى دیگر فقط جملاتى که عالمان سده هاى نخست مسیحى آنها را نقل کرده اند. آشنایى با این اناجیل دست کم از دو جهت مهم است، یکى این که فضاى انجیل نویسى را در سده هاى نخست نشان مى دهد و دیگر این که به کار تطبیقى کمک مى کند؛ زیرا براى نمونه در مواردى که درباره زندگى عیسى بین قرآن مجید و اناجیل رسمى اختلاف است، گاهى برخى از اناجیل غیررسمى حادثه را شبیه قرآن نقل کرده است. نوشتار حاضر در پى آن است که این اناجیل را به اختصار معرفى کرده، اشارهاى به محتوا، تاریخ نگارش، زبان اصلى، نویسنده احتمالى و زمان نگارش آنها کند.
انجیل لوقا، که یکى از چهار انجیل رسمى و قانونى عهد جدید است، با این عبارت آغاز مى شود:
عالی جناب تئوفیلوس، بسیارى کوشیده اند شرح زندگى عیسى مسیح را به نگارش در آورند و براى انجام این کار، از مطالبى استفاده کرده اند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینى وقایع، در دسترس ما قرار گرفته است. اما از آنجا که من خود، این مطالب را از آغاز تا پایان، با دقت بررسى و مطالعه کردهام، چنین صلاح دیدم که ماجرا را به طور کامل و به ترتیب برایتان بنویسم ... [1] دانشمندان برآنند که انجیل لوقا بین سال هاى 75ـ 85 میلادى نوشته شده است. از فقره فوق بر مى آید که در این زمان، یعنى اواخر قرن اول، انجیل نویسى امرى متعارف بوده و تعداد زیادى انجیل موجود بوده است. دانشمندان برآنند که دو انجیل مرقس و متى، از اناجیل قانونى، قبل از انجیل لوقا نوشته شده است، پس باید تعداد زیادى انجیل، غیر از این دو انجیل، در زمان نگارش انجیل لوقا موجود بوده باشد.
از سوى دیگر، فرایند قانونى شدن مجموعه عهد جدید، روندى تدریجى بوده است. این فرایند در نیمه قرن دوم هنوز به نتیجه مشخصى نرسیده بود و ظاهراً از نوشتهاى که از ایرنئوس باقى مانده، برداشت مىشود که در ربع آخر قرن دوم چهار انجیل رسمى فعلى به عنوان کتاب هاى قانونى پذیرفته شده و گویا پرونده اناجیل قانونى در این زمان بسته شده بود.[2]
درباره کل مجموعه عهد جدید، هر چند تکلیف بخش عمده این کتاب ها تا پایان قرن دوم روشن شده، اما درباره برخى از آنها نزاع تا پایان چهارم ادامه داشته و در این زمان پرونده نهایى عهد جدیدِ قانونى، شامل 27 کتاب و نوشته بسته شد[3]
پس یک دوره چهار قرنى را باید دوره نگارش و رسمیت یافتن متون مقدس مسیحى به حساب آورد. در خلال این دوره و مدتى پس از آن، به موازات چهار عنوان نوشته که در مجموعه عهد جدید وجود دارد، یعنى انجیل، اعمال، نامه و مکاشفه، نوشته هاى دیگرى با همین عناوین به وجود آمده که در مجموعه عهد جدید قانونى پذیرفته نشده است. بخش عمده این نوشتهها تحت عنوان انجیل قرار دارد که به گونهاى به زندگى و شخصیت و تعالیم عیسى یا بخشى از آنها مى پردازد. این اناجیل در بسیارى از موارد با اناجیل رسمى اختلاف دارد و زندگى حضرت عیسى را به گونه دیگرى نشان مى دهد. در برخى از این اناجیل گزارش زندگى عیسى در بخش هایى با گزارش قرآن مجید از این ماجرا نزدیک و شبیه است.
تعداد این اناجیل زیاد است؛ به گونه اى که گفته مى شود که تعداد آنها به بیش از دو دوجین مىرسد. در این نوشتار برآنیم که مهم ترین و معروف ترین این اناجیل را به اختصار معرفى کنیم. نویسندگان مسیحى این اناجیل را به صورتهاى مختلف دسته بندى کرده، تحت چند عنوان به آنها پرداخته اند. آنان «انجیلِ برنابا» را در این مجموعه نمىآورند، و ما بر آنیم که به اختصار درباره این مجموعه در هفت محور به بحث بپردازیم.
الف. اناجیل کودکى و والدین عیسى
از میان اناجیل غیرقانونى، چند انجیل زیر به تولد و کودکى عیسى یا زندگى مریم یا یوسف نجار پرداخته است:
1. انجیل یعقوب
این نوشته که خود را به یعقوب منسوب مى کند و گفته مى شود که شاید مقصود از یعقوب همان برادر عیسى مسیح است، به تاریخ تولد مریم تا تولد عیسى مىپردازد. از آنجا که عمده مطالب این انجیل به مباحث مقدم بر مباحث موجود در اناجیل قانونى مربوط است، این نوشته از قرن شانزدهم و به دنبال ترجمه آن به لاتین توسط فردى فرانسوى به نام پاستل به «انجیل آغازین» معروف شده است. گفته مى شود که قدیمى ترین نسخه خطى که از این نوشته کشف شده، مربوط به قرن سوم میلادى است و عنوان «میلاد مریم، مکاشفه یعقوب» را دارد[4].تاریخ نگارش این انجیل نیمه دوم قرن دوم احتمال داده مىشود و این زمانى است که فرایند قانونى شدن اناجیل قانونى به شکل نهایى خود نرسیده بود؛ اریجن به صورت یقینى و کلمنت اسکندرانى و ژوستین احتمالا، این سند را مىشناختهاند و مطالبى مانند «تولد عیسى در غار و رسیدن نسب مریم به داود را از آن نقل کرده اند. این انجیل در اواسط نیمه دوم قرن دوم به زبان یونانى و احتمالا در مصر توسط فردى که یهودى الاصل نبوده نوشته شده است؛ زیرا از جغرافیاى فلسطین و رسوم یهودى اطلاع زیادى نداشته است.
دو نکته درباره این نوشته بسیار شایان توجه است؛ زیرا نشان دهنده توجه زیاد مسیحیان به این کتاب در سدههاى نخست میلادى و پس از آن است:
نخست این که پدران اولیه کلیسا به این کتاب زیاد اشاره کرده، از آن نقل قول کردهاند و این نشان مىدهد که در جهان مسیحیت مقبولیت زیادى داشته است
(دوم این که در همان سدههاى نخست، این کتاب به صورت بسیار گستردهاى به زبانهاى مختلف ترجمه شده و نسخههاى متعددى از آن به زبانهاى مختلف در دست است. نسخه هایى از ترجمه این اثر به زبان هاى سریانى، جنبشى، اسلاوى، ارمنى، گرجى، عربى و غیره موجود است و برخى از نویسندگان از این که این کتاب در همان سدههاى نخست به لاتین ترجمه نشده، تعجب کرده یا تلاش کردهاند که دلیلى براى آن بیاورند.[5] محتواى این نوشته قابل توجه و تأمل است؛ زیرا بخش عمده اى از آن یعنى تولد مریم در اناجیل قانونى نیامده است. البته این ماجرا در قرآن مجید آمده است که دو روایت شبیه و قابل مقایسه است. تولد عیسى، که در اناجیل متى و لوقا آمده، در این کتاب متفاوت، و از جهاتى قابل مقایسه با روایت قرآن مجید از ماجرا نقل شده است.
کتاب از اینجا آغاز مى شود که فردى از بنى اسرائیل به نام یواقیم، که فردى ثروتمند است و همسرى به نام حنه دارد، فرزندى ندارد. او و همسرش غمگیناند و نزد خدا گریه و زارى کرده، از او فرزندى مىخواهند و نذر مىکنند که اگر خدا فرزندى به آنان عطا کند، آن را وقف معبد کنند. پس خدا مژده دخترى را به آنان مىدهد و چون دختر، که نام او مریم است، سه ساله مىشود او را به معبد مىبرند و کاهن اعظم، یعنى زکریا، مسئولیت او را به عهده مىگیرد. او در معبد زندگى خاصى دارد و فرشتگان براى او طعام مى آورند. چون دوازده ساله مىشود کاهن اعظم، مسئولیت بکارت او را به فردى به نام یوسف، مىسپارد که خدا به صورت اعجازآمیز او را براى این کار برگزیده بود، وى پیش تر ازدواج کرده بود و فرزندانى داشت. در این زمان، فرشته خداوند به مریم مژده فرزند مىدهد. چون شش ماه مىگذرد، یوسف متوجه حاملگى مریم مىشود و ناراحت و غمگین مىشود و ندبه مىکند، فرشتگان ماجرا را به او خبر مىدهند. مریم و یوسف در محاکمه حاضر مىشوند و چون کاهن آنان را آزمایش مىکند و سربلند بیروت مى آیند، آن دو را روانه مىکند.
امپراتور دستور سرشمارى مىدهد و چون آن دو حرکت مىکنند و به وسط راه مىرسند مریم احساس درد زایمان مىکند. او در غارى زایمان مىکند و نور به داخل غار مىتابد. قابله ها او را بررسى مىکنند و بعد از زایمان نیز بکارت او را تأیید مىکنند. مجوسیانى براى دیدن عیسى، که ستاره او را دیدهاند مىآیند و هیرودیس که ماجراى تولد مسیح را شنیده بود، دستور قتل اطفال را مىدهد. مریم طفل را پنهان مىکند. هیرودیس در پى یحیى است و پدر او زکریا را به قتل مىرساند و کتاب پایان مىیابد.
2. انجیل کودکى توماس
نام این نوشته در نسخه هاى خطى «کودکى خداوند، عیسى» (نسخه سریانى) و «گزارش کودکى خداوند به وسیله توماس، فیلسوف اسرائیل» (نسخه اول یونانى) و «کتاب رسول مقدس توماس درباره با زندگى خداوند در کودکى اش» (نسخه دوم یونانى) است و این نوشته از «انجیل توماس» که در نجع حمادى کشف شد (و بعداً به آن خواهیم پرداخت)، کاملا متفاوت است. این انجیل معجزاتى را حکایت مىکند که عیسى بین پنج تا دوازده سالگى انجام داده است. ایرنئوس در کتاب علیه بدعتها آورده است که فرقهاى از گنوسىها کتابى داشتهاند که مشتمل بر فقرهاى از همین انجیل توماس (باب ششم) بوده است. این امر از وجود این انجیل در اواخر قرن دوم حکایت مىکند . نویسندهاى مسیحى به نام کیرلس اورشلیمى (متوفاى 386 م.) مىگوید: این انجیل تألیف توماس رسول نیست؛ بلکه توماس دیگرى که شاگرد مانى، مؤسس مانویت، بوده آن را نوشته است. اما مانى در قرن سوم مى زیسته و در قرن دوم اریجن اسم این کتاب را آورده و ایرنئوس به آن استشهاد کرده است. بنابراین باید گفت که کیرلس از قدمت کتاب بى اطلاع بوده است و کتاب در قرن دوم موجود بوده است.[6]
از اطلاعات این کتاب درباره یهودیت بر مى آید که نویسنده باید فردى مسیحىِ غیریهودى الاصل بوده باشد. این انجیل اکنون به دو صورت موجود است؛ یکى قدیمى تر که مفصل و مشتمل بر نوزده باب است، و دیگرى کوتاه تر که مشتمل بر یازده باب است. اکثر نسخه هاى خطى یونانىِ این کتاب، مربوط به بعد از قرن سیزدهم است. نسخه هاى دیگرى از این کتاب به زبان هاى سریانى، لاتین، جشى گرجى و اسلاوى موجود است.
همان طور که گذشت، محتواى این نوشته معجزاتى است که عیسى در کودکى انجام مىداد. او آب را مطیع خود ساخت. با گل مجسمه چند پرنده ساخت و چون مورد اعتراض قرار گرفت که چرا حکم شنبه را نقض کرده، به مجسمهها دستور داد که زنده شوند. کسانى که او را اذیت کردند نفرین کرد و آنان مردند. معلمان از دانایى و حکمت او در تعجب مىماندند. او مردگان را زنده مىکرد و بیمارانى را شفا مىداد. آب را در لباس خود حمل مىکرد. بذرى مىکاشت و معجزه آسا ثمر مىآورد. با چوب کوچکى براى پدرش که نجار است، وسیله بزرگى ساخت و سرانجام در دوازده سالگى در معبد تعالیمى را بیان مىکرد که عالمان یهود در شگفت مىماندند (برخى از معجزاتِ فوق در نسخه دوم یونانى، که کوتاه تر است، نقل نشده است).
3. انجیل متاى دروغین
این نوشته، اثرى ترکیبى است که گفته مىشود که در زمان هاى متأخر یعنى سدههاى ششم تا هشتم یا هشتم و نهم به زبان لاتین نوشته یا گردآورى شده است. بابهاى اول تا هفدهم این نوشته برانجیل یعقوب مبتنى است و حوادثى درباره تولد و کودکى مریم تا تولد عیسى در بردارد. به همین جهت، برخى این نوشته را ترجمه لاتینى انجیل یعقوب مىدانند که مطالب دیگرى به آن افزوده شده است.[7] شاید تعبیر فوق درست نباشد چرا که حدود سه پنجم مطالب این نوشته، یعنى بابهاى هفدهم تا چهل و دوم با مطالب انجیل یعقوب بیگانه است. برخى برآنند اساس که مطالب باب هاى 25 تا 42، انجیل کودکى توماس است با این حال، در این بخش نیز مطالبى اضافه بر انجیل کودکى توماس آمده است. نمونه آن باب هاى 35، 36 و 40 است.[8] آنچه در این نوشته بین بابهاى هفدهم تا بیست و پنج آمده، مربوط به مسافرت یا فرار خانواده یوسف به مصر است. در این سفر، عیساى کودک معجزات متعددى انجام داده است. چون در غارى به استراحت پرداختند و مارهایى به آنان حمله کرد، عیسى آنها را چنان رام کرد که به سجده افتادند. حیواناتِ دیگر رام شده، دنبال آنان مىروند؛ درخت خرما خم شد تا مریم از میوه آن تناول کند و این را عیسى انجام داد. عیسى کارى کرد که فاصله براى آنان کوتاه شود. بتهاى معبد مصر نزد عیسى به سجده افتادند و پادشاه مصر و لشکرش وارد معبد شده، بر عیسى سجده کردند.
به هر حال، مطالب این انجیل را مىتوان به سه بخش تقسیم کرد. بابهاى اول تا هفدهم مربوط به قبل از تولد عیسى و در واقع بیشتر، تولد، کودکى و باکره بودن مریم است که بیشتر بر انجیل یعقوب مبتنى است. باب هاى هفدهم تا بیست و چهارم معجزاتى را بیان مىکند که عیسى در سفر مصر انجام داد. باب هاى 25 تا 42 معجزاتى را بیان مى کند که عیسى از پنج سالگى تا دوازده سالگى انجام داد و بیشتر بر انجیل کودکى توماس مبتنى است. پس این سخن درست به نظر مىرسد که این نوشته ترکیبى از اناجیل موجود بوده و به تدریج در دورههاى متأخر چنین گردآورىاى ضرورى دانسته شده است.
اما علت این که این نوشته، عنوان «متاى دروغین» را گرفته، آن است که دو تن از اسقف هاى معاصر جرومِ قدیس به او نامه اى نوشتند و از او خواستند تا که انجیلى را که متى به زبان عبرى نوشته جزو متن مقدس قانونى قرار ندهد. جروم پاسخ داد که وى توجه دارد که اگر متى مىخواست این اثر منتشر شود، آن را به انجیل اصلى ملحق مىکرد. او مىگوید من این اثر را ترجمه مىکنم ولى جزو متن قانونى قرار نمىدهم.[9] نامه نگارى فوق باعث شد که برخى همین نوشته موجود را انجیلى بدانند که در این نامهها به آن اشاره شده است. اما گفته مىشود این خطاست و این نوشته مدتها پس از جروم گردآورى شده است .
4. انجیل عربى کودکى ( انجیل قیافا )
گفته مىشود که این انجیل احتمالا در اصل به زبان سریانى و در سدههاى پنجم و ششم میلادى گردآورى شده است[10] عنوان این نوشته «کتاب یوسف قیافا» است. این عنوان از آنجا ناشى شده که یعقوبیان سریانى زبان معتقد بودند که قیافا، کاهن یهودى معاصر عیسى، مسیحى شده است.[11] نسخه خطى عربى، که در واقع ترجمه اى از اصل سریانى بوده، براى نخستین بار در سال 1697 آن به لاتین ترجمه و منتشر شد ولى اکنون اصلى عربى آن موجود نیست.
محتواى این نوشته از سه بخش اصلى تشکیل شده است: تولد عیسى، سفر به مصر و معجزاتى که در آنجا صورت گرفت و معجزات عیسى در کودکى. بخش اول باب هاى نخست تا دهم را در برمىگیرد. این بخش شبیه انجیل یعقوب است. بخش دوم باب هاى 11ـ 35 را در بر مىگیرد که از منابع متعدد موجود گرفته شده است. بخش سوم باب هاى 36ـ 55 را در بر مى گیرد و شبیه انجیل کودکى توماس است (همان).
با این حال، این نوشته مطالب خاص خود را نیز دارد؛ براى مثال، عیسى در گهواره با مریم سخن مى گوید (باب اول).
5. انجیل میلاد مریم
این نوشته که «انجیل کودکى مریم» نیز خوانده شده، مربوط به سدههاى پنجم و ششم میلادى است.[12] این نوشته داستان تولد مریم و کودکى او و زندگى او در معبد و سپرده شدن او به یوسف و آبستن شدن مریم به وسیله روح القدس را در بردارد و ظاهراً سخنى اضافه بر انجیل یعقوب و انجیل متاى دروغین ندارد.
گفته مىشود که این نوشته همان داستان کودکى مریم در انجیل متاى دروغین است که اصلاح شده و ازدواج اول یوسف را (که با اناجیل قانونى ناسازگار است) و نیز برخى از مطالب ناخوشایند را حذف کرده، برخى از مطالب کسل کننده را کوتاه کرده است.
6. انجیل یوسف نجار
این نوشته در قرن چهارم میلادى یا حدود سال 400 به زبان یونانى در مصر نوشته شده و اکنون نسخههاى لاتینى، قبطى و عربى آن موجود است.[13]البته برخى اصل این نوشته را قبطى دانسته اند.[14]
در واقع، این نوشته داستان زندگى یوسف نجار است که در ضمن آن، قدرى از زندگى مریم و نیز تولد عیسى آمده است. داستان زندگى یوسف را عیسى براى شاگردانش بر فراز کوه زیتون نقل مى کند.
یوسف در بیت لحم نجارى مىکرد و مریم در معبد خداوند به خدمت مشغول بود. یوسف، که پیش تر ازدواج کرده و داراى فرزندانى بود، به سرپرستى مریم انتخاب شد. مریم به وسیله روح القدس آبستن شد و فرشته خداوند یوسف را از ما وقع مطلع کرد. ماجراى سرشمارى پیش آمد و در راه عیسى متولد میشود و هیرودیس دستور قتل عام اطفال را مىدهد و خانواده یوسف به مصر مىگریزد و سپس با مرگ هیرودیس به ناصره جلیل باز مىگردد. آنچه گذشت، در نه باب اول این نوشته آمده، که مشابه دیگر اناجیل کودکى است و تنها در جزئیات متفاوت است.
از باب دهم سخن از کهن سالى یوسف است که به 111 سالگى رسیده و کاملا سالم است. عیسى در خانواده یوسف بود و فرشته خداوند یوسف را از مرگ او مطلع کرد. یوسف به دعا مشغول شد و به مرض مرگ مبتلا گشت. یوسف روح خود را تسلیم کرد و به هنگام مرگ، سخنانى به زبان آورد و کلمات ایمان را شهادت داد. یوسف در حال احتضار بود و عیسى براى او دعا کرد و میکائیل و جبرائیل روح او را به مکان ابرار منتقل کردند و بدن او را فرشتگان تکفین کردند و عیسى خطاب گفت که حتى بدن او از بین نمىرود. یوسف به خاک سپرده شد.
در پایان، سخنى درباره مرگ آمده است و آن این که مرگ به خاطر گناه آدم بر همگان عارض مىشود و شاگردان مسیح در این باره از او سؤالاتى کردند.
ویژگى این نوشته آن است که بحث هایى الهیاتى درباره آخرت شناسى مطرح کرده است. برخى با توجه به این مباحث تاریخ نگارش کتاب را حدود سال 400 میلادى تعیین کرده اند.[15]
7. انجیل صعود مریم
این انجیل در قرن پنجم و در حدود سال 400 میلادى در مصر به زبان یونانى نوشته شده و به زبان هاى سریانى، قبطى، عربى و لاتین ترجمه شده و نسخه هایى خطى از این ترجمه ها موجود است.[16]
در بخشى از این نوشته آمده است که عیسى دو سال پس از صعود، بر مادرش مریم ظاهر شد و به او مرگ قریب الوقوعش خبر داد. پس از وفات مریم، معجزات و شفاهایى بهواسطه جسد او رخ داد تا این که عیسى روح را به بدن او برگرداند و به بهشت منتقل شد (ibid). این عمل در حضور رسولان رخ داد و پس از آن بود که بدن مریم به خاک سپرده شد بود. در نسخه عربى جزئیات بیشترى از زندگى مریم، مانند معجزات، عبادت و طلب شفاعت از او و نیز اعیادى که براى احترام به او گرفته شده، آمده است (همان).
گفته مى شود که این سند در تنسیق آموزه «صعود مریم»، که در سال 1950 توسط پاپ پیوس دوازدهم قانونى اعلام شد، نقش مهمى داشته است (ibid).
ب. اناجیل مربوط به حوادث پایان زندگى عیسى
برخى از نوشته ها به حوادث پایان زندگى عیسى از قبیل رنج هاى او و برخاستن او از قبر پرداخته اند. این حوادث در هر چهار انجیل قانونى با تفاوت هایى نقل شده، اما گاهى بین این نوشته هاى غیرقانونى، و اناجیل قانونى تفاوت هایى دیده مى شود.
1. انجیل پطرس
این انجیل، که تنها بخشى از آن باقى مانده، بخش پایانى زندگى عیسى، یعنى از محاکمه تا پایان زندگى زمینى و رستاخیز او را حکایت مى کند. هر چند نمىتوان تاریخ دقیق نگارش آن را تعیین کرد، اما باید گفت که این نوشته یکى از قدیمىترین اناجیل اپوکریفایى است و در نیمه اول قرن دوم و شاید حدود سال 130 میلادى در سوریه نوشته شده است. یوسبیوس در قرن چهارم از سراپیان که در سال 190 میلادى اسقف انطاکیه بود، نقل کرده است که انجیل پطرس در روسوس در نزدیکى انطاکیه به صورت علنى قرائت مى شده است. اریجن در تفسیرش بر انجیل متى (10:17) مى گوید که انجیلى به نام انجیل پطرس توسط کسانى که معتقد بودند که برادران عیسى از ازدواج قبلى یوسف بودند، مورد استفاده قرار مىگرفته است.
گفته مىشود که از آنجا که در این نوشته به این اشاره شده که عیسى در بالاى صلیب اصلا رنج نکشید و احساس درد نکرد، پس نویسنده باید از کسانى باشد که جسم عیسى را نه جسم واقعى، بلکه جسم ظاهرى مىدانسته است. هم چنین نویسنده از اناجیل رسمى، به ویژه اناجیل همنوا، استفاده کرده است.
از نکات قابل توجه در این انجیل آن است که نویسنده پیلاطس، سردار رومى، را از قتل عیسى تبرئه مى کند و همه اتهام را متوجه هیرودیس یهودى مى کند. به هنگام برخاستن او از قبر حوادث شگفتى رخ مىدهد و حتى دشمنان او از برخاستن او مطلع مىشوند. سه مرد، که قد دو نفر از آنان به آسمان مىرسد و نفرسوم که رهبر آنان است و قدش از آسمان هم مىگذرد، همراه صلیب از قبر بیرون آمدند و آنان از صلیب، که تشخص یافته، امورى را مى پرسند و او پاسخ مىدهد. عیسى بعد از قیام بر عده زیادى ظاهر شد و... در سال 1886 دست نوشتهاى به زبان یونانى از این انجیل، که بخشهایى از آن را شامل مىشد، در مصر کشف شد که همین بخش در دست است.[17]
2. انجیل نیقودیموس ( اعمال پیلاطس )
نام این نوشته در ابتدا اعمال پیلاطس بوده و در سنت لاتینى و از حدود سده هاى 13 و 14م. به نام انجیل نیقودیموس ـ فردى که پس از سال ها ابتلا به فلج به دست عیسى شفا یافت ـ معروف شده است. مطابق این سنت فردى مسیحى به نام انانیاس ادعا کرد که در سال 425 گزارشى را، که از نیقودیموس به زبان عبرى بوده، به زبان یونانى ترجمه کرده است با این حال، احتمال قوى داده شده که این نوشته در اصل به زبان یونانى نوشته شده و برخى زبان لاتینى را نیز احتمال دادهاند.[18]
ژوستین و ترتولیان به «کتاب اعمال پیلاطس» اشاره کردهاند که البته معلوم نیست که مقصود همین کتاب باشد. به هر حال، این کتاب داراى دو بخش است. بخش نخست کتاب به محاکمه عیسى و صلیب او اختصاص یافته است در این بخش تلاش شده که پیلاطس از اتهام قتل مسیح تبرئه شود و یهودیان عامل قتل قلمداد شوند. بخش دوم کتاب به نزول عیسى به دوزخ اختصاص یافته است. گفته مى شود که این دو بخش در دو زمان نوشته شده و بعداً به هم ملحق شده است. بخش دوم قدیم تر است و احتمالا در قرن دوم نوشته شده و بخش اول در قرن چهارم نوشته شده است. با این حال، نمىتوان زمان دقیقى براى زمانى که این دو به هم ملحق شده، تعیین کرد.
نسخههاى متعددى از این اثر به زبان هاى یونانى، سریانى قبطى، جشى، ارمنى و لاتینى موجود است.[19]ادامه دارد ...
پی نوشت:
-
-
[2]. پیترز، یهودیت، مسیحیت و اسلام، ج2، ص72؛ کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص94.
-
[3]. پیترز، همان، ج 2، ص 75ـ76.
-
[4]. الفغالى، المدخل الى الکتاب المقدس، ج4، ص312.
-
[5]. ابوکریفا العهد الجدید، ص51.
-
[6]. الطرزى، اپوکریفا العهد الجدید، ص21.
-
[7]. بولس الغفالى، الخورى، المدخل الى الکتاب المقدس، ج4، ص313.
-
[8]. ابوکریفا العهد الجدید، ص84.
-
[9]. الطرزى، ابوکریفا العهد الجدید، ص85ـ86.
-
[10]. ابوکریفا العهد الجدید، ص114.
-
[11]. ابوکریفا العهد الجدید، ص114.
-
[12]. ابوکریفا العهد الجدید، ص139.
-
.[13] الفغالى، المدخل الى الکتاب المقدس، ج4، ص313.
-
[14]. الطرزى، ابوکریفا العهد الجدید، ص23.
-
.[15] الطرزى، ابوکریفا العهد الجدید، ص23.
-
[16]. الفغالى، المدخل الى الکتاب المقدس، ج4، ص313.
-
[17]. همان، ص311ـ312؛ سعید، حبیب، المدخل الى الکتاب المقدس؛ ص236.
-
[18]. الطرزى، ابوکریفا العهد الجدید، ص25.
-
[19]. الفغالى، المدخل الى الکتاب المقدس، ج 4، ص 314؛ سعید، المدخل الى الکتاب المقدس، ص 239.