دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

میرزا جواد سعدالدوله

No image
میرزا جواد سعدالدوله

كلمات كليدي : تاريخ، ميرزا جواد سعدالدوله، تلگراف¬خانه، ابوالمله، فتح تهران، خلع محمدعلي شاه

نویسنده : رحمان فتاح زاده

"میرزا جوادخان سعدالدوله" فرزند "میرزا جبار ناظم المهام"، معروف به «تذکره» در سال1257ه.ق در خوی متولد شد و تحصیلات ابتدایی را در همان شهر گذراند. در مدتی که پدرش برای تجارت به تبریز رفت و در آنجا ساکن شد، میرزا جوادخان در آن شهر به تحصیلات حوزوی روی آورد و مقدمات صرف و نحو عربی و ادبیات فارسی را فرا گرفت و مدتی نیز در نزد مبلغین مسیحی فرانسوی زبان فرانسه را تا اندازه‌ای آموخت. وی در سال 1285ه.ق همراه پدرش به تهران آمد و در «وزارت خارجه» به کار مشغول شد. پس از مدتی به تفلیس رفت و در آنجا فن تلگراف را فرا گرفت و پس از بازگشت به ایران مأمور «تلگراف‌خانه» تبریز شد و در آنجا خدمات مهمی انجام داد به نحوی که مورد توجه "مظفرالدین میرزای" ولیعهد قرار گرفت؛ به علت همین خدمات، از طرف "ناصرالدین شاه" به "سعدالدوله" ملقب گردید. در سال 1296ه.ق. سعدالدوله مأمور خدمت در تلگراف‌خانه تهران شد و جزو افراد تحت ریاست "مخبرالدوله" گردید و دختر او را نیز به زنی گرفت. اما حسن روابط مخبرالدوله و سعدالدوله دیری نپایید و دوستی آنها به دشمنی انجامید تا حدی که سعدالدوله دختر مخبرالدوله را طلاق داد و از این به بعد به فعالیت‌های سیاسی پنهان روی آورد و مدتی در تهران «کالسکه عمومی» دایر نمود و یک بار هم مسؤولیت غرفه ایران را در «نمایشگاه بین المللی» پاریس به عهده داشت. در بهار سال 1312ه.ق. که نمایشگاهی در «بروکسل» تشکیل شد به دلیل موفقیت در بر‌پایی نمایشگاه پاریس، با پیشنهاد کاردار بلژیک در تهران به ریاست غرفه ایران به عنوان سفیر ایران در بلژیک انتخاب شد. سعدالدوله مدتها سفیر ایران در بلژیک بود و "مسیو نوز" و دیگر بلژیکی‌ها را در «گمرک» ایران استخدام نمود.[1]

سعدالدوله بعد از انقلاب مشروطه

هنگامی که زمزمه انقلاب مشروطه به گوش می‌رسید، سعدالدوله هر چند وزیر تجارت بود اما چون از مخالفین عین‌الدوله محسوب می‌شد عین‌الدوله او را به بهانه تحریک بازرگانان به یزد تبعید کرد. این تبعید برای سعدالدوله وجهه ایجاد کرد به همین جهت در اولین دوره مجلس از طرف اعیان به وکالت مجلس انتخاب شد و در تدوین قانون اساسی نقش زیادی ایفا کرد و به «ابوالمله» معروف شد.[2]

نخست وزیری اول

بعد از خودداری "ناصرالملک" از قبول مسؤولیت نخست وزیری، محمدعلی شاه، سعدالدوله را مأمور تشکیل کابینه کرد. همزمان با تشکیل کابینه سعدالدوله اوضاع سیاسی کشور روبه وخامت می‌رفت و در نخستین روزهای رئیس الوزرایی سعدالدوله حوادثی در کشور به وقوع پیوست که انتظار آن نمی‌رفت. قشون روس با چندین توپ و مسلسل وارد تبریز شد و حکومت نظامی خود را بر آن شهر برقرار ساخت. عمارت و ساختمانهای دولتی اشغال شد و دستگیری و زندانی نمودن افراد آغاز گردید. تعدادی از مشروطه خواهان که در حرم حضرت "عبدالعظیم" تحصن کرده بودند از تحصن خارج و مسلح شدند و زد و ‌خورد بین قوای دولتی و قوای ملی روی داد. از قزوین و اصفهان و شیراز اخبار ناگواری می‌رسید و از شروع قیام مسلحانه علیه شاه و دولت حکایت می‌کرد. سعدالدوله در مقابل این حوادث تاب نیاورد و به اتفاق وزراء استعفا داد ولی استعفایش پذیرفته نشد و بحران سیاسی تا کابینه او سرایت کرد.[3]

فتح تهران و خلع محمدعلی شاه

اولین واکنش‌ها توسط علمای نجف و عتبات عالبات انجام شد که نامه‌ای به شاه نوشته و اقدامات او را خلاف شرع دانستند. سعدالدوله سعی کرد که شاه را راضی به افتتاح مجلس کند و با انتخابات موافقت کند؛ لذا مشغول تنظیم «نظام‌نامه» انتخابات شدند و آن را به تأیید شاه رساندند. بسیاری از آزادی‌خواهان از این عمل شادمان شده بودند، "ستارخان" از تبریز از شاه تشکر کرد اما در همان ایام قوای بختیاری به زعامت "سردار اسعد" از اصفهان و قوای مجاهدین مقیم قزوین به رهبری "محمدولی خان سپهدار تنکابنی" با همراهی "پیرم خان ارمنی" و "معز السلطان گیلانی"، آهنگ فتح تهران کرده بودند. در اوایل تیر ماه 1288ه.ق. نیروهای فتح به سمت تهران حرکت کردند و شاه با آرایش نظامی ارتش خواست که جلوی نیروهای فتح کننده را بگیرد و سعدالدوله نیز در صدد مذاکره با نیروهای ملییون بود ولی این امر فایده‌ای در بر نداشت و در روز 22 تیر ماه 1288ه.ق. تهران فتح شد. شاه به سفارت‌خانه روسیه و سعدالدوله به سفارت انگلیس پناه برد.[4]

کابینه دوم

در زمان احمدشاه بعد از استعفای "مشیرالدوله"، شاه با اصرار انگلیسی‌ها سعدالدوله را برای تشکیل کابینه مأمور کرد. روزی که خبر انتخاب سعدالدوله به نخست‌وزیری انتشار یافت دو سفارت آلمان و عثمانی که در مقابل روس و انگلیس قرار داشتند، برای حفظ منافع خودشان در ایران دست به فعالیت شدیدی زدند و تصمیمات حادی برای خنثی کردن تصمیم شاه گرفتند. سفیر کبیر عثمانی و کاردار آلمان به دیدار شاه رفتند و شاه را به خاطر این امر سرزنش کردند و به شاه گوش‌‌زد کردند که ایران اصل بی‌طرفی را در مقابل کشورها در زمان جنگ نقض کرده است، شاه به مجلس متوسل شد و با مشورت آنها به عزل سعدالدوله از مقام نخست‌وزیری فرمان داد.[5]

سرانجام سعدالدوله

پس از سقوط تهران و پناهنده شدن شاه به روسیه، سعدالدوله در سفارت هلند متحصن شد و پس از چندی به اروپا رفت. سه سال در سویس بود، سپس در دوران نخست‌ وزیری "صمصام السلطنه" رسماً به ایران دعوت شد. او سعی کرد خود را به جای "ناصرالملک" به نیابت السلطنت برساند ولی این امر محقق نشد. سعدالدوله بعد از کودتای 1299ه.ش. به زندان افتاد و قریب صد روز در زندان "سید ضیاءالدین" بود تا اینکه آزاد شد و بقیه عمر خود را دور از غوغای سیاسی سپری کرد و در آذر ماه 1308ه.ش. در سن هشتاد و سه سالگی در تهران در‌گذشت.[6]

مقاله

نویسنده رحمان فتاح زاده
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

زنان در دربار

No image

دارالفنون

No image

صنایع دوره قاجار

No image

نقاشی دوره قاجار

No image

مستوفی الممالک

Powered by TayaCMS