كلمات كليدي : تاريخ، ميرزا شفيع مازندراني، وزير فتحعلي شاه، عهد نامه گلستان، جنگ با عثماني، حمله وهابيون به كربلا
نویسنده : رحمان فتاح زاده
"میرزا شفیع" فرزند "حاج میرزا احمد" از خدمتگزاران نادر شاه افشار بود. اجداد میرزا شفیع از اهالی اصفهان بوده که در عصر سلاطین صفویه به علت طغیان و عصیان توسط پادشاهان صفویه به اجبار از اصفهان کوچ و در «بندپی» مازندران سکونت کردند. گفته شده است، هنگامی که "آقا محمدخان" در اطراف شهر «بابل» به جمع آوری قوا مشغول بود شب هنگام به خانه "حاج خانجان" حاکم قریه بندپی رفت و در آنجا یک قرار داد مودت بین این دو به امضاء رسید این قرارداد توسط میرزا شفیع به رشته تحریر در آمد. سیاق نوشتار میرزا شفیع، مورد پسند آقا محمد خان قرار گرفت و از حاکم خواست که چند مدتی میرزا شفیع در خدمت او باشد حاکم بندپی نیز با این در خواست موافقت کرد. ترقی میرزا شفیع از این لحظه آغاز و تا آخر عمر خود در دستگاه قاجاریه ادامه داشت.[1]
دوران صدارت میرزا شفیع
دومین شخصی که پس از قتل "حاج ابراهیم خان کلانتر" عهدهدار سمت صدارت عظما در سلسلۀ قاجار گردید "میرزا شفیع مازندرانی" بود که از سال 1215ه.ق لغایت 1234ه.ق سمت صدارت عظما را به عهده داشت.
تحولات دوران میرزا شفیع را میتوان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد:
1.تحولات داخلی
سالهای اولیه صدارت میرزا شفیع، مقارن بود با از بین رفتن دشمنان داخلی فتحعلی شاه و تحکیم پایههای قدرت وی، اولین جرقۀ مخالفت با فتحعلی شاه پس از صدارت میرزا شفیع توسط شاهزاده "حسینقلی خان" برادر فتحعلی شاه بود که در کاشان حکومت میکرد که میرزا شفیع توانست او را سرکوب کند. از جملۀ کارهای وی، اینکه در این ایام به همراه فتحعلی شاه به خراسان و آذربایجان عزیمت کرد و به اوضاع آن بلاد سر و سامان داد. در دوران او بود که «وهابیون» به کربلا و نجف حمله کردند و بیش از پنج هزار نفر از شعیان کربلا را کشتند، طغیان "حاجی فیروز" والی هرات و طغیان "یوسف کاشغری" و حمله وهابیون به بحرین و دفع آنها توسط سپاهیان ایران در زمان صدارت میرزا شفیع اتفاق افتاد.[2]
از نظر تحولات در تشکیلات اداری و سازمان سیاسی، فتحعلی شاه در سال 1221ه.ق تصمیم به تعیین کابینۀ کوچکی از وزراء گرفت و علت این اقدام از یک سو گسترش دیوان سالاری در دربار و از سوی دیگر ترس از جمع شدن قدرت در دست یک نفر بود.[3]
2.تحولات خارجی
مهمترین رویداد در روابط خاجی ایران در زمان صدارت میرزا شفیع مازندرانی، رخ دادن جنگهای ایران و روسیه و جدا شدن قسمتهای از اراضی ایران به دنبال انعقاد "عهدنامه گلستان" است.
کشمکشهای داخلی، عدم حمایت کامل فتحعلی شاه از اقدامات "عباس میرزا"، در دست نداشتن سلاح و مهمات کافی در مقابل ارتش مجهز روسیه، سیاستهای ناپایدار انگلیس و فرانسه در قبال ایران از عواملی است که موجب شکست ایران در قبال روسها شد دولت ایران برای جبران کمبودهای خود به دنبال یک متحد میگشت و چون در این زمان فرانسه کشور قدرتمندی بود و از طرفی با روسیه نیز روابط خوبی نداشت، و در فکر لشکرکشی به «هندوستان» نیز بود، با فرستادن سفیر از این کشور کمک خواست این سبب شد تا قرار داد «فین کین اشتاین» بین دو دولت بسته شود و "ژنرال کاردن" به منظور کمک به سپاه ایران به ایران بیاید اما نزدیکی روابط فرانسه و روسیه و انعقاد عهدنامه «تیلسیت» بین دو کشور مزبور، موجب سستی ارادۀ فرانسه در حمایت از ایران شد.
لذا دولت ایران در صدد جلب دوستی مجدد با دولت انگلستان بر آمد و چون پیمان بین ایران و فرانسه موجب هراس انگلیسیها شده بود لذا انگلیسیها خود نیز تمایل زیادی به این دوستی داشتند و به این دلیل "سرهاردفورد جونز" را به ایران فرستادند وی نیز پیمان «مختصر» را با میرزا شفیع منعقد کرد که ایران در آن متعهد شد که با کلیه کشورهای اروپایی پیمانهای خود را قطع کند.[4]
یکی دیگر از سیاستهای انگلستان در این زمان برانگیختن احساسات مذهبی ایران و عثمانی علیه روسیه و طولانی نمودن جنگ ایران و روسیه بود که نتیجۀ آن در نهایت شکست ایران در قبال روسها و تحمیل قرار داد گلستان شد. انگلستان برای کاستن از قدرت فرانسه، از اختلاف ایجاد شده بین فرانسه و روسیه استفاده کرده با نزدیک شدن به روسیه این کشور را در جنگ با فرانسه کمک کرد، لذا برای رها سازی قوای روسی از جنگ با ایران از در وساطت بین دو دولت وارد شده و بین دو کشور صلح ایجاد کرد.[5]
روابط ایران و عثمانی در زمان صدارت میرزا شفیع بیشتر تحت تأثیر سیاست دولتهای روسیه و انگلستان و تا حدودی فرانسه بود دولت فرانسه برای مقابله با انگلستان و روسیه و لشکرکشی به سمت هندوستان مدتی در صدد نزدیکی ایران و عثمانی بر آمد. اما چون روسیه و انگلستان به هم نزدیک گردیدند سیاست ناپلئون در حمله به هندوستان ناکام ماند به دنبال آن جنگهای ایران و روسیه آغاز گردید دولت انگلستان در صدد بر آمد تا اتحادی بین ایران و عثمانی بر قرار نماید روابط ایران و عثمانی در دورۀ صدارت میرزا شفیع، فراز و نشیبهایی داشته است و اختلافات دو کشور عمده پیرامون چگونگی انتخاب برخی از حکام ایالات مرزی و رفتار عثمانیها در قبال شیعیان در عتبات عالیات بود. در سال 1226 ه.ق هیئتی از رجال عثمانی به تهران آمدند و با میرزا شفیع مذاکراتی به عمل آوردند که به توافقهایی پیرامون چگونگی انتخاب حاکم شهر بغداد و عدم آزار و اذیت زوار ایرانی در کربلا و نجف رسیدند اما مجددا به دلیل اینکه سلطان عثمانی به هنگام عقد قرار داد صلح با دولت روسیه به هیچ وجه نامی از ایران و منافع ایران منظور نکرده بود، رقابت و زد و خورد بین دو طرف آغاز گردید.[6]
پایان کار میرزا شفیع مازندرانی
از مجموع سالهایی که میرزا شفیع در خدمت آقا محمدخان و فتحعلی شاه سپری نمود چنین بر میآید که وی در خدمتگذاری و اطاعت از این دو پادشاه ذرهای غفلت به خود راه نداده و کاملا بر طبق خواستۀ این پادشاهان قاجار رفتار کرده است و متقابلا این دو نیز احترام کامل را نسبت به وی داشتند. وی تا سال 1234ه.ق در این سمت باقی بود تا اینکه در این سال در سن 75 سالگی به هنگام عزیمت فتحعلی شاه از «چمن سلطانیه» به سمت تهران در منزلگاه سلطانیه مریض و به قزوین انتقال یافت و در این شهر وفات یافت و جنازۀ وی جهت دفن در عتبات عالیات به عراق ارسال گردید. تنها وارث میرزا شفیع به هنگام مرگ دختر وی بود که فتحعلی شاه وی را به عقد ازدواج "همایون میرزا" متخلص به "حشمت" پسر شانزدهم خود در آورد و در واقع کلیه ما یملک میرزا شفیع در اختیار فرزند فتحعلی شاه قرار گرفت.[7]