20 فروردین 1397, 12:48
معلّمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر است. معلّمی در قرآن کریم به عنوان جلوهای از قدرت الهی است. ویژه ذات مقدس خداوند است. در نخستین آیههای قرآن که بر قلب مبارک پیامبر اکرم(ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:«بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته آفرید. بخوان و پروردگارت کریمترین است، همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمیدانست.»
در این آیات، خداوند، خود را معلّم میخواند ،جالب این که معلّم بودن خود را بعد از آفرینش با پیچیدهترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان، آورده است. مقام معلّم بودن خدا، بعد از آفرینش قرار دارد. انسانی را که هیچ نمیدانست به وسیلهی قلم آموزش داد. این اوج خلاقیت و هنر خداوند را در امر آفرینش میرساند:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد
هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو میتوان گفت که هنر شگفت معلّمی از آن خداوند عالم است.
امام خمینی(ره) در این باره میفرمایند:
«معلّم اوّل خدای تبارک و تعالی است. بهوسیلهی وحی، مردم را دعوت به نورانیت، محبّت و کمال میکند.»
امام سجّاد(ع) در زمینهی حفظ حقوق معلّم میفرماید: «حق معلّم بر توآن است که با دیده احترام به او بنگری، مجلس و کلاس او را گرامی بداری و به سخنانش با دقّت گوش دهی. رو به سوی او بنشینی و صدایت را در حضورش بلند نکنی.»
بهترین نوع رابطهی شاگرد و معلّم که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی(ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر(ع) در مقام معلّم مشخص است. حضرت موسی(ع) مأمورند تا از بندهای صالح به نام خضر(ع) علم بیاموزد. قرآن آغاز گفتوگوی این معلم و شاگرد را اینچنین بیان میکند:
«حضرت موسی(ع) به او گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایهی رشد است، به من بیاموزی؟ گفت: تو هرگز هم پای من نمیتوانی صبر کنی و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی میکنی؟ گفت: اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمیکنم.گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم. (سوره کهف آیه 70ـ 66)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان