نویسنده: ارسلان محمدی
پیشگفتار:در راستای تقویت و تهییج موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی، 11 سپتامبر امسال شاهد اقدام وقیحانه و نفرتانگیز آتش زدن قرآن کریم در ایالات متحده آمریکا که داعیه دار آزادی بیان و احترام به تمامی مذاهب و ادیان است، بودیم. قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان، خوان گستردهای است که تمامی اقشار مختلف بشر از هر رنگ، نژاد، قوم و جغرافیایی میتوانند هر یک به میزان درک و معرفت خود از آن بهرهمند شوند. این ودیعه الهی به عنوان معجزه جاویدان آخرین پیامبر خدا و به عنوان اساسنامه زندگی بشر، داعیهدار برشمردن تمام نیازمندیهای انسان در کسب کمالات و معارف و رسیدن به سعادت دنیا و عقبی به شمار میرود.
مطالعه و بررسی قرآن کریم با انصاف و بدون تعصب باعث شده است که بسیاری از متفکرین و دانشمندان غربی به حقانیت این ودیعه الهی ایمان بیاورند و تعدادی از آنها نیز به دین مبین اسلام مشرف شوند. لازم به ذکر است که توجه به قرآن و تحقیق در مورد آن از دوره رنسانس تا عصر حاضر مورد توجه جدی بسیاری از متفکرین و دانشمندان غربی قرار گرفته است. ولی متاسفانه موج تبلیغات وسیع ضد اسلامی در غرب و مشکلاتی که برای تبلیغ دین اسلام در این کشورها وجود داشته و دارد، باعث دوری عامه مردم از مطالعه و تحقیق در مورد حقیقت و حقانیت قرآن و اسلام شده است، کما اینکه کتابهای محققین و متفکرین خود آنان نیز که به اسلام گرویدهاند و یا حداقل حقایقی از این کتاب الهی را بیان نمودهاند، از نفوذ وانتشار زیادی در جامعه آنها برخوردار نبوده و با موانع متعدد مواجه میشوند، ولی برعکس، موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی و بخصوص تحریک احساسات ضد اسلامی با شدت و حدت بسیار در جوامع غربی مورد حمایت و هدایت همه جانبه قرار گرفته است. جالب توجه اینکه در سالهای اخیر به موجب مصوبهای که به کتابخانههای آمریکا ابلاغ شده است، قرآن نمیبایست در دسترس عموم قرار گیرد. بر اساس مفاد این مصوبه، آنها نسخههای قرآن کریم را از بخش مرجع خارج و در مخزن کتابخانهها نگهداری میکنند و کتابداران هم تا مطمئن نشوند که درخواست کننده، محقق ادیان است و با قرآن آشنایی دارد، قرآن را در اختیار اعضا قرار نمیدهند؛ تا مبادا جاذبه عظیم این کتاب آسمانی آنها را برباید. بدون تردید اقدام نفرت انگیز اخیر آنها در آتش زدن قرآن کریم در ایالات متحده آمریکا که منادی به اصطلاح آزادی بیان و احترام به تمامی مذاهب و ادیان است، ناشی از همین ترس و واهمه و در جهت تهییج موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی صورت پذیرفته است.
با عنایت به مفاد فوق، راقم این سطور بر آن است تا با نقبی کوتاه و سیری موجزگونه، آرا و اندیشههای برخی از متفکرین و دانشمندان غربی در باب مقام و منزلت قرآن کریم را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و به علاوه نمایان سازد که قرآن کریم هیچ وقت به حاشیه نرفته و همواره در متن و بطن جامعه مسلمانان قرار دارد و هم اکنون نیز از نفوذ و جذبه فراوانی حتی در کشورهای غربی برخوردار است؛ آنچنان که بزرگترین فیلسوفان و اندیشمندان آنان را به کرنش و تکریم و تعظیم در برابر کلام الهی واداشته است. در ادامه این نوشتار، شرح اظهار نظرها و آرا و اندیشههای برخی از این دانشمندان و متفکران بزرگ غربی در باب قرآن کریم را به نظارت و قضاوت خواهیم نشست. امید آنکه این وجیزه ناچیز گامی کوچک در جهت تعمق بخشی بیش از پیش مسلمانان در تامل و تدبر جدی در قرآن کریم واقع گردد.
قرآن کریم از دیدگاه برخی از متفکرین و دانشمندان غربی: ویل دورانت (Will Durant) (1981- 1885 م) فیلسوف شرقشناس و مورخ بزرگ آمریکایی میگوید: در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم میشود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است. قرآن در جانهای ساده، عقایدی آسان و دور از ابهام پدید میآورد که از رسوم و تشریفات ناروا و از قید بت پرستی و کاهنی آزاد است. قرآن اصول نظم جمعی و وحدت اجتماعی را در بین مسلمانان استوار کرده است. وی میگوید: قرآن شامل مقرراتی است که در برگیرنده: ادب، تندرستی، ازدواج، طلاق، رفتار با فرزندان و حیوانات و بردگان، تجارت، سیاست، ربا، دین، عقود، وصایا، امور صناعت، مال، جنگ و صلح و... است.
ویل دورانت در کتاب معروف خود «تاریخ تمدن» درباره قرآن مینویسد: «این کتاب آسمانی، اخلاق و فرهنگ مسلمانان را به برکت خویش ترقی بخشید و اصول نظم اجتماعی و وحدت جمعی را در میان آنها استوار کرد. به علاوه به پیروی مقررات بهداشت، ترغیبشان کرد؛ عقولشان را از بسیاری اوهامها و خرافات و از ظلم و خشونت رهایی داد؛ مردم زبون را از حرمت و عزت نفس برخوردار کرد و در جامعه مسلمانان (اگر از رفتار برخی از خلفای دوران بعدی صرف نظر کنیم) اعتدال و تقوایی به وجود آورد که در هیچ یک از مناطق جهان که قلمرو انسان سفید پوست بوده، نظیر نداشته است. قرآن به مردم تعلیم داد که بدون شکایت و ملالت، با مشکلات زندگی روبرو شوند، محدودیتهای آن را تحمل کنند؛ در عین حال آنها را به توسعه و پیشرفتی برانگیخت که از عجایب تاریخ بود.»
توماس کارلایل (Thomas Carlyle)(1881- 1795 م)، مورخ و فیلسوف مشهور انگلیسی است که به خاطر علاقهاش به یادگیری زبانهای مختلف و آشنایی با زبان عربی، با قرآن کریم هم آشنا شده بود. او که به نقدهای ادبیاش مشهور بود در کتاب «پرستش در تاریخ» درباره قرآن کریم مینویسد: « وقتی که ما در جنبه ادبی قرآن اندیشه و تامل میکنیم، بدون درنظر گرفتن عقیده مسلمانان که این کتاب وحی الهی است؛ میبینیم که قرآن از حیث الفاظ و ترکیب عبارات، بهترین کتابی است که به زبان عربی نوشته شده، چرا که اسلوب ادبی آن از جهات مختلف، موفق ترین نمونه ای است که از قرنهای قبل بین عرب زبانها نوشته شده است. از لحاظ معنا هم، این کتاب مملو از مثالهای روشن و مشخص در مورد راستی و درستی است. هیچ کس نیست که قرآن را با تامل و اندیشه بخواند و حقایقی را در آن مشاهده نکند. انصافاً قرآن وابسته به اصلی حقیقی و پیوسته به مبدا عالی و مقدس است. حق آن است که تمام کتب ادبیات عرب در برابر قرآن، حقیر و کوچک اند و این کتاب از هرگونه عیب و نقص و عبارت ناپسندی مبراست.»
توماس کارلایل در ادامه میگوید: قرآن کتابی است که اساس تشریع برای هر زمان و مکان و سرچشمه احکام قضائی و قانون متبع در امور زندگی بوده و راه زندگی سعادتمندانه را برای پیروان خود روشن میسازد. یکی از مزایای قرآن که دقت آن باعث دهشت و اعجاب من شده است؛ این است که در جملههایی کوچک به بعضی از حقایق بزرگ اشاره نموده است.
ژوزف هور دویچ(Josef Hordvich) دانشمند و خاورشناس روسی میگوید: قرآن، عامل بسیار شگرفی در بالابردن فکر مسلمانان بود و آنان را به تحقیقات علمی و پدید آوردن اندیشهها سوق داد. قرآن، موجب پیشروی مسلمانان، در سرزمینهای اروپا گردید. در آنجا هنگامی که تاریکیها همه جا را فرا گرفته بود، اینان(مسلمانان) مشعلهای انسانیت را بر افروختند و به آستان علم، خدماتی شایان کردند. علوم گذشتگان را دگربار نیرو بخشیدند و به ملل شرق و غرب، فلسفه، پزشکی، ستارهشناسی و معماری آموختند و ما را در مسیر نهضت جدید علمی قرار دادند. از این رو ما هر بار که سقوط غرناطه (پایتخت مسلمانان اسپانیا) را به خاطر میآوریم، نمیتوانیم از ریختن اشک، خودداری کنیم.
جان دیون پورت (John Dyon Port) محقق و نویسنده مشهور انگلیسی میگوید: قرآن تا آن حد معجزه جاوید شناخته شده است که محمد (ص) آن را دلیل قوی و موید رسالتش اعلام نمود و آشکارا فصیحترین مردان آن روز عربستان را به مبارزه دعوت نمود تا یک سوره مانند قرآن بیاورند. قرآن مانند انجیل نیست که فقط به عنوان میزان و شاخصی درباره عقاید دینی، عبادت و عمل پیروان آن شناخته شده باشد، بلکه دارای مکتب و روش سیاسی نیز هست. کلیه مسائل حیاتی و مالی با اجازه همین منبع و مصدر قانون گذاری حل میشود. در میان محسنات زیادی که قرآن به حق واجد آن است، دو نکته بسیار مهم وجود دارد، یکی لحن تعظیم و تکریم هنگام ذکر نام خداوند و دیگری وجود نداشتن فکر، بیان و یا داستانی خلاف تقوا یا حاکی از سوء اخلاق و بی عفتی و عدم طهارت که آن را معیوب و لکهدار نماید، در صورتی که با کمال تاسف این نواقص در موارد بسیار زیادی در کتب یهود مشهود است.
تئودور نولدکهTheodor Noeldk(1836 - 1930 م)، دانشمند و خاورشناس آلمانی میگوید: قرآن با منطق علمی و روش اطمینان بخش و قانع کنندهای که دارد، دلهای مخاطبان خود را به سوی خویش متوجه کرده و آنها را فصلالخطاب قرار میدهد و همواره بر دلهای کسانی که از دور با آن مخالفت میورزند، تسلط یافته و آنها را به خود میپیوندد. فضیلت قرآن با داشتن سادگی و بلاغت خاص خود به اوج کمال رسیده است، این کتاب توانست از مردمی وحشی، ملتی متمدن به وجود آورد که تعالیم و تربیت دنیای خویش را برعهده گرفتند.
گوستاو لوبونGostav Lobon) )3119 - 1841 م)، مورخ بزرگ و مشهور فرانسوی قرآن که کتاب آسمانی مسلمین است، به تعالیم و دستورات مذهبی منحصر نمیشود، بلکه مشتمل است بر: دستورات سیاسی و اجتماعی، خیرات، نیکی، مهمان نوازی، اعتدال در خواهشهای نفسانی، وفای به عهد، اکرام به والدین، کمک کردن به بیوه و یتیم وسرپرستی آنان، نیکی کردن در مقابل بدی و... که در موارد متعددی به آنها تاکید شده و در آن تمام این صفات و خصلتهای پسندیده تعلیم داده شده است.
هانری کربنHenry Corban ) )(1978 - 1903 م) اسلام شناس و فیلسوف بلند آوازه فرانسوی میگوید: اگر قرآن و اندیشههای محمد (ص) خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرات نمیکرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشهای به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است، تا آنجا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن از علم و عقل و فکر سخن رفته است.
آرتور جان آربری(Arthur John Arberry) (1969-1905 م)، یکی از سرشناس ترین و مشهورترین مترجمان قرآن کریم به زبان انگلیسی است که اشعار مولانا و سعدی را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و در دانشگاه کمبریج نیز زبانهای شرقی تدریس میکرد. وی از جمله دانشمندان و خاورشناسان بنام انگلیسی نیز بوده است. آربری میگوید: زمانی که به پایان ترجمه قرآن کریم نزدیک میشدم، موضوعی (مربوط به زندگی) مرا سخت پریشان کرده بود، اما در طول ایام پریشانی، قرآن آنچنان آرامش خاطری به من بخشید و چنان مرا حفظ کرد که برای همیشه رهین منتش شدم. من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگهای نافذ و مرتعش کنندهاش شوم و تحت تاثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم.
ایشان در مورد قدر و منزلت قرآن کریم چنین میگوید: قرآن غیر قابل انکار است، این کتاب چه در محتوا، چه در فرم، با آن ریتمهای پیچیده، غنی و متفاوت، یک شاهکار ادبی است. یک ترکیب منحصر به فرد؛ یک سمفونی غیر قابل تقلید است که آوایش آدمها را به خلسه میبرد و اشکشان را سرازیر میکند.
آلبرت انیشتن (Albert Einstein1879- 1955 م) فیزیکدان نامی جهان و پدر بمب اتم و کسی که پایههای علم فیزیک را به سختی تکان داد؛ میگوید: قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست، بلکه مجموعهای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت میکند.
(لئو تولستویLeo Tolstoy) (1910- 1828 م)، فیلسوف و نویسنده مشهور روس و خالق شاهکار «جنگ و صلح»؛ است. وی با قرآن آشنایی کامل داشت و شیفته سادگی قرآن بود. تولستوی گفته است: هرکس میخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را دریابد، بایستی قرآن را بخواند. در قرآن قوانین و تعلیماتی بر مبنای حقایق روشن و آشکار صادر و احکام آسان و سادهای برای عموم مردم بیان شده است. وی ادامه میدهد که: قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشنی است و عموم افراد بشر میتوانند از آن بهره مند شوند؛ در این کتاب مطالبی هست که گواهی و حکایت از مقام عالی دین اسلام و پاکی روح مقدس آورنده این کتاب دارد؛ از آن جمله است؛ آیه: واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا... . لئو تولستوی در مجموعهای که برای فرزندانش از حکمتهای گوناگون گردآوری کرده و به ارمغان گذاشته است؛ به آیات متعددی از قرآن کریم اشاره کرده است که در نوع خود بی نظیر است.
(ارنست رنان Ernest Renan)(1892- 1823 م)، فیلسوف معروف و مشهور فرانسوی است که از طریق سید جمالالدین اسدآبادی با اسلام و قرآن آشنا گردیده بود. وی علاقه فراوانی به قرآن داشت و چندین رساله درباره جنبههای زبان شناسی قرآن دارد. جمله معروفی که رنان درباره قرآن اظهار داشته است، این است: « در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و... وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخواندهام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من بوده است و هر وقت خسته میشوم و میخواهم درهایی از معانی و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه میکنم. این کتاب، قرآن - کتاب آسمانی مسلمانان- است. ارنست رنان در جای دیگری میگوید: اگر کسی خواسته باشد به کتابی که از آسمان نازل شده است؛ ایمان بیاورد، آن کتاب فقط قرآن است، زیرا کتب دیگر آسمانی امتیازات قرآن را ندارند.»
(یوهان ولفگانگ فون گوتهYohnn Wolfgang Von Goethe) (1832- 1749 م)، ریاضدان، شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی است. ایشان زمانی با قرآن آشنا شد که سربازان وایماری ارتش ناپلئون نسخهای خطی از چند سوره آخر قرآن را از بازماندههای مسلمانان اسپانیا (اندلس) برای او بردند. وی درباره قرآن کریم چنین گفته است: «ما در اول، از قرآن رویگردان بودیم، ولی طولی نکشید که این کتاب توجه ما را به خود جلب نمود و به حیرت درآورد و بالاخره مجبور شدیم با اصول و قواعد آن آشنا شویم و در ترجمه الفاظ و معانی آن کوشش به خرج دهیم. ایشان ادامه میدهد که مطالب و مقاصد این کتاب، بیاندازه قوی و محکم و مبانی آن بلند است و از این نظر ما را به خود جلب میکند. این کتاب بزودی بزرگترین تاثیر خود را در جهان بر جای خواهد گذاشت. این کتاب متعلق به اینجا نیست و زمانهای بسیاری را تاب خواهد آورد.»
گوته که بعدها با ادبیات غنی ایران زمین آشنا شد و با حافظ شیرازی به شدت مانوس گردید، ادامه میدهد: سالیان دراز، کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پیبردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد کرده است. بیتردید بر اثر پیشرفت علم، عن قریب این کتاب وصفناپذیر، توجه افراد بشر را به خود جلب و تاثیر عمیقی در علم و دانش جهان ایجاد خواهد نمود و محور افکار مردم جهان میگردد. وی در باب مقام و منزلت قرآن کریم اینچنین ادامه میدهد: قرآن اثری است که به واسطه سنگینی عبارات آن؛ خواننده در ابتدای امر از آن رمیده میشود، اما این کتاب خیلی زود ما را به سوی خود جذب کرده و سخت شگفت زده مینماید و در نهایت ما را وادار میکند که در مقابل آن سر تعظیم و تکریم و ادب فرود آوریم. سبک و اسلوب قرآن و هماهنگی و توافق آن با محتوا و هدفش محکم و استوار، بسیار عالی و باشکوه، پر هیبت و سرسام آور و دارای رفعتی حقیقی و ابدی است. ازاین رو این کتاب در تمام ازمنه بشریت، بزرگترین نفوذ و تاثیر را خواهد داشت.
قدر مسلم، بیان مقام و منزلت قرآن کریم از دیدگاه متفکرین و دانشمندان غربی، تنها محدود به مفاد و موارد فوق نمی باشد؛ لیکن به منظور ایجاز در بیان؛ پرداختن بیش از این اندازه را به مجال و مقال دیگری میسپاریم.
تردیدی وجود نداشته و ندارد که قرآن کریم، کتابی است که هر انسان منصف و بدون غرضی به منظور تحقیق و کشف حقیقت به بررسی آن بپردازد؛ بی شک به معجزه بودن آن اذعان میکند. آنهایی که با کتب تورات و انجیل و مزامیر داوود(ع) سر و کار دارند؛ زودتر به این حقیقت اذعان کرده و بیشتر به عظمت و شگفت انگیز بودن این کتاب آسمانی پی بردهاند. کسی که یک صفحه از قرآن را بخواند، نزد خود اقرار خواهد کرد که هیچ بشری نمیتواند این گونه سخن بگوید. کما اینکه امروزه علی رغم تمام تبلیغات مسموم و دامنهداری که در کشورهای غربی علیه اسلام و مسلمانان وجود دارد، شاهدیم که هر روز بر تعداد کسانی که با عشق و علاقه و تحقیق درباره قرآن کریم به دین مبین اسلام مشرف میشوند، افزوده میشود.
حسن الختام سخن اینکه: هم اکنون بیش از سه دهه است که انقلاب اسلامی ایران صدور فرهنگی خود را آغاز کرده است و به زودی وقت آن فرا خواهد رسید که یهودیان مغرض و مسیحیان صهیونیست و نو محافظه کاران آمریکایی که این وضع آشفته امروز جهان را بدل از بهشت مطلوب خود ساخته و در صدد حفظ آن هستند، سر از پیله خود درآورند و خورشید امامت شیعه را ببینند که ظهور کرده است. اگر آنها امروز با زبونی و خفت در برابر قرآن و اسلام و ایران عزیز میایستند؛ در آن روز هم قطعاً خواهند ایستاد. چرا که این انقلاب از آموزههای قرآنی و اسلامی اقتباس شده است و بدون تردید این دست و پا زدنها و قرآن سوزیها حاکی از آن است که میبایست آماده و منتظر باشیم که طلوع آن آفتاب عالم تاب نزدیک است.
روزنامه رسالت، شماره 7147 ، 14/9/89، صفحه 18