دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رازداری

امام علی(ع): پيروزي بسته به دورانديشي است، و دورانديشي به انديشه است و انديشه به نگهداري رازها است
رازداری
رازداری

قال علي‎(ع): «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَالْحَزْمُ بِاجالَةِ الَّرأْيِ وَالرَّأْيُ بِتَحْصينِ الْاسْرارِ»
امير المؤمنين علي(ع) فرمودند:«پيروزي بسته به دورانديشي است، و دورانديشي به انديشه است و انديشه به نگهداري رازها است.» ( نهج‎البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، ص 1110)

هر فرد، خانواده و جامعه‏اى كم و بيش داراى اسرار است كه ديگران نبايد از آن آگاه شوند؛ زيرا آشکار نمودن آن براى ديگران، چه بسا سبب لطمه خوردن يا نابودى آنها می‎شود. رازها نسبت به افراد و جوامع، زمان‏ها و مكان‏هاى مختلف، گوناگون است. گاه مطلبى براى مجموعه‏اى راز محسوب مى‏شود كه بايد محفوظ بماند. ملاك راز پنهان بودن آن است.[1] حضرت اميرمؤمنان‎(ع) مى‏فرمايد:
پيامبر(ص) به من فرمود: اگر مردى را در عمل زشتى ديدى، چه مى‏كنى؟ گفتم: آن عمل زشت را بر او مى‏پوشانم. فرمود: اگر دوباره ديدى چه؟ گفتم: لباس و عبايم را روى او مى‏اندازم تا از ديد ديگران پنهان بماند. و مرتبه سوم كه پرسيد، همان پاسخ را دادم. حضرت فرمود: «لافَتى إلّا عَلىّ وَ قالَ استُرُوا عَلى إخوانِكُم»[2] «جوانمردى جز على نيست، و فرمود: اى مردم! زشتى‏ها را بر برادرانتان بپوشانيد و رازى كه از آنان نزد شما آشكار شده، ميان ديگران افشا نكنيد.»
آدمی به رازداری خویش، از هر کسی تواناتر و شایسته‎تر است و آن‎گاه که او سرّ دل می‎گشاید و تأکید می‎کند که این راز میان ما دو نفر بماند، چه بسا او نیز با دیگری همان راز را در میان نهد و تأکید ورزد که این راز میان ما دو نفر بماند. سپس این عمل سلسله وار ادامه یابد تا جایی که راز آدمی، آشکار و عمومی شود. در این حال، گناه آن جز بر گردن خود شخص نیست که بار نخست، راز خویشتن را بدون هیچ تأمل و تدبر به کسی که محرم اسرار و راز نگهدار نبوده، گفته است. چنین شخصی نمی‎تواند از دیگران به خاطر افشای رازش دل‎گیر و خشمگین شود؛ زیرا خود نیز پیش از همه از رازداری خویش دست برداشته است.
خويشتن‎دارى در حفظ اين اسرار يكى از نشانه‏هاى وسعت روح و قدرت اراده است، چه بسيارند افرادى كه به خاطر ضعف در اين قسمت سرنوشت خويش و يا جامعه‏اى را به خطر افكنده‏اند و چه بسيار ناراحتي‎هايى كه در زندگى به خاطر ترك حفظ اسرار براى انسان پيش مى‏آيد.[3]
حتی مسأله حفظ اسرار در مورد دوست صمیمی که اعتماد شما را به خود جلب کرده، مورد سفارش است. آنجا که می‎فرماید:
«لا تُطْلِعْ صَديقَكَ مِنْ سِرِّكَ الَّا عَلى ما لَوِاطَّلَعَ عَلَيْهِ عَدُوُّكَ لَمْ يَضُرَّكَ فَانَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُوَّكَ يَوْماً ما»[4]
«دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز كه اگر دشمنت هم آن را بداند به تو زيان نرساند، شايد دوستت نيز روزى دشمنت گردد!»
زنهار مكن تكيه كلّى بر يار
راز دل خود ز دوست پنهان مى‏دار
روزى باشد كه دوست دشمن گردد
برگردد و دشمنى كند آخر كار

[1] . علی‌بن ابی‌طالب، غرر‎الحكم و درر‎الکلم، گرداوری: آمدی، عبدالواحد، ق‍م‌، ال‍ح‍وزه‌ ال‍ع‍ل‍م‍ی‍ه‌ ب‍ق‍م‌، م‍ک‍ت‍ب‌ الاع‍لام‌ الاس‍لام‍ی‌، م‍رک‍ز ال‍ن‍ش‍ر، ۱۳۷۸ ص 320، ح 7424.
[2] . طباطبایی بروجردی، حسین؛ جامع احادیث الشیعه، قم، مدینة العلم، ج2، ص363.
[3] . جمعی از نویسندگان زیر نظر آیة الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج‏9، ص 319.
[4] .قمی، عباس؛ س‍ف‍ی‍ن‍ه‌ال‍ب‍ح‍ار و م‍دی‍ن‍ه‌ال‍ح‍ک‍م‌ والاث‍ار‏‫، تهران، فراهانی، کتابخانه سنایی‏‫، 1363،‎ ج2، ص469.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS