دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

منطق؛ موافقان و مخالفان

از زمانی که ارسطو به طور جدی به بررسی علم منطق مبادرت ورزید، این علم مورد توجه بسیاری از عالمان واقع شده است.
منطق؛ موافقان و مخالفان
منطق؛ موافقان و مخالفان

از زمانی که ارسطو به طور جدی به بررسی علم منطق مبادرت ورزید، این علم مورد توجه بسیاری از عالمان واقع شده است. گاهی برخی از ایشان در حمایت از آن کوشش کرده و گاهی نیز مورد هجوم عده ای دیگر قرار گرفته است.‌

منطق با بررسی معقولات ثانیه نحوه کارکرد ذهن در کشف مجهول از معلوم را می آموزد و راه های رسیدن به اطلاعات صحیح را از روش های غلط تفکیک می کند. اگر بتوان نسبت به هر مسئله ای تعریف و استدلال صحیح ارائه داد، می توان طریقه فکر صحیح را نیز در باره آن فرا گرفت. در نهایت می توان با داشتن اطلاعات دقیق و درست، نتیجه درستی هم اتخاذ کرده و به مجهولات مورد نظر دست یافت.‌

اینکه آیا فرا گرفتن علم منطق تاثیری در اندیشه افراد و انتخاب مسیر صحیح دارد یا نه، در طول تاریخ این علم همواره سبب شده که نگاه متفاوتی به آن شود. چه بسا متفکرانی که در بحث منطق واهمیت آن کتاب ها نگاشته‌اند. در مقابل کم نیستند افرادی که در مقابل آن ایستاده و حتی منطق را از دسته علوم خارج کرده اند.‌

انسان ها موجوداتی هستند که با داشتن قوای فکر و اندیشه قادر به تشخیص درست از نادرست هستند. هر چه این قوه در آنان تقویت شده و گسترش می یابد دامنه تمدن و علوم نیز فراتر می رود. از طرفی در چنین شرایطی با رفع مجهولات و با دستیابی به معلومات بیشتر مسئولیت افراد نیز افزایش یافته و تکلیف و وظیفه آنان را سنگین تر می کند. ولی در این مسیر مشکل بزرگی وجود دارد که می تواند مانع فرد در رسیدن به نتیجه درست شود. ذهن بشر در هیچ دوره ای از خطا مصون نبوده و همواره بر سر دو راهی تصمیم گیری بین خطا و صواب دچار تردید شده است. شاید برای هر کسی پیش آمده که پس از گذشت مدتی نسبت به تصحیح افکار خود اقدام کرده باشد و حتی فکر و تصمیم قبلی خود را تغییر دهد. یا در مواقعی فرد با اطمینان از اندیشه اش دست به عملی زده اما نتوانسته است به نتیجه مطلوب برسد و در مسیر های غلط و منحرف کننده گام برداشته است. این ها نشانه هایی است که وجود خطا را در ذهن اثبات می کند.‌

بعضی از دانسته ها از این بحث خارج هستند و امکان وقوع خطا در آنها نیست. مثلاعبارت «کل از جزء خود بزرگتر است » نیازی به اثبات ندارد. این قبیل مسائل زیاد نیستند و در اکثر مواقع انسان ها با جملاتی سر و کار دارند که قابل ابطال و یا مورد تردید هستند. از این روست که همیشه و در هر علمی بین علمای آن علم اختلاف نظر هایی وجود دارد.‌

در این صورت حضور علم منطق در کنار علوم دیگر اهمیت پیدا می کند. امام غزالی با وجود مخالفتی که با فلسفه داشته است از جمله طرفداران علم منطق به حساب می آید. او فراگیری آن را برای تمییز حق از باطل ضروری دانسته و از منطق به عنوان مقدمه علوم دیگر یاد می کند. و یا ابن سینا در دانشنامه علایی منطق را چنین توصیف می کند: «علم منطق علم ترازوست، و علمهای دیگر علم سود و زیان است... و هر دانشی که به ترازو سخته (سنجیده) نبود یقین نبود، پس به حقیقت دانش نبود پس چاره نیست از آموختن منطق» در واقع هدف منطقدانان تنها بیان قواعد آن نیست بلکه به کارگیری آنها برای رسیدن به حقیقت است.‌

این در حالی است که عده ای به شدت با منطق مخالفت ورزیده اند. بسیاری از انسان ها بدون دانستن قانون های منطق توانسته اند استدلال های درستی کنند و هر یک در تخصص خود باعث بسط علوم شده اند. این قبیل مسائل سبب شده عده ای آموزش منطق را کاری بیهوده بپندارند. ‌

این دسته معتقدند قیاس های منطقی کمکی در رسیدن به معلوم نکرده و نتیجه جدیدی را ایجاد نمی کند بلکه آنچه که از آن می توان به نتیجه رسید وجود مقدمات است. اگر شخص همه اصول منطق را بداند ولی مقدمات لازم و یا مقدمات صحیح را در اختیار نداشته باشد همچنان در حل مجهولات ناتوان است.‌

ابن تیمیه، شیخ ابو سعید ابو ابخیر، دکارت، فرانسیس بیکن و جان استوارت میل از جمله مخالفان سرسخت علم منطق می باشند. در این راستا دلایل و استدلال هایی مطرح شده که هر کدام بر رد آن اصرار ورزیده است. برای نمونه دکارت که به عدم ضرورت یادگیری منطق معتقد است این چنین گفته: «قواعد منطق با همه درستی و استواری مجهولی را معلوم نمی کند و فایده آن همانا دانستن اصطلاحات و دارا شدن قوه تفهیم و بیان است.‌

با وجود این مخالفت ها نباید ارزش منطق را نادیده گرفت. ذهن بشر با همه توانایی های خود همچنان محدودیت هایی دارد که در بسیاری از استدلالات و برهان های پیچیده دچار مشکل می شود. اینجاست که جایگاه این علم در کارکرد ذهن و رسیدن به اطلاعات جدید و دقیق بیشتر به چشم می خورد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS