كلمات كليدي : مورمون، مورمونيزم، جوزف اسميت، موروني، جارادايت ها، نفايت ها، يوتا، كتاب مورمون، مرواريد گرانبها، هاروني، ملكي صدقي
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
مورمونیزم، فرقهای نسبتا نوپاست که در قرن نوزدهم و در ایالات متحده شکل گرفت.این مذهب، که از درون مسیحیت برخاست، خود را ادامه دهنده حقیقی تعالیم مسیح و تنها کلیسای راستین بر روی زمین میشمارد.این در حالی است که از دیدگاه مسیحیان، مورمونیزم بیشتر از آنکه یک فرقه مسیحی باشد، مذهبی است که بر اساس مکاشفههای جدیدی که جنبههای خاصی از مسیحیت را پذیرفته بنا شده است.
مسیحیان معمولا، این فرقه را انشعابی از مسیحیت میدانند که در حقیقت نمیتوان پیروان آن را مسیحی نامید.[1]
عنوان رسمی این کلیسا
عنوان رسمی این کلیسا "کلیسای عیسی مسیح وابسته به مقدسان روزگار اخیر[2]"میباشد که نام آن به صورت اختصاری به شکل LDS یا LDS Church درج میشود.[3]
مؤسس
مؤسس این فرقه جوزف اسمیت[4] (1805 – 1844) است.او در خانوادهای فقیر به دنیا آمده بود و دارای معلوماتی سطحی و اندک بود.[5]
او در سال 1820 برای اولین بار ادعاهای خویش را مطرح نمود و موفق شد تعداد قابل توجهی از مردم را به پیروی از خویش متقاعد کند.او پس از پس از گذشت 24سال و زمانی که به شهرت قابل توجهی رسیده بود به فکر ورود به جهان سیاست افتاد.بنابر در سال 1844در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا گردید اما در همین زمان به خاطر ادعاهایش از سوی حکومت ایلینویز بازداشت و زندانی گردید. وی در همین سال و زمانی که در بازداشت به سر میبرد توسط افراد مسلح، کشته گردید.[6]
در مورد شخصیت اسمیت میان هوادارانش و دیگران، اختلاف نظر شدیدی وجود دارد.پیروان وی او را پیامبری میدانند که به شهادت رسید؛ این در حالی است که مخالفانش (حتی در زمان حیات وی) او را فردی کلاهبردار،شیاد و نیرنگباز معرفی کردهاند.[7]
مکاشفه اسمیت و رسیدن به مقام نبوت
نخستین رؤیای اسمیت: او مدعی شد در سال 1820 برای نخستین بار رؤیایی را دیده است که طی آن به او گفتهاند که تمام فرق موجود مسیحیت بر باطل هستند.[8]
بخشی از رؤیایی که وی نقل میکند چنین است:
«دو شخص را دیدم که نورانیت و شکوهشان وصفناپذیر وبد و بالای سرم در هوا ایستاده بودند.یکی از آنان با من سخن گفت، مرا به اسم صدا زد و در حالی که به دیگری اشاره میکرد گفت:این است پسر حبیب من، از او بشنوید...از آن دو نفر که بالای سرم در نور ایستاده بودند پرسیدم: کدام فرقهها درست هستند و من باید به کدام یک از آنها بپیوندم؟ او به من پاسخ داد:نباید عضو هیچکدام از آنها شوی زیرا همگی نادرستند».[9]
به گفتهی خود اسمیت، فرشتهای به نام مورونی[10]در 1823م در برابر او ظاهر شد و به او اطلاع داد که او برای تأسیس مجدد کلیسای عیسی مسیح در آخرین روزهای جهان، دعوت شده است.
همچنین درباره وجود و محل تقریبی چند لوح طلایی که روی آنها آمار جمعیت اولیه آمریکا و مواعظ مسیح پس از رستاخیزش حکاکی شده، به او اطلاع داده شد. چهار سال بعد اسمیت ادعا نمود که این الواح طلایی را یافته است.[11]
او اظهار داشت که توانسته رموز این الواح را (که ادعا میکرد به زبان "مصری اصلاحشده[12]" نوشته شده) کشف کند. او سه سال برای ترجمه این الواح، وقت صرف کرد و پس از پایان کار، فرشته مورمونی، الواح را برد. وی در سال 1830 کتاب خویش را انتشار داد.[13]
در کتاب مورمون ادعا شده بود که آمریکا در اصل توسط جارادایتها[14]آباد گردیده است.او میگفت این گروه بعدها به دو گروه لامانایتها[15] (که سرخپوستان از نژاد آنها هستند) و نفایتها[16] (یا مؤمنان راستین) که مسیح، پس از رستاخیزش برای آنان وحی فرستاد، تقسیم شدند. پس از آنکه این دو گروه از بین رفتند، متون مقدس آنها توسط مورمون و فرزندش مورونی تدوین گردید و تا زمان کشف آن، در زمین مدفون ماند و این اسمیت بود که آنها را منتشر نمود.[17]
تأسیس کلیسای مستقل مورمونی
در سال 1830 اسمیت و یکی از پیروان کلیسای اولیهاش، برای خود کلیسای جداگانهای را در نیویورک، تأسیس کردند.
سال قبل از این، اسمیت و یکی از همکارانش، "یحیی تعمیددهنده"را دیده بودند که از آسمان نزول کرد. آنها از سوی وی به مقام کاهنان هارونی تعیین شدند و مأموریت یافتند یکدیگر را تعمید دهند.بعدها پطرس، یعقوب و یوحنا بر اسمیت ظاهر شدند و او را به کشیشی منصوب کردند.[18]
پیروان این کلیسا ابتدا در کرتلند[19] واقع در اوهایو[20] مستقر شدند اما بعدها به ایلینویز[21] مهاجرت نمودند.[22]
پس از بلند پروازیهای اسمیت که مرگ او را به دنبال داشت، رهبری این نهضت به شخصی نجار، به نام بریگهام یونگ[23] (1801 – 1877) رسید.[24]
مورمونها در سال 1846و در زمان رهبری یونگ، از ایلینویز نقل مکان کرده و به سرزمینی که امروزه یوتا[25]نامیده میشود مهاجرت کردند.[26]
منابع معتبر الهیاتی از نگاه مورمونها
کلیسای مورمون، چهار منبع مکتوب را به عنوان کتابهای مقدس خویش پذیرفته است. این منابع عبارتند از:
1.کتاب مقدس: مورمونها، کتاب مقدس را به عنوان مرجع الهیاتی خویش میپذیرند.
2. کتاب مورمون: از نگاه آنان، کتاب مورمون، مکمل کتاب مقدس به شمار میآید.[27]
3.تعالیم و عهدنامهها: این مجموعه، شرح 138 مکاشفهای است که برخی تعالیم خاص مورمونیزم را بیان میدارد.
4.مروارید گرانبها:این مجموعه شامل بخشهای گوناگونی است: کتاب موسی، کتاب ابراهیم، ترجمهی بخشهایی از کتاب مقدس (که توسط جوزف اسمیت ارائه شده است)، بخشهایی از زندگینامه اسمیت و قانون ایمان.[28]
مقامات روحانی
در این کلیسا، مقام روحانی بر دو گونه است: هارونی و ملکی صدقی
مقام هارونی در درجه پایینتر قرار دارد و مشتمل است بر اسقف، کشیش، شماس و معلم.
بالاتر از اینها، گروهی هستند که "هفتاد[29]" خوانده میشوند. این نام از 70 شاگرد مسیح که در انجیل لوقا 10: 1 – 17 ذکر گردیده، گرفته شده است.بالاتر از اینها گروهی است که کشیشهای عالی خوانده میشوند و گروه بالاتر، یک شورای عالی مرکب از دوازده حواری هستند که در رأس آنان "نخستین رئیس" همراه با دو معاون وی میباشند.[30]
تمامی مردان در سن دوازده سالگی، به مقام شماسی (در سلسله کهانت هارونی)میرسند.در سن چهارده سالگی به مقام معلمی، در 16 سالگی به مقام کشیشی میرسند. تقریبا دو سال پس از این است که آنان میتوانند به مقام کهانت "ملکیصدقی" برسند و به عضویت گروه "هفتاد" در آیند.[31]
الهیات مورمون
پیروان اسمیت به دو فرقه مهم تقسیم شدهاند که از منظر اعتقادی، تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند.
1- بزرگترین فرقه آنان که پیروان بریگهام یونگ هستند در یوتا حکومتی دینی را تشکیل دادند.
بر اساس اعتقادات آنها، پدر دارای بدنی است مانند انسان که مرکب از گوشت و استخوان است.[32]او موجودی انسانی بود ولی خود را به مقام خدایی ارتقا داد. بدین طریق، وظیفه هر انسان است که خدا شود.[33]
در الهیات این فرقه، خدا قبلا انسان بوده و بعدا الوهیت یافته است چنانکه هر انسانی میتواند چنین باشد.[34]مورمونها میگویند: «آنچه انسان اکنون هست، خدا پیشتر بوده و آنچه خدا اکنون هست، انسان میتواند باشد».
انسان میتواند با زندگی موفقیت آمیز از طریق آزمودن دوره فناپذیری در زمین، خدا شود. اگر این آزمون را به خوبی بگذارند میتواند خدایی شود که بر دنیای خویش حاکم است. دنیاهای زیاد و خدایان فراوانی وجود دارند.
از نگاه آنان، خدا شخص چند همسری است که با موجودات مؤنث، مقاربت و نفوس یا ارواح بیشماری را تولید میکند.برای اینکه نفوس، فرصت خدا شدن را بیابند باید تجسد یابند و به عنوان انسان، متولد شوند.[35]
راه نجات، مستلزم ایمان، تغییر کیش، تعمید، دستگذاری و پرداخت مالیات است.
ایمان چنین تعریف شده است: «اعتقاد به این حقیقت که عیسی نجات دهنده جهان، و ژوزف اسمیت، پیامبر راستین خداست».[36]
2- گروه دیگری از مورمونها، "کلیسای دوباره سازمان یافتهی قدیسان متجدد[37]" است که نام آن به شکل اختصاری RLDS درج میشود.[38] این گروه خود را جانشین قانونی کلیسای اسمیت میداند و آموزههایی نظیر چند همسری و چند خدایی را انکار مینماید. مقر اصلی این گروه در شهر ایندیپندنس در ایالت میسوری است که رهبر اصلی آن جوزف اسمیت پسر (1832 – 1924) بوده است. او در کرتلند، صاحب کلیسای اصلی و نسخه خطی کتاب مقدس مورمون است.[39]
جایگاه ویژه تعمید و تعمید مردگان
از نگاه مورمونها، تعمید برای نجات امری ضروری و لازم شمرده میشود و بنابر این مورمونها معتقدند که اگر شخصی بدون تعمید از دنیا رفت، باید نزدیکان وی، به جای او تعمید بگیرند.[40]
اهمیت ازدواج و تعدد زوجات
مورمون معتقد است که بهشت را بدون خانوادهاش به او نمیدهند.[41]
از نظر اسمیت، ازدواج برای نجات اهمیت دارد و ازدواج نکردن و تجرد بر خلاق خواست و اراده خدا تلقی میشود و ازدواج متعدد، آموزهای الهی است.[42]
در سال 1852، یونگ تعدد زوجات را معمول کرد و ازدواج حداقل با سه زن را از شرایط لازم برای روحانیان بزرگ رسمی، تعیین نمود.[43]
امروزه تعدد زوجات از نگاه این کلیسا ممنوع است و کسی که مجددا ازدواج کند از این کلیسا اخراج میشود.تعدد زوجات زمانی ممنوع گشت که دیوان عالی ایالات متحده، قانون دولت در مورد تعدد زوجات را تأیید نمود و از آن پس، این کلیسا نیز ممنوعیت ازدواج مجدد را اعلام نمود. مورمونها اظهار میدارند که رسم تعدد زوجات از طریق همان مرجعی ملغی اعلام شد که آن را مشروع ساخته بود.[44]
صهیون، سرزمین مقدس مورمونها
مورمونها اهمیت ویژهای برای سرزمین صهیون قائلند.البته صهیون مورد نظر مورمونها، جایی نیست جز بخش جکسن در ایالت میسوری.! اسمیت در زمان حیات خویش ادعا کرده بود که پیروان این کلیسا، عبادتگاهی را در صهیون برپا خواهند کرد. وی صهیون را شهر خداوند میدانست؛ شهری که خدا در آن حضور دارد.[45]
تعداد پیروان این کلیسا
جوزف اسمیت تا زمان مرگش در سال 1844توانسته بود 26هزار نفر را به گرد خود جمع کرده و به پیروی از کلیسای خویش، متقاعد کند. پیروان این فرقه در سال 1877 و در زمان مرگ جانشین اسمیت یعنی بریگام یونگ، در حدود 115 هزار نفر تخمین زده شدهاند.
به زودی این فرقه از رشد سرسام آوری برخوردار شد به طوری که آنان در سال 1919، 500هزار و در سال 1963، دو میلیون پیرو به دست آوردند.این جمعیت در طی نزدیک به 16سال و تا سال 1979، به چهار میلیون و تا سال 1991، به هشت میلیون نفر ارتقاء جمعیت داشت.
برآورد تقریبی از پیروان این فرقه در سال 2002 حاکی از آن است که این فرقه بالغ بر 11 میلیون پیرو داشته است.[46]