دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مکر

No image
مکر

كلمات كليدي : قرآن، مكر، مكار، خداوند، انسان، منافقان، خُدعه، نيرنگ، فريب، كيد، حيله¬گري و خودفريبي

نویسنده : روح‌الله رضائی

مکر در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن[1] یا حیله‌گری در نهان آمده؛[2] یعنی منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیله‌ی نیرنگ.[3]معادل "مکر" در زبان فارسی فریب، نیرگ و... است.[4]

مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راه‌های پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیله‌ای از رذائل قوه‌ی عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشت‌ترین رذائل به حساب می‌آید که گناه شدید و بزرگی به شمار می‌رود.[5]

ماده‌ی "مکر" در قرآن کریم 43 بار به کار رفته که بیشتر موارد درباره‌ی خداوند مطرح شده؛[6] از این رو برخی برای مکر در قرآن کریم معنای تدبیر و تقدیر را ارائه داده‌اند.[7]

در علم لغت واژه‌ی مکر مترادف با کلماتی مانند کید و خدعه گرفته شده که در معنای پنهان‌کاری مشترک هستند؛[8] اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند:

1. کید: به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.[9] این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و 35 مرتبه در قرآن به کار رفته؛[10] وتفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.[11]

2. خدعه: از ماده‌ی "خدع" است به معنای وادار کردن دیگرى به کارى که او در صدد آن کار نبوده و آشکار کردن کارى بر خلاف آنچه که پوشیده است.[12]"خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،[13]که در قرآن پنج بار به‌کار رفته،[14] اما گستره‌ی معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می‌شود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته‌ شده است.[15]

مکر در قرآن

بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می‌تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می‌تواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر.[16] البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛[17] لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانسته‌اند.[18]

در قرآن کریم مسائلی درباره‌ی مکر بیان شده که با توجه به آن آیات می‌توان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیت‌های مذموم و نیت‌های خیر به کار می‌رود:

«...اسْتِکْبَارًا فىِ الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّیىّ‌ِ وَ لَایحیقُ الْمَکْرُ السَّیئّ‌ُِ إِلَّا بِأَهْلِهِ»[19]

«...اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگ‌هاى بدشان بود؛ امّا این نیرنگ‌ها تنها دامان صاحبانش را مى‌گیرد.»

در این آیه و آیات مانند آن (غافر/45 و نحل/45)، مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف می‌رساند که مکر از منظر قرآنی می‌تواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر می‌تواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.[20]

همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه مکر به خدا نسبت داده شده است:

«وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...»[21]

«و (یهود و دشمنان مسیح، براى نابودى او و آیینش،) نقشه کشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویى کرد...»

انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمی‌زند، روشن می‌کند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمی‌داند؛ بلکه مکر می‌تواند در دست کسانی با نیت‌های پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنان‌که می‌تواند ابزاری در دست صاحبان نیت‌های شوم باشد و در افعال شر به کار رود.[22]

مکر خداوند

مکر درباره‌ی خدا در آیات بسیاری به کار رفته و کاربرد آن در قرآن کریم مباحث بسیاری را در پی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

1. معنا و مفهوم مکر خدا:

در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است:

برخی قائلند که مکر درباره‌ی خداوند به صورت حقیقی به کار نرفته و اینکه قرآن می‌فرماید: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...»،[23] کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است:

اولاً.به‌کارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را می‌چشاند، نه اینکه معنای واقعی مکر اراده شده باشد.[24]

ثانیاً. مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در کلام است؛ مثل آیه‌ی ذیل که می‌فرماید:

«...فَمَنِ اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَااعْتَدى‌ عَلَیْکُم»[25]

«...و (به طور کلّى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید!»

تعدی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدی کننده است؛[26] به عبارتی تعدی اولی ظلم است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه عقاب و جزاء تجاوزگران است؛[27] پس "مکر" اگرچه قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکر کنندگان جهت عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان مجاز به کار رفته است.[28]

این نوع تفسیر در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن می‌پردازیم. بر اساس همین اندیشه درباره‌ی مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از مواردی که در قرآن به کار رفته، ناحق می‌دانند.[29]

پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکار شدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر می‌پردازیم که به خدا نسبت داده شده‌اند و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی به کار رفته‌اند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:[30]

مکر ابتدایی: در برخی از آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت ابتدایی بوده و بطور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است:

«أَفَأَمِنُوا مَکْرَاللَّهِ فَلایأْمَنُ مَکْرَاللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»[31]

«و آیا (آنان) از ترفند خدا ایمن شده‌اند و [حال آنکه‌] جز گروه زیانکاران از ترفند خدا ایمن نمى‌باشند؟»

مکر ابتدایى یعنی بدون اینکه بنده‌ای مرتکب معصیت و مکری شود، صدورش از ناحیه‌ی خداوند ممتنع است؛ اما اینکه فرمود: «هیچ احدی از عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست که ایمن بودن از مکر خدا در حقیقت خود مکرى از ناحیه‌ی خداى تعالى است که دنبالش عذاب است؛ و اینکه فرمود: «مردم ایمن از مکر خدا فقط زیانکارانند»، چون همان ایمنى‌شان نیز مکر خداست.‌[32]

مکر ثانوی: در اکثر آیات مکر خدا در مرتبه‌ی دوم به کار رفته؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و دین خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از مکر خداوند نیز یاد شده است:

«إِنَّ الْمُنافِقینَ یخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‌ یراؤُنَ النَّاسَ وَ لایذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً»[33]

«منافقان مى‌خواهند خدا را فریب دهند؛ درحالى‌که او آنها را فریب مى‌دهد و هنگامى که به نماز برمى‌خیزند، با کسالت برمى‌خیزند و در برابر مردم ریا مى‌کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى‌نمایند!»

"مکر" در اصل به معنای غافل‌گیر کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ این عمل از خداوند وقتى صحیح است که به عنوان مجازات صورت بگیرد، و از ناحیه‌ای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتى را براى او تنظیم می‌کند که وی با پاى خودش، درحالی‌که غافل از سرنوشت خود است، بسوى عذاب الهی برود.[34]

بنابراین خدعه‌ی منافقان همان ناتوانی، حیله‌گری، کذب و نفاق است؛ اما خدعه‌ی خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن احکام اسلام در برابر کذبشان و جزاء موافق با پنهان کاری و حال منافقان، و در آخرت نیز گرفتار عذاب دردناک می‌شوند.[35]

2. صفات مکر خدا:

در قرآن کریم مکر خدا سریع‌ترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکاران معرفی شده که در این بخش به بررسی برخی از این صفات می‌پردازیم:

«...وَاللَّهُ خَیرُ الْماکِرینَ»[36]

«...و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.»

مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ می‌توان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری به این معنا که از جهت حق، صدق، صحت و روابودن کامل‌تر است؛ هم از لحاظ عملی به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس اینکه مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.[37]

در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:

«...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً»[38]

«...خداوند سریع‌تر از شما مکر [چاره‌جویى‌] مى‌کند»

صفت دیگری که برای مکر خداوند در قرآن کریم بیان شده، سریع‌تر بودن است؛ اما خدا چگونه سریع‌ترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کرده‌اند که خداوند از اعمال و اراده‌ی بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمی‌توان چیزی را بر خدا مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیت‌های خود خیال می‌کنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و می‌توانند درباره‌ی دین خدا مکری به کار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر می‌زنند.بنابراین اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و اینچنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا می‌کند.[39]

مکر غیر خداوند

در برابر مکر خداوند در قرآن کریم، خداوند از مکری یاد کرده که غالبا مذموم می‌باشد؛ این مکر به منافقان،[40] کافران،[41] زنان،[42] شیطان،[43] دنیا[44] و... نسبت داده شده است.

تبیین روانشناختی مکر

مکر، رفتاری ناپسند است که خداوند مکاران را به شدت توبیخ نموده[45] و در قرآن مجازاتی را برای آنها رقم زده که این مجازات نشان از ریشه داشتن این رفتار در اختیار و صفات‌ روانی انسان دارد.[46]

مکر زدن به خدا از نگاه قرآنی

مکر غیر خداوند در قرآن کریم در برابر حق است که گاهی در برابر خداوند بیان شده، گاهی در برابر پیامبران و گاهی در برابر مؤمنان؛ اما سؤال اینست که آیا مکر زدن به خداوند امکان دارد؟ و اگر ممکن است، منظور از آن چیست؟

جواب اینست که منظور از مکر و حیله زدن به خدا نمی‌تواند به صورت واقعی باشد؛ چون در معنای مکر قید مخفی بودن و ضرر رساندن لحاظ شده؛ درحالی‌که چیزی برای خداوند مخفی نیست و کسی نمی‌تواند به خدا ضرر برساند؛ لذا خدعه و مکری که به خدا نسبت داده شده، به چند معنا قابیل توجیه است:[47]

1. این تعبیر به اعتبار رفتار منافقان آمده، به این صورت که عمل و رفتار آنان طورى است که اگر کسى باطن قضیه و واقع را نداند، گول می‌خورد؛ با اینکه در حقیقت احدی نمی‌تواند خدا را گول بزند.[48]

2. مراد حقیقی از این تعبیر، مکر با پیامبر است؛ زیرا همان‌طور که اطاعت رسول خدا(ص) اطاعت خداست، نیرنگ با آن حضرت نیز نیرنگ با خداست.[49]

بی تأثیری مکر در دیدگاه قرآن

مکارانی که می‌خواهند مکر خود را در برابر حق به کار ببرند، از نظر بیانات و آموزه‌های قرآنی شکست خوده‌ هستند که ذیل دو عنوان بر اساس آیات قرآن به نوع شکست می‌پردازیم:

1. بازگشت مکر به خود مکار:

در آیاتی از قرآن کریم خداوند مکر و خدعه‌ی مکاران را خودفریبی دانسته و بازگشت آن به خود مکار بیان نموده است:

«یخُادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ مَا یخدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ»[50]

«با خدا و کسانى که ایمان آورده‌اند، نیرنگ مى‌بازند، در حالى که جز برخودشان نیرنگ نمى‌زنند و (با درک حسّى) متوجه نمى‌شوند.»

نیرنگ منافقان با خداوند و مؤمنان در حقیقت خودفریبی است. منافقان با نیرنگ خود کسی جز خود را فریب نداده و نمی‌دهند و طبق آیات قرآن اثر عمل انسان، نیک باشد یا بد، به خود اوست؛[51] و این نکته سرّ پنهان است در قرآن که بازگشت حیله‌ی مکاران را به خودشان می‌داند.[52]

2. شکست مکاران در حیله و مکرشان:

قرآن کریم از مکر و خدعه‌ی بسیاری از مکاران یاد کرده و این مکر را شکست خورده دانسته که در مورد مکر کافران می‌فرماید: «نقشه‌ی کافران جز در گمراهى نیست.»[53] و یا درباره‌ی مکر فرعون می‌فرماید: «توطئه‌ی فرعون (و همفکران او) جز به نابودى نمى‌انجامد!».[54] دلیل شکست مکاران در برابر حق این است که خداوند عالم و محیط بر همه چیز است و مکر و نیرنگ در برابر چنین شخصی امکان ندارد:

«وَ قَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَ عِندَاللَّهِ مَکْرُهُمْ وَ إِن کاَنَ مَکْرُهُمْ لِتزَولَ مِنْهُ الجبَالُ»[55]

«و بیقین [با] فریب‌کاریشان فریب‌کارى کردند و فریب‌کاریشان نزد خدا (آشکار) است و اگرچه فریبشان (چنان باشد که) از آن کوه‌ها از جا کنده شود!»

حیله‌گران هر چه در برابر خداوند نقشه بکشند و حیله کنند، نقشه‌هایشان نقش بر آب می‌شود؛ چون گرچه مکاران حیله‌هایشان را پنهان می‌دارند؛ اما برای خداوند چیزی مخفی نیست، بلکه کاملاً آشکار بوده و خداوند از آن آگاه است.[56]

مقاله

نویسنده روح‌الله رضائی
جایگاه در درختواره تفسیر قرآن
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - اخلاق
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - اخلاق
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن‌پژوهی - اخلاق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

ظن (گمان)

No image

تفاخر

No image

سر و اسرار

No image

فراموشی(نسیان)

Powered by TayaCMS