كلمات كليدي : تاريخ،ميرزا¬ علي¬خان امين¬الدوله،منشي حضور، امين¬الملك، مظفرالدين شاه، مسيو نوز بلژيكي
نویسنده : رحمان فتاح زاده
"میرزا علیخان" که دارای القابی از قبیل «منشی حضور، امینالملک و امینالدوله» بود، پسر "حاج محمدخان سینکی مجدالملک" (صاحب رساله مجدیه) میباشد. اجداد امینالدوله اصالتاً مازندرانی بوده ولی چون در «سینک» از قرای «لواسان» دارای ملک و املاک بودند از این رو به سینکی معروف بودند.[1]
میرزا علیخان در سال 1260 ه.ق. در تهران متولد، و از آنجایی که پدر وی هم صاحب قلم و هم در امور دولتی دستی داشت، میرزا علیخان از تربیت کافی برخوردار شد. پدر وی از کارمندان عالی رتبه وزارت امور خارجه بود که مدتی در «حاج ترخان» به مأموریت اشتغال داشت، سپس به کارپردازی ایران در بغداد تعیین گردید. در این هنگام میرزا علیخان که پانزده سال بیشتر نداشت با سمت منشیگری به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و به همراه پدر عازم بغداد شد و در این مأموریت سطح تحصیلات خود را مخصوصاً زبان عربی را تقویت کرد. پدرش بعد از بازگشت از بغداد به کارپردازی آذربایجان گماشته شد و میرزا علیخان به همراه پدر به این ناحیه رفت و زبان فرانسه را نیز در این زمان از یک معلم ارمنی آموخت.[2]
وی در این زمان که جوانی هیجده ساله بود مورد توجه شاه قرار گرفت و در سفر و حضر ملتزم رکاب شاه بود وی در سال 1279 ه.ق. در سن نوزده سالگی به سمت نیابت اول وزارت امور خارجه تعیین گردید و در سال 1283 ه.ق. ضمن داشتن این سمت جزو پیشخدمتان خاصه شاه شد و از این تاریخ تا سال 1290 ه.ق. که ملقب به پدر زن خود "پاشاخان امین الملک" شد لقبش «منشی حضور» بود.[3]
در سال 1288 ه.ق. مسؤلیت «چارپارخانههای» دولتی (پستخانه) به او سپرده شد. وی در این سمت با تلاش و پشت کار سر وسامانی به اوضاع پُست ایران داد.[4]
وی در سال 1290 ه.ق. به لقب "امینالملک" و منصب وزارت «رسائل نایل» آمد و در سال 1294 ه.ق. تصدی امور «ضرابخانه» دولتی تبریز به مشاغلش افزوده شد در سال 1295ه.ق. که "ویکتور امانوئل" پادشاه ایتالیا در گذشت امینالدوله از طرف دربار ایران به سمت سفارت مخصوص انتخاب و برای عرض تسلیت روانه دربار ایتالیا شد در سال 1297ه.ق. وزارت «وظایف و اوقاف» نیز به او سپرده شد. در سال 1299ه.ق. به "امینالدوله" ملقب شد و در سال 1304 ه.ق. به ریاست مجلس «دارالشوری» دولتی برگزیده شد.[5]
وی در سال 1306 ه.ق. به همراه ناصرالدین شاه به اروپا رفت و از مشاهده اوضاع عمومی و نظم اجتماعی اروپا و ترقیات حیرت آور اروپائیان درسهای فروانی گرفت و در صدد بر آمد تا در ایران نیز این ترقی را رونق دهد.[6]
صدارت امینالدوله
یکی از خط مشیهای سیاسی "امینالسلطان" در دوران صدارت خود دور کردن رقبای خویش از مرکز بود لذا هنگامی که مظفرالدین شاه به سلطنت نشست امینالسلطان در صدد بر آمد تا امینالدوله را که رقیب وی به شمار میآمد از تهران دور نماید امینالدوله به ناچار بر خلاف میل خود به دستور شاه و با صواب دید اتابک به پیشکاری و وزارت آذربایجان مأمور و حامل فرمان و شمشیر ولیعهدی برای "محمدعلی میرزا" شد.[7]
امینالدوله به ناچار به تبریز رفت و علی رغم مشکلات فراوانی که در این شهر وجود داشت به خدمتگذاری مشغول شد و در این زمان است که نخستین مدرسه «رشدیه» به کوشش او افتتاح گردید.[8]
هنوز مدتی از سلطنت مظفرالدین شاه سپری نشده بود که به علت نارضایتی داخلی و عدم تمایل انگلیسیها از ادامه صدارت امینالسلطان و احتیاج فراوان شاه به پول و عدم توانایی "اتابک" در تهیه آن، شاه امینالسلطان را از صدارت معزول و با نظر موافق انگلیسیها امینالدوله را از آذربایجان به تهران خواست، ابتدا وی را به سمت ریاست مجلس وزراء انتخاب و سپس در رمضان سال 1314ه.ق. وزیر اعظم و پس از پنج ماه به صدر اعظمی انتخاب نمود وی تا شانزدهم صفر سال 1316ه.ق. و به روایتی تا پانزدهم محرم در این سمت مشغول انجام وظیفه بود.[9]
آنچه مسلم است روسها از برکناری امینالسلطان و روی کار آمدن امینالدوله خوشحال نبودند زیرا به هنگام صدارت امینالدوله سفیر روسیه به نزد شاه رفته و از او خواست تا امینالسلطان را به جای خود بر گرداند.[10]
امینالدوله و تعدادی از وزراء او کسانی بودند که به انگلستان نزدیک بودند وی در بدو کار عمدۀ مشکل مملکت را اصلاح امور مالی میدانست و برای برطرف کردن این مشکل دست به اقداماتی زد از جمله "ناصرالملک" را به وزارت مالیه منصوب نمود و به او اختیارت تام داد و همین امر موجب امیدواری جمعی شد که یگانه وسیله بهبود امور را سپردن کارها به دست افراد مطلع و تحصیل کرده میدانستند.[11]
از سوی دیگر برای اصلاح وضع مالیه کشور سه نفر از اتباع بلژیک به ریاست "مسیو نوز" بلژیکی را به استخدام در آورد وی برای اینکه رقابت شدید روسها و انگلیسیها در امور ایران اسباب ازدیاد زحمت نشود این افراد را از بلژیک استخدام نمود.[12]
روسها گر چه نسبت به امینالدوله و وزرایش خوش بین نبودند اما چون در ابتدای صدارت وی اقدامی بر علیه مصالح آن دولت به عمل نیامد روسها سیاست صبر و انتظار را در پیش گرفتند از طرف دیگر امینالدوله انتظار همکاری کامل از دولت انگلستان را داشت و امیدوار بود که با کمک آن دولت مشکلات را حل نماید. برنامه امینالدوله این بود که در ازدیاد درآمد و حسن وصول مالیات کوشش نماید به موازات آن مخارج زائد را تعدیل کنند تا دخل و خرج برابر شود ولی چون برای انجام امور فوری و ضروری پولی در خزانه نبود در صدد اخذ وام بر آمد نظر امین الدوله این بود که از طریق انتشار اوراق قرضه و یا اخذ وام از بانکها و موسسات اعتباری انگلیسی این برنامه را عملی سازد و به همین منظور اقداماتی معمول داشت تا حدود یک میلیون لیره انگلیسی در لندن به دست آورد اما موضوع لغو امتیاز «رژی» عکس العمل بدی را در محافل مالی انگلستان به وجود آورده بود و اطمینان افراد مؤسساتی را که در هنگام سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا مصمم به سرمایه گذاری در ایران شده بودند متزلزل ساخته بود به همین جهت استقبالی از قرض ایران به عمل نیامد و انگلستان نیز مساعدتی نکرد.[13]
دولت انگلیس از ایران چیزی به عنوان وثاقت خواست و امینالدوله حاضر نشد گمرکات ایران را که تنها منبع در آمد کشور بود در اختیار انگلستان بگذارد، از طرفی بیماری شاه هم رو به وخامت میگذاشت و اطباء توصیه اعزام به خارج را داشتند. امین الدوله شمار قشون را کاهش داد تا برای کشور بودجهای تنظیم نماید و درآمد و هزینه را به نحو صحیحی پیشبینی و تقسیم بندی کند عدهای با این برنامه مخالف بودند و دولت انگلیس هم نگران کمک از سوی روسیه به ایران بود لذا برای اصلاح امور گمرکات و مالیه ایران توصیههایی به امین الدوله نمود تا سرمایه داران انگلیسی حاضر به کمک به ایران شوند لذا امین الدوله در صدد بر آمد قرضهای به مبلغ پنجاه هزار لیره از «بانک شاهنشاهی» دریافت نماید و در ازاء آن گمرکات بوشهر و کرمانشاهان را به وثیقه بگذارد ولی بانک شاهنشاهی از اعطای این وام به امین الدوله خود داری کرد.[14]
از طرفی نیز علما از او خواستند تا حاکم خراسان "آصف الدوله" و "احمد خان علاء الدوله" را که حاکم خوزستان بود به خاطر ظلم و ستم به مردم عزل کند که وی زیر بار نرفت و علما بر مخالفت با او پرداختند و از طرفی "شیخ اسماعیل" ملقب به "امین الملک" برادر امین السلطان که در تهران بود و با اصلاحات امین الدوله مخالف بود بر علیه وی کارشکنی می کرد.[15]
سرانجام کار امین الدوله
امین الدوله چون در سیاست داخلی به علت عدم پذیرش اصلاحات و مخالفت درباریان و عدهای از علمای تهران با شیوه صدارت وی، دشمنی "اتابک" و "مشیرالدوله" با او و در سیاست به علت عدم همکاری انگلیسیها و روسها، با شکست روبرو گردید، خود وی قبل از اینکه عزل شود از این مقام در محرم سال 1316 ه.ق استعفاء داد.[16]
امین الدوله پس از استعفاء از صدارت به زیارت مکه رفت و سپس در «لشت نشای» رشت، رحل اقامت گزید بعد از اینکه شاه توانست با کمک امینالسلطان قرضهای تهیه و عازم اروپا شود امین الدوله نامۀ انتقاد آمیزی در این رابطه به شاه نوشت به گونهای که مظفرالدین شاه پس از خواندن آن به او دستور داد که از ایران خارج شود وی نیز به داغستان رفت و بعد به جهت انجام عمل کلیه به «وین» رفت و بعد از عزل اتابک از صدارت او به ایران برگشت و به شمال کشور در املاک خصوصی خود رفت، تا اینکه در سال 1322 ه.ق در همانجا در گذشت.[17]