دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

میمونه بنت حارث

No image
میمونه بنت حارث

كلمات كليدي : ميمونه، پيامبر (صلي الله عليه وآله)، عبا¬س¬بن¬عبدالمطلب، قريش، سرف، همسران پيامبر (صلي الله عليه وآله).

نویسنده : نفیسه شکور

میمونه[1] بنت حارث

میمونه، دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی آخرین همسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود.[2] وی نخست به همسری مسعود ثقفی یا عمیر بن عمر ثقفی درآمد و بعد از این که شوهرش او را طلاق داد با ابی رهبه یا ابو رهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ وی با او همراه بود.[3]

در سال 7ه.ق. هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و سایر مسلمین برای انجام عمره قضا به مکه آمدند، میمونه از بزرگی و هیبت مسلمین خوشش آمد و به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دل بست؛ و این موضوع را با خواهرش ام‌فضل، همسر عباس بن عبدالمطلب در میان گذاشت و عباس هم این مسئله را به اطلاع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسانید. از آن جا که میمونه زن باایمانی بود و علاقه‌اش نیز از همین ایمان ناشی می‌شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جعفر بن ابی‌‌طالب را به خواستگاری او فرستاد.[4] سپس رسول خدا تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی‌ای ترتیب دهد و بزرگان قریش و خویشان میمومه را دعوت نماید و از نزدیک با آن‌ها گفتگو کند و به دشمنی‌ها و اختلافات پایان دهد، ولی قریش حاضر به این کار نشدند و سپس رسول خدا تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی‌ای ترتیب دهد و بزرگان قریش و خویشان میمونه را دعوت نماید و از نزدیک با آن‌ها گفتگو کند و به دشمنی‌ها و اختلافات پایان دهد، ولی قریش حاضر به این کار نشدند و چون مهلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای اقامت در مکه پایان پذیرفت، خواستار خروج وی و سایر مسلمانان از مکه شدند.[5] سرانجام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از مکه خارج شد و به غلام آزاد شده خود ابارافع دستور داد تا میمونه را به سوی او آورد.[6] بدین ترتیب مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام سرف انجام شد[7] و میمونه به همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مدینه عزیمت نمود.[8]

میمونه در خانه رسول خدا صلح و صفا پیشه ساخت و در دسته‌بندی‌هائی که برخی همسران پیامبر ایجاد کرده‌بودند وارد نشد و از دنیای خود به دین اسلام و نعمت و شرف همسری پیامبر قناعت کرد.[9] وی از جمله دوستداران علی بود و در توصیه به فردی که در پیمان با علی تردید داشت، چنین گفت: در صف علی بمان که به خدا سوگند وی نه گمراه است و نه کسی را گمراه می‌کند. و در تأکید و تایید سخنش، از قول پیامبر این روایت را نقل کرد که، علی شمشیر خدا است که بر کافران و منافقان آخته است هر که او را دوست دارد به دوستی من، وی را دوست داشته و هر که با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده، و بدانید که هر من یا علی را دشمن دارد در روز قیامت نزد خدا، او را حجتی نباشد.[10]

در سال وفات میمونه اختلاف است؛ اما به قول مشهور، وی در بازگشت از سفر حج به سال 51 ه.ق. در منطقه سرف وفات نمود و بر طبق وصییتش همان جا به خاک سپرده شد.[11]

مقاله

نویسنده نفیسه شکور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS