15 بهمن 1396, 12:53
نام و نامگذاری از مهم ترین فرآیندهایی هستند که در نظام زبان به مثابه نظامی شناختی وجود دارد، زیرا به انسان امکان میدهند که از طریق طبقه بندی اشیا و مفاهیم آنها وارد نظامهای رده بندی شده و نه تنها «تشخیص» صوتی و تصویری آنها (از طریق صدای ملفوظ و نوشتار قابل رویت) در کنار تصویر واقعی یا نماد آن شیء و مفهوم، تسهیل شود، بلکه همچنین امکان میدهند که از طریق نام زبان شناختی بتوان آن شیء یا مفهوم را «ثبت»، «نگهداری» و پردازش فکری کرده یا در ساختارهای تحلیلی و زنجیرههای زبانی به کار برد. از این رو هر چند نامها، بنا بر نظریههایی که بیشترین اجماع درباره آنها وجود دارد، صرفاً ابزارهای قراردادی در زبان ها هستند تا بتوان دستگاه نمادساز زبان را کارا کرد، اما در عمل به دلیل درونی شدن در نظام ذهنی، بسیار فراتر از این قرارداد رفته و به گونهای رابطهای تقریباً تفکیک ناپذیر میان آن شیء با نامش ایجاد میکنند که به شدت دیالکتیک است و هر تغییری در یکی را بر دیگری موثر میکند. هم از این رو، در نظامهای اجتماعی نام و نامگذاری جزء سیاستهایی است که جامعه برای ایجاد انسجام و تداوم خود به کار میبرد و طبعاً ابزاری است کنترل شده، ساختارمند و ساختاردهنده و باز به همین دلیل است که هیچ نظام هژمونیک قدرت از سادهترین و غیرکاراترین آنها تا پیچیدهترین و کاراترین آنها را نمیتوان یافت که به شدت متمایل به کنترل فرآیند نامها و نامگذاریها نباشد. در جوامع باستانی و در جوامع موسوم به «ابتدایی»، نظام اجتماعی به شیوههای گوناگونی بر نظام نامگذاری تاثیر میگذارد. برای مثال، در جوامع گروه دوم، عموماً ما با نظامهای توتمی سر و کار داریم. به این معنا که انسان ها و تجمعهای انسانی، خود را «متعلق» به یک گروه غیرانسانی (یک جانور، یک گیاه، یک شیء و...) میدانند و نامگذاریها را بر اساس این تعلق سامان میدهند. در جوامع باستانی، نظامهای خویشاوندی، که میتوانند توتمی باشند یا نه، باز هم از طریق نامگذاری تلاش میکنند انسجام خود را حفظ کرده و تحول خود را سازماندهی کنند.
در این جوامع گاه ما با نامگذاری بر اساس نظامهای کاستی روبه رو بودهایم که تقریباً همان نظامهای حرفهای اما بسته بوده اند. این نامگذاری با محدودیتهای اجتماعی بسیار زیاد دیگری نیز از جمله در نظام همسرگزینی همراه بود، به صورتی که فردی که به یک کاست تعلق داشت درون همان کاست میتوانست زوج خود را بیابد؛ نظامی که هنوز در هند باقی است. در بسیاری از جوامع انسانی که نظامهای پدرسالار حاکم بوده و هستند، نامگذاری ها بر اساس تبار پدری انجام میشد و این امر تا امروز هنوز بقایای خود را نشان میدهد، به صورتی که «زاده»، «داد»، «داده»، «پور» در فارسی، «بن» و «ابن» در عربی، «اوغلی» و «وردی» در آذری و ترکی، «یان» در ارمنی، «سون» و «سان» در زبانهای اروپایی و... برخی از پیشوندها یا پسوندها و اجزایی هستند که تبار پدری (و گاه تباری مقدس) را برای فرزند ایجاد میکنند و به این ترتیب فردی را از فرد دیگر جدا میکنند. نظامهای نامگذاری، در جوامع انسانی درباره انسان ها و سایر پدیده ها، در بسیاری موارد با مناسک زیادی نیز همراه هستند که به این امر جنبه عمومی تری میدهد.
اعلام عمومی نام، فرد را رسماً در قالب آن نام جای میدهد و تغییر نام دیگر جز با هزینههای اجتماعی گوناگون امکان پذیر نیست. دولتهای ملی از 200 سال پیش در فرآیند عمومی به دست گرفتن کل جامعه و کنترل عمومی تمام سازوکارهای آن، تلاش کردند نظام نامها را نیز به طور کامل به تصاحب خود در بیاورند. به گونهای که نهادهای «ثبت اسناد» و «صدور شناسنامه» و «کارت شناسایی»، موجودیت طبیعی و حتی اجتماعی فرد را به موجودیت «اسنادی» او وابسته کردند و فرد یا هر پدیده دیگر و حتی گاه بسیاری از مفاهیم دیگر نیز تا زمانی قادر بودند به صورت واقعی موجودیت خود را نشان دهند که این موجودیت، دارای قابلیت «استنادی» میبود، یا به عبارت دیگر به صورت نهادینه و در چارچوب نظام قدرت «تثبیت» و «تایید» شده بود. حتی نظامهای دانشگاهی برای مثال نظامهای «علمی استناد» از این قاعده مستثنی نبودند. «انحراف»کنندگان از این نام ها نیز به صورتهای مختلف تنبیه میشدند، چنانچه مفهوم «جعل عنوان» یا «نام» دارای معنایی کاملاً روشن در این زمینه است و به معنی استفاده از «هویت دیگری» به جای هویت خود است. جامعه مدرن به خصوص این امر را تحمل نمیکند، زیرا چنین فرآیندی تمام نظامهای کنترل و دسته بندی و انسجام و برنامه ریزی و ساختارمندی و ساختاردهندگی آن را زیر سوال میبرد. آزادترین جوامع انسانی نیز در این زمینه نمیتوانند از حدی فراتر روند، و این حد، حد شفافیت نظام است، یعنی آنکه هر فردی بتواند مرزهای «خود» و «دیگری» را کم و بیش به صورت روشنی تشخیص داده و همچنین مفاهیم و اشیا را با نامهای تقریباً یکسانی درک کند. تغییر نام اگر هم ممکن باشد، باید قابل «توجیه» بوده و از فرآیندهای هژمونیک و نهادینه عبور کند .
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان