دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله سیّد مرتضی خسروشاهی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله سیّد مرتضی خسروشاهی

تبعید به سمنان

آیت الله سیّد مرتضى خسروشاهى و عدّه اى دیگر از علماى آذربایجان به علت اعتراض به حرکتها و فعالیتهاى ضد دینى رضا خان به همراه فرزندش آیت الله حاج سیّد احمد خسروشاهى و آیت الله سیّد ابوالفضل خسروشاهى دستگیر و به سمنان تبعید گردید.

معظم له و سایرِ زندانیان، پس از چهل روز حبس آزاد گردیدند. عده اى از زندانیان از جمله آیت الله خسروشاهى راهى مشهد مقدّس شدند. وى پس از 6 ماه به تقاضاى مردم به تبریزمراجعت نمود و در مسجد بزرگ پدر، با ایرادِ خطابه هاى آتشین به مبارزه علیهِ دشمنان اسلام ادامه داد، حتى در حکومتِ پوشالى پیشهوریها[21] بدون ترس، مطابقِ معمول به منبر مى رفت و مردم را موعظه و از نقشه هاى حکومت آگاه کرد.

سیّد هادى خسروشاهى در مورد فعالیتهاى سیاسى پدر و دو برادرش مى نویسد:

«در آن دوران دیکتاتورى، دفاع از شریعت و بیان حقیقت جرمى بود که رضا خان و مزدورانش را تحمل ناپذیر بود و به همین دلیل و پس از افشاى مفاسد کشف حجاب رضاخان و زورگویى نظام در این رابطه و هشدار دادن به مردم، با توقیف شبانه و ارعاب ایشان که همزمان با تبعید والد معظم مرحوم آیت الله حاج سیّد مرتضى خسروشاهى و دیگر علماى تبریز به «سمنان» بود، مانع از ادامه مبارزه شدند و برادر بزرگوار (آیت الله سیّد ابوالفضل خسروشاهى) از ظلم دژخیمان بسترى شد و یک عمر تمام، درد و رنج آن دوران را با خود همراه داشت ... البته چیزى نگذشت که دوران باطل به پایان رسید و این بار نه تنها پدر از تبعیدگاه برگشت، بلکه برادر دیگر، آیت الله حاج سیّد احمد خسروشاهى هم از قم به تبریز آمد و مبارزه با طاغوت آغاز شد ... سلطه ظالمانه دمکرات هاى وابسته و اعلام تجزیه آذربایجان و تشکیل حکومت قلابى: «آذربایجانین دمکرات فرقه سنین، ملى حکومتى»! باعث شد که نبرد پدر و دو برادر، علیه متجاسرین و نظام منحوسشان شدت یابد ... تا آنجا که نام آنان در «لیست سرخ» آقایان به اصطلاح «دمکرات ها»! جاى گرفت و قرار بر آن بوده که در روز «قان بایرامى» ـ عید خون ـ! همراه دیگر علماى بزرگ مبارز تبریز به دار آویخته شوند ... که این بار نیز با قیام مردم آذربایجان و فرار مزدوران وابسته به اجنبى، به آن سوى مرزها، دوران قلدرى این گروه ستمگر نیز به پایان رسید و مسجد بازار تبریز، به عنوان سنگر تسخیرناپذیر پدر و فرزندانش، باقى ماند و از همانجا، مبارزه با طاغوت، ادامه یافت.

گفتنى است که پس از فرار سران فرقه دمکرات و تسخیر و آزادى شهر ما به وسیله مردم، سه روز بعد ارتش شاهى از میانه وارد تبریز شد و بعد از آن شاه به تبریز آمد و علیرغم فشار، و شرایط مساعد روز، نه پدر و نه برادران، حاضر به دیدار با شاه در مدرسه طالبیه نشدند و این روش همیشگى آنان با حکام بود که شرح و تفصیل آن در این مقال مختصر نگنجد.[22]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

سید مرتضی خسروشاهی

سید مرتضی خسروشاهی

جدیدترین ها در این موضوع

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:
نعمت بیداری

نعمت بیداری

برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد....
اعتقاد به خالق و مخلوق

اعتقاد به خالق و مخلوق

کسی که به خالق و مخلوق متیقن و معتقد باشد، و با انبیا و اوصیا – صلوات اللّه علیهم – جمیعا مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد،
تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال می‌شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه،
عمل به معلومات

عمل به معلومات

آنچه می‌دانید عمل کنید، و در آنچه نمی‌دانید احتیاط کنید تا روشن شود.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
اعراب القلوب

اعراب القلوب

حضرت امام علیه السّلام مى‌فرماید که: اعراب دلها چهار نوع است، رفع و فتح و جرّ و وقف، تشبیه کرده است حالات دل مؤمن را به حالات است، نام حالات کلمه را که انواع اربعه مذکوره است، براى حالات قلب، استعمال نموده
اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

و بدان که اعضاء و جوارح تو، سرمایه و امانت‌هایی هستند از خداوند «جل‌ و جلاله» در نزد تو، که با آن‌ها به نفع دنیا و آخرت خود تجارت نمایی، پس اگر در غیر آن‌چه برای آن خلق شده‌اند (از طاعات و مراقبات) صرف نمایی، یا این‌که اوقات خود را به غفلت بگذرانی، هر آینه بر خود خسران و زیان وارد نموده‌ای و در نتیجه مستحق هجران و خواری از طرف مولای خود شده‌ای.
Powered by TayaCMS