دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرار از غیر خدا به سوی خدا

خدا در قرآن می‌فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم‏ دهنده‏ اى آشکارم. (ذاریات، آیه 50)
فرار از غیر خدا به سوی خدا
فرار از غیر خدا به سوی خدا

فرار از غیر خدا به سوی خدا

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: چهارشنبه 2 اسفند ماه 1396

خدا در قرآن می‌فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم‏ دهنده‏ اى آشکارم. (ذاریات، آیه 50)

در این آیه بیان شده که به سوی چه کسی باید‌ گریخت و او را پناهگاه خویش قرار داد، اما بیان نشده است که از چه چیزی یا چه کسی باید به سوی خدا‌ گریخت. در حقیقت بیان نشده که دشمن انسان چه کسی یا چه چیزی است که باید از او‌ گریخت.

به نظر می‌رسد که هر چیزی غیر از خدا را باید به عنوان دشمن قرار داد و از او ترسید. بر این اساس هر چیز یا کسی را به عنوان بدیل خدا باید به یک عنوان دشمن دانست و از آنها‌ گریخت. از جمله آن چیزها باید از دنیایی ‌گریخت که انسان را برده و بنده خویش می‌کند و در غل و زنجیر قرار می‌دهد. انسان باید از دنیای فانی به سوی آخرت باقی بگریزد که حیات محض و برتر است.(اعلی، آیه 17) امیرمؤمنان علی(ع) نیز از قول خدا می‌فرماید: ما خلقت أنت و لا هم لدار الفناء، بل خلقتم لدار البقاء، و لکنکم تنتقلون من دار إلى دار؛ تو و دیگران را برای دنیای فانی نیافریدم؛ بلکه برای جهان باقی آفریده ام؛ ولی شما از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر منتقل می‌شوید.(بحارالانوار، ج 37، ص 146)

مفهوم فرار از خدا به سوی خدا

امام علی(ع) درباره فرار واقعی و حقیقی می‌فرماید: فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّه؛ ‌ای بندگان خدا تقوای الهی پیشه کنید و به سوی خدا از خدا فرار کنید.(نهج‌البلاغه، خطبه 24)

انسان باید از جلال خدا به جمال و از غضب او به رحمت او بگریزد و فرار کند؛ چرا که پیامد جلال و  غضب الهی دوزخ و پیامد جمال و رحمت او بهشت است.

از همین رو در روایات آمده است: أَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقَابِکَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذَابِکَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْکَ؛ پناه به عفوت می‌برم از عقوبت تو و به رحمت تو از عذاب تو و به خشنودی تو از سخط و خشم تو و از خودت به خودت.(مفاتیح الجنان، ص 170، اعمال نیمه شعبان)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:
نعمت بیداری

نعمت بیداری

برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد....
اعتقاد به خالق و مخلوق

اعتقاد به خالق و مخلوق

کسی که به خالق و مخلوق متیقن و معتقد باشد، و با انبیا و اوصیا – صلوات اللّه علیهم – جمیعا مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد،
تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال می‌شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه،
عمل به معلومات

عمل به معلومات

آنچه می‌دانید عمل کنید، و در آنچه نمی‌دانید احتیاط کنید تا روشن شود.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
در آداب سخن گفتن‌

در آداب سخن گفتن‌

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: گویائى و تکلّم، ظاهر مى‌کند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل. یعنى: از کلام هر کس حال او ظاهر مى‌شود. و اگر صفاى باطن و ربط به مبدأ دارد، کلام او جز ذکر الهى و هدایت مردم و نقل حدیث و نشر مسائل علمى نخواهد بود. و اگر کلام او اکثر لغو و هجو و شعر و خبث است، دلیل قساوت قلب و عدم ربط به مبدأ است. و به همین قیاس است علم و جهل.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
Powered by TayaCMS