دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های اجتماعی سید محمد سرور بهسودی

No image
فعالیت های اجتماعی سید محمد سرور بهسودی

کارنامه

شهید والاتبار اسلام در بیست سال و اندى که در پایتخت افغانستان بود، لحظه اى از سروسامان بخشیدن اوضاع شیعیان غفلت نورزید. تمام تلاشش حفظ عزت و آبروى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى آحاد ملت بود و در این راه گامهاى ارزنده اى برداشت. از آن جمله اقامه اولین نماز جمعه سیاسى، عبادى در کابل بود و خود سالیان دراز امامت جمعه را به عهده داشت. وى به فکر سایر مناطق نیز بود و هرازچندى به آن مناطق مى رفت یا طلاب وارسته اى را جهت سروسامان دادن پاره اى از امور ازجمله امر تبلیغ به آن نواحى اعزام مى کرد، ایشان در طول مدتى که در کابل بود، فقط یکبار به مناطق شمالى و ولایات سمت شمال چون، سمنگان، بغلان و قندوز و مزار شریف و جوزجانرفت. در سفرى که واعظ شهیر ایران مرحوم شیخ احمد کافى به افغانستان داشت، آیت الله واعظ در همراهى و همنوائى ایشان فوق العاده اهتمام به خرج داد تا جایى که مقدمات سفر ایشان را در سایر مناطق ازجمله ولایات سمت شمال فراهم کرد. در طول مدتى که مرحوم کافى در کابل بود، در بیشتر منابر و محافل، همراه ایشان بود و آقاى کافى غالب اوقات در منزل یا مدرسه وى مقیم بود، به طورى که پس از بازگشت و تودیع ایشان، نامه اى بلند بالا به عنوان قدردانى از آقاى کافى به عنوان آیت الله العظمى مرعشى نجفى نگاشت.[8]

از دیگر فعالیتهاى اجتماعى آیت الله واعظ مى توان به این موارد اشاره کرد:

1- تأسیس مدرسه علمیه در کجاب بهسود، قبل از عزیمت به حوزه نجف.

2- تأسیس مسجد محمدیه در جمال مینه کابل.

3- تأسیس مدرسه علمیه محمدیه در جنب مسجد.

4- چاپ و نشر ماهنامه وزین «برهان»: وى با همکارى عده اى از نویسندگان جوان براى مقابله با ایده کمونیستى یازده شماره از مجله برهان را با تیراژ وسیع چاپ کرد و متأسفانه دوازدهمین شماره آن با کودتاى داوودخانتعطیل گردید.[9]

سرپرستى ایتام و مستمندان

از ابتکارات دیگر ایشان دستگیرى از ایتام، فقرا، بینوایان و مستمندان بود. با وجود همه مشکلات، ساعاتى از عمر خود را در رسیدگى به ایتام آل محمد(صلى الله علیه وآله) سپرى مى کرد و براى آنان خود لباس و غذا مى برد و از نزدیک پدرانه با آنان دیدار مى کرد.

در فصل سرما و گرما نیز براى مستمندان، چراغ، نفت (تیل) روغن برنج البسه، زغال، نان و آرد تهیه مى نمود و نسبت به ازدواج زوجهاى جوان اهتمام داشت.

بیشتر وجوهات را به مصرف نیازمندان و مستمندان کشور مى رساند.[10]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:
نعمت بیداری

نعمت بیداری

برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد....
اعتقاد به خالق و مخلوق

اعتقاد به خالق و مخلوق

کسی که به خالق و مخلوق متیقن و معتقد باشد، و با انبیا و اوصیا – صلوات اللّه علیهم – جمیعا مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد،
تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال می‌شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه،
عمل به معلومات

عمل به معلومات

آنچه می‌دانید عمل کنید، و در آنچه نمی‌دانید احتیاط کنید تا روشن شود.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
در آداب سخن گفتن‌

در آداب سخن گفتن‌

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: گویائى و تکلّم، ظاهر مى‌کند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل. یعنى: از کلام هر کس حال او ظاهر مى‌شود. و اگر صفاى باطن و ربط به مبدأ دارد، کلام او جز ذکر الهى و هدایت مردم و نقل حدیث و نشر مسائل علمى نخواهد بود. و اگر کلام او اکثر لغو و هجو و شعر و خبث است، دلیل قساوت قلب و عدم ربط به مبدأ است. و به همین قیاس است علم و جهل.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

و بدان که اعضاء و جوارح تو، سرمایه و امانت‌هایی هستند از خداوند «جل‌ و جلاله» در نزد تو، که با آن‌ها به نفع دنیا و آخرت خود تجارت نمایی، پس اگر در غیر آن‌چه برای آن خلق شده‌اند (از طاعات و مراقبات) صرف نمایی، یا این‌که اوقات خود را به غفلت بگذرانی، هر آینه بر خود خسران و زیان وارد نموده‌ای و در نتیجه مستحق هجران و خواری از طرف مولای خود شده‌ای.
Powered by TayaCMS