دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

الیناسیون یا از خودبیگانگی اخلاقی

No image
الیناسیون یا از خودبیگانگی اخلاقی

كلمات كليدي : اليناسيون، از خودبيگانگي اخلاقي، اخلاق سکولار، اخلاق ديني، علم خداوند، رفتارهاي اختياري، کرگگور، کانت

یکی از دلایلی که در نفی اخلاق دینی اقامه شده است مساله از خودبیگانگی انسان دیندار می‌باشد. به اعتقاد برخی از طرفداران اخلاق سکولار، اخلاق دینی موجب از خود‌بیگانگی انسان می‌گردد. زیرا گاه اتفاق می‌افتد که اخلاق دینی دستوری به انسان می‌دهد که با خود حقیقی او وخواست ذاتی‌اش، که لاجرم امری اخلاقی است، در تضاد وتناقض می‌باشد. این شخص اگر بخواهد از من حقیقی خود وحکم اخلاقی ناشی از آن منِ حقیقی، عدول کرده وبه فرمان اخلاقِ دینی گردن نهد دچار از خود بیگانگی خواهد شد، دستور خداوند به قتل کودک بی‌گناه که توسط خضر پیامبر صورت گرفت از جمله این موارد است. به اعتقاد اینان علامت واضح غیراخلاقی بودن چنین رفتاری، اعتراض حضرت موسی (علیه السلام) به این کار خضر پیامبر می‌باشد.

می‌توان گفت منشأ ایجاد چنین اشکالاتی نوع نگاهی است که این افراد به هنجارها و اصول اخلاقی دارند. به اعتقاد ایشان، ارزش‌های اخلاقی بدون در نظر گرفتن هر امر خارجی، اعم از آثار، اهداف و شرایطی که ممکن است یک فعل داشته باشد، ثابت بوده وهیچ‌گونه تغییری در آنها جایز نمی‌باشد. به عبارت بهتر هرگونه تغییر در یکی از احکام اخلاقی موجب از بین رفتن آن وتبدیل شدن عمل به یک عمل ضداخلاقی خواهد گردید.

برای روشن‌تر شدن مطلب خوب است به یکی از نظریاتی که در این خصوص ارائه شده بپردازیم. کانت معتقد است قتل یک انسان بی‌گناه مطلقاً یک ضدارزش است وهیچ قید وشرطی نمی‌تواند موجب تغییر این حکم شود. به اعتقاد او ما باید به وظیفه وتکلیف خود عمل کنیم؛ صرف نظر از نتایج واهدافی که این عمل ممکن است به بار آورد. آنچه وظیفه ما را مشخص ومعین می‌کند حکم عقل است. از نظر او عقل می‌گوید هیچ کس حق ندارد یک انسان بی‌گناه را به قتل برساند وارتکاب چنین عملی ضد اخلاقی است.

عنصر اساسی این دیدگاه، نفی رابطه رفتارهای اختیاری انسان با اهداف وآثار مترتب بر آنهاست. در حالی که آنچه موجب ارزش یک فعل می‌گردد آثاری است که بر آن فعل مترتب می‌شود واهدافی است که از انجام آن مد نظر قرار دارد. به عبارت دیگر، ارزش اخلاقی هر فعلی، تابع اثری است که بر هدف نهایی انسان، که همان مصلحت واقعی وکمال انسانی اوست، می‌گذارد. بنابراین، اگر فعلی به مصلحت واقعی وی بود ولو آنکه در ظاهرِ امر، به نظر غیراخلاقی برسد ویا در برخی شرایط دیگر، همین فعل ممکن بود غیراخلاقی باشد، اما با توجه به شرایط حاضر نمی‌توان به غیراخلاقی بودن چنین حکمی نظر داد.

از طرف دیگر در مواردی مانند مثال فوق نکته حساسی وجود دارد که غفلت از آن موجب قیاس کردن تصمیمات بین انسانی با تصمیمات الهی می‌گردد. آن نکته عبارت از مساله مالکیت و علم خداوند متعال است. منظور این است که خداوند متعال بر اساس علم مطلق وبی‌نهایتی که دارد، به خوبی می‌داند چه فعلی به صلاح واقعی انسان است، ولذا در مورد قتل کودک توسط حضرت خضر، وقتی ایشان دلیل چنین رفتاری را توضیح می‌دهد حضرت موسی قانع شده وحکم را می‌پذیرد. هم‌چنین این رفتارها که ناشی از امر الهی است با توجه به مالکیت حقیقی خداوند نسبت به تمام انسان‌ها مشکل اخلاقی وحقوقی ندارد؛ زیرا مالک حق دارد در مملوک خویش، هر تصرفی را که به مصلحت می‌داند اعمال نماید وکسی نمی‌تواند نسبت به این تصرفات اعتراض بنماید. تنها سؤالی که مطرح است مصلحت مترتب بر چنین اوامری است وپاسخ آن درباره هر یک از اوامر فوق در جای خود داده شده است.[2]

اما اینکه چنین دستوراتی موجب از خود‌بیگانگی انسان می‌شوند درست نیست؛ زیرا وقتی انسان به آنچه که گفته شد توجه داشته باشد؛ یعنی بداند خداوند متعال مالک حقیقی انسان‌هاست، وهر امری که می‌دهد براساس حکمت‌هایی است که بر آنها مترتب می‌شوند، از طرفی نیز بداند منِ حقیقی انسان، در بندگی وعبودیت او شکوفا خواهد شد، نه تنها دچار از خود‌بیگانگی نمی‌شود؛ بلکه بیش از پیش من حقیقی خود را یافته وآن را به کمال خواهد رسانید.

از جمله نکات قابل توجه در این بحث دیدگاهی است که کرگگور ارائه کرده است. وی معتقد است پای‌بندی به اخلاق مانع تدین واقعی است و برای ورود به مرحله دینی باید از مرحله اخلاقی گذر کرد.[3]چرا که اخلاق پلی است که باید از آن عبور نموده وبه خدا رهسپار شد.

از نظر کرکگور امر به قتل فرزند یک امر محض است ومتدین واقعی کسی است که گردن بر این امر بگذارد واز زیر یوغ اخلاقیات خارج شود؛ لذا ابراهیم (علیه السلام) را قهرمان ایمان وگذر از مرحله اخلاق به مرحله دینی می‌شمارد وبه تمجید او می‌پردازد.[4]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
No image

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʁ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
Powered by TayaCMS