دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امتیازی ویژه برای مؤمنان

No image
امتیازی ویژه برای مؤمنان

آیه‌ 122 سوره انعام در نگاه اول، مَثَلی است برای مؤمن و کافر؛ انسان بی‌ایمان مانند مرده‌ای است که نه می‌داند و نه می‌تواند بد و خوبش را تشخیص داده از شر بگریزد و به سوی خیر بشتابد؛ اما کسی که توفیق ایمان نصیبش گشت و مؤمن شد شبیه به کالبدی است که روح در آن دمیده شده و او می‌تواند بفهمد و تشخیص دهد، از شر فاصله بگیرد و به دنبال خیر خود باشد.

معنای دقیق تری که می‌توان از آیه به دست آورد این است که آیه درصدد بیان واقعیتی است به نام حیات برتر یعنی نوعی زندگانی که نصیب بندگان خاص خدا می‌شود. آیا كسى كه [از نظر عقلى و روحى‌] مرده بود و ما او را [به وسیله هدایت و ایمان‌] زنده كردیم و براى او نورى قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [به درستى و سلامت‌] حركت كند؛ مانند كسى است كه در تاریكى‌ها [ىِ جهل و گمراهى‌] قرار دارد و از آن بیرون شدنى نیست؟! این گونه براى كافران [به خاطر لجاجت و عنادشان‌] آنچه انجام مى‌دادند، آراسته شد [تا گمان كنند اعمالى را كه انجام مى‌دهند نیكوست.]

پیام آیه

آیه‌ 122 سوره انعام در نگاه اول، مَثَلی است برای مؤمن و کافر؛ انسان بی‌ایمان مانند مرده‌ای است که نه می‌داند و نه می‌تواند بد و خوبش را تشخیص داده از شر بگریزد و به سوی خیر بشتابد؛ اما کسی که توفیق ایمان نصیبش گشت و مؤمن شد شبیه به کالبدی است که روح در آن دمیده شده و او می‌تواند بفهمد و تشخیص دهد از شر فاصله بگیرد و به دنبال خیر خود باشد. و نیز تشبیه مؤمن به کسی که در راه چراغ به دست دارد و در پرتو نور او می‌بیند، تشخیص می‌دهد و به درستی حرکت می‌کند؛ اما کافر بسان کسی است که غرق در تاریکی است؛ نه نوری دارد که با آن ببیند و نه راهی وجود دارد که بتواند از آن خارج شود. بنابراین خداوند متعال در این آیه شریفه، کفر را به مرگ، ایمان را به زندگى، هدایت را به نور و گمراهی را به تاریکی محض تشبیه كرده است. دلیل این تشبیه هم درک مادی اکثر انسان‌هاست.

هدف از بیان چنین مثال‌هایی

 مردمی‌که با مادیات انس گرفته و به آن خو کرده‌اند، فرقى بین مؤمن و كافر نمى‌بینند. در نگاه مادی این اکثریت، فرقی بین مؤمن و کافر وجود ندارد؛ هر دو می‌خورند و می‌خوابند و ازدواج می‌کنند و مانند یکدیگر از دنیا بهره می‌برند. براى چنین مردمى معرفى مؤمن به اینكه او زنده به زندگى ایمانى است و داراى نورى است كه با آن نور راه را از چاه تشخیص می‌دهد و نیز معرفى كافر به اینكه او مرده به مرگ ضلالت است و در ظلمتى به سر مى‌برد كه راه خروجی از آن نیست، نیازمند به تشبیهاتى است كه حقیقت معناى مورد نظر را به افق فهم آنان نزدیك كند.

معنای دقیق تر برای آیه

این معنا گرچه حق است و صحیح؛ اما از ویژگی‌های قرآن این است که می‌توان در آن عمیق شد و به معانی دقیق‌تری دست پیدا کرد و از آن بهره برد. معنای دقیق تری که می‌توان از آیه به دست آورد این است که آیه درصدد بیان واقعیتی است به نام حیات برتر؛ نوعی زندگانی که نصیب بندگان خاص خدا می‌شود. علامه طباطبایی(ره) در شرح این معنا سخنی دارد که چکیده آن این است:خداوند متعال در قرآن کریم به انسان‌هاى الهى حیات جاودانى را نسبت مى‌دهد كه با مردن سپرى نشده و پس از مرگ دنیایی نیز همچنان ادامه دار است. در این نوع از زندگی رنج و فرسودگى، ذلت و شقاوت و سایر رذایل اخلاقی وجود ندارد و صاحبان آن، غرق در لطف پروردگار خود و خرسند به تقرب درگاه اویند. آنها جز خیر چیزى نمى‌بینند و جز با سعادت روبه‌رو نمى‌شوند؛ سراسر در امنیت، همراه با شادی و لذت به سرمى‌برند. این عده، چیزهایى را مى‌بینند و مى‌شنوند كه دیگران از دیدن و شنیدن آن محرومند؛ هرچند ظاهر اعمال و رفتارشان شبیه به مردم دیگر است. خاستگاه این برتری و امتیاز نمی‌تواند عامل مشترک بین ایشان و دیگر انسان‌ها باشد. ناگزیر در آنان منشأ دیگرى براى اینگونه اراده و شعور وجود دارد که دیگران از آن محرومند. این منشأ همان حیات ویژه ای است که به بندگان خاص الهی اعطا می‌شود. ایشان علاوه بر حیات گیاهی و حیات حیوانى که تمام موجودات زنده از آن برخوردارند حیات دیگرى دارند كه كافران فاقد آن هستند و آن حیات ایمانی است. همانگونه كه حیوانات در غذا خوردن و رشد کردن با گیاهان مشتركند ولی در حرکت کردن ارادی از آنها ممتازند؛ برای همین ما حکم می‌کنیم که حیوانات دارای حیات برترند چون آثار حیاتی برتر نسبت به گیاهان دارند. همینگونه است نسبت بین انسان و حیوان؛ زیرا شاهدیم که از انسان آثار حیاتی به مراتب بالاتری نسبت به حیوان صادر می‌شود که از حیوان ساخته نیست مانند اندیشیدن. با این دو مقایسه اکنون به راحتی می‌توان پذیرفت که بین کافر و مؤمن نیز فرقی از همین نوع وجود دارد؛ چراکه انسان‌های با ایمان چیزهایى را درك مى‌كنند كه درك آن از توان و طاقت دیگران بیرون است و آنها چیزهایى را اراده مى‌كنند كه دیگران از اراده كردن آن عاجزند.به همین علت، قرآن کریم برای بندگان خاص الهی؛ یعنی مؤمنان، حیات ویژه‌ای قائل است که خداوند متعال به پاس ایمان صحیح، عمل صالح و استقامتی که در این راه ورزیده اند، به آنها عنایت کرده است. بنابراین اگر در آیه شریفه فرمود: براى مؤمن حیات و نورى است مجاز گویى نبوده؛ بلكه به راستى در مؤمن چنین حقیقت و واقعیتى وجود دارد كه در دیگران نیست و برای آثاری که دارد سزاوار است که نام حیات و زندگى بر آن گذاشته شود؛ حیاتی برتر از حیات گیاهی و حیوانی.

آیاتی که همسو با این معنا هستند

آیاتی در قرآن کریم وجود دارند که با همین معنا هماهنگ بوده و در مقام بیان همین نوع حیات برای مؤمن و فقدان آن برای کافر هستند. آیات 97/ نحل، 36/ انعام، 179/ اعراف، 70/ یس نمونه ای از این آیات هستند که در تمام آنها زندگی مادی کافران نادیده انگاشته شده و به گونه ای درباره آنها سخن گفته که گویا مردگانی هستند که به ظاهر زنده هستند و در میان انسان‌ها زندگی می‌کنند زیرا می‌فرماید: با اینکه گوش دارند ولی نمی‌شنوند؛ با اینکه چشم دارند ولی نمی‌بینند و با آنکه عقل دارند ولی درک و فهم نداشته و اندیشه نمی‌کنند.در مقابل برای مؤمنان از زندگی ویژه ای خبر می‌دهد که با وصف آن به طیبه، بر ممتاز بودن آن تأکید می‌کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
No image

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʁ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
Powered by TayaCMS