دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جامعه قرآنی

No image
جامعه قرآنی

جامعه قرآني

نویسنده: استاد محمّد‌رضا حکیمی

جوانان باید وظایف حاکمیت اسلامی را درباره تأسیس «جامعه قرآنی» و هم نشانه‌های این جامعه را بهتر بشناسند، تا هرجا نقصی و تفاوتی در جهت‌گیری‌ها و عملکردها و «حضور» و «غیاب» دیدند، آنها را ـ‌ ناروا‌ـ به اسلام منسوب ندانند، که به فرموده امام علی بن ابیطالب(ع):

«إنّ دینَ اللّهِ لا یعرَفُ بالرّجالِ بَل بآیةِ الحقّ»

«دین خدا را با نشانه‌های حقّانیت آن باید شناخت نه با (گفتار و رفتار) اشخاص سرشناس»

این منشور قاطع علوی، برای پیشگیری زیان بزرگ این حادثه است که ممکن است برخی مدّعیان دینداری و دین‌پروری (یا بستگان و نزدیکان و نزدیک شدگان به آنان) نتوانند چنانکه باید به وظایف دینی خویش، در عرصه‌های مختلف عمل کنند، و موفّق نشوند (به‌هر دلیل)، ارزش‌های اسلامی را در عمل نشان دهند، و سپس این چگونگی به حساب دین و تعالیم و احکام دین گذاشته شود. من امیدوارم جوانان با خواندن کتابهای خوب دینی، خود و اعتقادات خود را حفظ کنند و گوهر اصلی زندگی را که «ایمان» است از دست ندهند. امّا آنچه می‌خواهم بگویم: «جامعه سازی قرآنی» با «فرد سازی قرآنی» در هم تنیده است و هیچ یک از این دو (یعنی ساختن فرد تراز قرآن و جامعه تراز قرآن) بدون اجرای عدالت شدنی نیست. پس نمی‌توان به مردم برای «جامعه قرآنی»، تعریفی از پیش خود داد و هر چگونگی را، جامعه قرآنی معرّفی کرد. قرآن، مهمترین کتابی است که برای ساختن جامعه انسانی ـ‌با نظر به همه ابعاد‌ـ آمده است، نه آنکه بر بخش‌هایی تأکید بسیار کند و بخش‌هایی را به دست فراموشی بسپارد و بخش‌هایی دیگر… و از این روست هنگامی که پیامبر اکرم(ص)، مَعاذ بن جَبَل را به «یمن» فرستاد تا در آنجا جامعه قرآنی بسازد، ضمن دستورهایی چند به او فرمود:

«… و أظْهِرْ أمرَ الإسلامِ کُلَّه صغیرَه و کبیرَه…»

همه امور (و احکام) اسلام را، از کوچک و بزرگ، آشکار ساز (و عملی کن). بنابر این اصول مسلّم، جامعه قرآنی (یعنی: جامعه‌ای که به حق بتوان آن را «قرآنی» خواند)، جامعه‌ای است که همه شئون آن منطبق با قرآن کریم، و طبق قرآن و سُنّت ساخته شده باشد: ـ سیاست آن، ـ حاکمیت آن، ـ اقتصاد و معیشت مردم آن، ـ سلامت بازارها و معاملات آن، ـ عدم تبعیض و تفاوتهای ناروا در زندگی مردمان آن، ـ قضاوت و تواضع و ادب قاضیان آن، ـ زهد عالمان و سلامت زندگی واعظان آن، ـ عدالت و تعهّد و پارسایی امامان جمعه و جماعت آن، ـ ادب و انسانیت مأموران نظامی و انتظامی آن، ـ برخورد سالم مأموران اداری آن، ـ حذف تکاثر و متکاثران از آن، ـ محو اِتراف و اسراف از آن، ـ ناپدید شدن آثار فقر و محرومیت از زندگی قشرهای گوناگون آن، ـ از میان بردن رابطه‌بازی و رابطه سازی در آن، ـ حفظ کرامت و ارزش انسان در آن، ـ خلاصه، دیده شدن آثار «إنّ اللّهَ یأمُرُ بالعدل» و «لِیقُومَ النّاسُ بالقسط» در آن جامعه و در قضاوت و اقتصاد و شؤون دیگر آن. و آیا در تعریف و تحقّق «جامعه قرآنی» ـ‌در صورتی که بخواهیم به قرآن و اسلام وفادار بمانیم و منحرف نشویم‌ـ به کمتر از اینها می‌توان قانع شد؟ قرآن کریم، هدف اجتماعی از بعثت پیامبران را «اقامه قسط» معرفی کرده است که همان حضور عدالت است در میان مردمان به صورتی سرشار و همه‌گیر (لیقوم الناس بالقسط)، یعنی ساختن «جامعه قائم به قسط».پس عدالت محور و اساس جامعه قرآنی است و هر کس عدالت را مهم نشمارد، زندگی را نمی‌شناسد و هر کس زندگی را نشناسد، مقصد نهایی انسان را در زندگی نمی‌شناسد. کامل‌ترین شناخت انسان ـ‌بدین‌گونه که یاد شد‌ـ همان شناخت قرآنی است، با تبیین معصوم(ع)؛ شناختی که در بسیاری از آیات قرآن کریم آمده است و در احادیث تفسیر گشته است و نقطه اوج کمال انسان، در «تقوی» دانسته شده است و راه رسیدن به تقوی را عدالت. «اِعدِلُوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوی» (سوره مائده، آیه 8) عدالت راستین، رسیدن به جامعه منهای فقر است؛ چنانکه امام علی(ع) درباره کوفه (تنها شهری که در اختیار او بود و از نفوذ عوامل گوناگون و مخرّب نیز مصونیت چندانی نداشت) می‌فرماید:

«ما أَصْبَحَ بالکوفةِ أَحدّ إلاّ ناعِماً، إنَّ أَدْناهُم منزلةً لَیأْکُلُ البُرّ، و یجْلِسُ فی الظّلّ، و یشْرَبُ مِن ماءِ الفُرات»

«هیچ کس در کوفه نیست که زندگی او سامانی نیافته باشد، پایین‌ترین افراد نان گندم می‌خورند و خانه دارند و از بهترین آب آشامیدنی استفاده می‌کنند». این چگونگی در کوفه جنگ زده و نفوذ یافته آن‌روز؛ یعنی این‌که همه از رفاه نسبی برخوردار باشند و فقیری در آن یافت نشود و اگر سائلی ـ‌حتی غیر مسلمان‌ـ در کوچه و بازار به چشم بخورد، غیر عادی باشد، به حقّ، بسیار بسیار اهمیت دارد. شاید، چنین شهری در تاریخ، دیگر پدید نیامده باشد. ممکن است پنداشته شود که فراخوانی به ساختن جامعه منهای فقر ـ‌که نمونه‌ای عملی از آن در بالا نشان داده شد‌ـ یک خواسته ذهنی و آرمانی است و چنین چیزی ممکن نیست. این سخن ممکن است گفته شود و بسیار هم گفته شود، لیکن پنداری بیش نیست؛ زیرا چنانکه گفته شد، قرآن کریم امر می‌کند به اجرای عدالت و هیچ خردمندی کاری را که عملی نیست، بدان امر نمی‌کند و واجب نمی‌سازد. پس معلوم می‌شود اجرای عدالت ممکن است و کاری است شدنی، از این رو خداوند آن را واجب کرده است : «إنَّ اللّهَ یأْمُرُ بالعدل» (سوره نحل، آیه 90)


این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
No image

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʁ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
Powered by TayaCMS