دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حقیقت عصمت

No image
حقیقت عصمت

كلمات كليدي : عصمت، عصمت مطلق، عصمت نسبي

نویسنده : محسن فتاحي اردكاني

عصمت در لغت از ریشه عصم و به معنای امساک و خودداری و منع است.[1][2] در اصطلاح علم کلام عصمت قوه‌ای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خطا منع می‌کند و گاهی تعریف شده به اینکه عصمت لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام می‌دهد به طوری که دیگر انگیزه‌ای برای ترک طاعت و انجام گناه با اینکه قدرت بر انجام آن دو دارد باقی نمی‌ماند.[3]

در مورد عصمت انبیاء و ائمه معصومین بین گروههای مختلف اسلامی اختلاف آراء وجود دارد، معتزله انبیاء الهی را فقط از گناهان کبیره معصوم می‌دانند و تنها ارتکاب گناهان صغیره را در مورد پیامبران جایز می‌دانند و معتقد هستند که ممکن است که پیامبران مرتکب گناه صغیره شوند ولی اشاعره عصمت از گناهان را چه صغیره و چه کبیره برای پیامبران لازم نمی‌دانند و در میان گناهان تنها کفر و دروغ را برای پیامبران جایز نمی‌دانند. لازم به ذکر است که در مورد ائمه معصومین نیز هم معتزله و هم اشاعره مطلقاً قائل به عصمت ائمه نمی‌باشند اما در مقابل شیعه عصمت از گناهان را هم برای پیامبران و هم برای ائمه معصومین واجب و ضروری می‌داند.[4]

در بیان حقیقت عصمت وجوهی ذکر شده است:

1. عصمت ثمره تقوی

تقوی در انسانهای عادی و معمولی کیفیت نفسانی است که صاحبش را از ارتکاب بسیاری از زشتی‌ها و گناهان باز می‌دارد وقتی که کمترین اثر تقوی در انسانهای عادی این است بنابراین اگر این تقوی به کاملترین مرتبه خود برسد صاحب این چنین تقوایی به درجه عصمت می‌رسد و از ارتکاب هرگونه کار زشتی خودداری می‌کند به طوری که با چنین عصمتی که در نتیجه تقوی و پرهیزگاری به دست آمده است حتی فکر گناه و معصیت هم نمی‌کند بنابراین وجه، عصمت تقسیم می‌شود به عصمت مطلق و عصمت نسبی، عصمت مطلق اختصاص به انبیاء و اولیاء الهی دارد که بر اثر طی نهایت مدارج تقوی به عصمت مطلق رسیده‌اند به طوری که حتی فکر گناه هم نمی‌کنند.

عصمت نسبی شامل بسیاری از انسانها می‌شود انسانهایی که نسبت به خیلی از کارهای زشت دارای عصمت می‌باشند و از انجام چنین کارهایی خودداری می‌کنند مثلاً در طول زندگی خود اصلاً مرتکب قتل یا دزدی نشده‌اند چنین انسانی نسبت به این گناه دارای قوه عصمت می‌باشد اگر چه کارهای زشت دیگری انجام داده باشد.[5]

2- عصمت ثمره علم به عواقب معصیت و گناهان

علم به عواقب برخی کارها انسان را از انجام آن کار باز می‌دارد علاّمه طباطبایی در این باره می‌گوید: عصمت قوه‌ای است که به واسطه آن ارتکاب مطلق معصیت اعم از صغیره و کبیره از انسان محال می‌باشد و مستغاد از آیات قرآنی این است که عصمت از قبیل علم می‌باشد به قبح معصیت که با وجود آن معصیت هرگز صادر نمی‌شود مانند کسی که علم قطعی به سم و مهلک بودن مایعی داشته باشد. هیچ انسان عاقلی با اختیار خود این مایع را نمی‌نوشد هرگاه علم به عواقب دنیوی برخی از افعال اینگونه است که انسان را از ارتکاب آن کارها باز می‌دارد بدون شک علم انبیاء و انسانهای برگزیده به عواقب اخروی معاصی که بدون هیچ گونه حجابی لوازم و آثار و تبعات گناهان را با چشم تعیین مشاهده می‌کنند آنها را از انجام معاصی باز می‌دارد.[6]همان علمی که خداوند در قرآنی می‌فرماید: «کلاّ لو تَعلمُونَ عَلْم الَیقین لتَروّن الجحیم»(تکاثر/5،6) «اگر به علم یقین بدانید مسلماً دوزخ را خواهید دید.»

بشر به گناهان از هر گونه گناهی به آن جهت دست می‌زند که به زشتی آن آشنایی ندارد وگرنه هرگز به سمت آن نمی‌رفت و حتی فکر آن را هم نمی‌کرد و از گناه مصون می‌ماند این امکان وجود دارد که انسان بر اثر بینش عمیق و کامل به عواقب وخیم کاری دارای حالتی درونی بشود که او را از انجام آن کار باز دارد این حالت در همه انسانها کم و بیش وجود دارد ولی چون همه انسانها ضرر وزیان همه چیز را به طور کامل نشناخته‌اند در بسیاری از موارد از آلودگی‌ها به دور نیستند امّا پیامبران و صاحبان عصمت چون علم به عواقب گناهان دارند دارای مصونیتی همه جانبه و کامل هستند که آنان را از همه گناهان باز می‌دارد.[7]

3. عصمت نتیجه توجه به عظمت و حبّ به پروردگار

هرگاه انسان با کمال معرفت، خالق و خدای خویش را بشناسد و غرق در مشاهده کمال الهی و صفات جلال و جمال او شود چنین انسانی در نفس خود کشش و تعلق خاطری پیدا می‌کند که رضای خداوند را با هیچ چیز دیگری عوض نمی‌کند به طوری که هر چیزی که مخالف امر و رضای خداوند باشد زشت و قبیح جلوه می‌کند و این همان مقام عصمت است که انسان در چنین مقامی حاضر به انجام معاصی و حتی فکر گناه و کارهای زشت نخواهد بود[8] کلام حضرت علی (ع) به همین مطلب اشاره دارد که «ما عبدتک خوفاً مِن نارک وَلا طمعاً فی جنتک انّما وجدتُک أهلاً للعبادة فَعبُدتک»[9] «تو را به خاطر ترس از جهنم یا طمع در بهشت عبادت نکردم بلکه تو را به خاطر اینکه شایسته پرستش هستی عبادت کردم.»

مقاله

نویسنده محسن فتاحي اردكاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
No image

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʁ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
Powered by TayaCMS