دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در باب خرافه

قرآن کریم در داستان هاروت و ماروت (آیه 102 سوره بقره)، نمونه‌ای از سوء استفاده و ترویج خرافه را بازگو می‌کند که چگونه سحر را رواج داده و با جادو، میان مرد و همسرش جدایی می‌افکندند.
در باب خرافه
در باب خرافه

سحر و جادو در خانواده‌ها

قرآن کریم در داستان هاروت و ماروت (آیه 102 سوره بقره)، نمونه‌ای از سوء استفاده و ترویج خرافه را بازگو می‌کند که چگونه سحر را رواج داده و با جادو، میان مرد و همسرش جدایی می‌افکندند.

خرافات پیشینه‌ای بس دراز دارد. تا عقیده درست بوده، عقیده خرافی هم وجود داشته است. تا جهل بوده، خرافه هم بوده است. میان همه طبقات، کم و بیش عقاید سخیف و رفتارهای وهن و خنده آور وجود دارد. در میان فرهیختگان به نسبت آگاهی آنان، این موضوع کمتر بوده، ولی در میان اقشار کم اطلاع، از رواج گسترده‌تری برخوردار است.

از سوی دیگر، در عصری، عقیده و یا رفتاری قابل قبول و در عصری دیگر، خرافی و در اثر تحولات و یا حساسیت‌های علمی مضحک می‌شود، مانند چشم زخم که زمانی از مسلمات تلقی می‌شده و در عصری دیگر این امور خرافی دانسته شده است.

در تاریخ تفسیر قرآن کریم، یکی از فرازهای اساسی وجود روایات اسرائیلی است. این روایات چنان گسترده و همراه با لاطائلات و امور عجیب و غریب است که حساسیت ایجاد کرده و یکی از مظاهر خرافه شناخته شده است.

در طول تاریخ همواره شیادانی، با سوء استفاده از ناآگاهی مردم در جهت جلب توجه به خود و کسب منافع یا سیطره بر دیگران به موضوعات خرافه آمیز دامن می‌زده‌اند. قرآن کریم در داستان هاروت و ماروت(آیه 102 سوره بقره)، نمونه‌ای از این سوء استفاده و ترویج خرافه را بازگو می‌کند که چگونه سحر را رواج داده و با جادو، میان مرد و همسرش جدایی می‌افکندند. همچنین قصه فراعنه مصر را یاد می‌کند که با بسیج ساحران و ساختن برجی بلند برای یافتن خدای موسی در آسمان، می‌خواهد مانع دعوت موسی شود.(آیه 38 سوره قصص) و نیز نمرود را در دعوت به بت پرستی نمونه‌ای از این شیادی ذکر می‌کند.(آیه 258 سوره بقره)

در تاریخ تفسیر قرآن کریم، یکی از فرازهای اساسی وجود روایات اسرائیلی است. این روایات چنان گسترده و همراه با لاطائلات و امور عجیب و غریب است که حساسیت ایجاد کرده و یکی از مظاهر خرافه شناخته شده است. به همین دلیل اسرائیلیات از قرن هشتم به بعد مورد هجوم محققان قرار گرفته است. هرچند که این حساسیت در قالب مباحث رجالی و حدیثی شکل گرفته و افرادی مانند کعب الاحبار، عبدالله بن سلام و وهب بن منبه به لحاظ تاریخی وارسی و بررسی شده اند، اما منشأ این وارسی را باید مشاهده نقل داستان‌ها و عقاید شگفت انگیز و خرافی و به دور از عقل و منطق درباره آفرینش جهان و زندگی پیامبران و اقوام و حوادث گذشته در تفاسیر قرآن دانست.

به عنوان نمونه در تفسیر ابوالفتوح رازی به وصف روایات غیرمقبول اسرائیلی در این تفسیر مطالبی نقل شده و جالب اینکه در آن عصر نقد هم نشده و خود رازی حساسیتی به آن پیدا نکرده است. مانند روایت کعب الاحبار درباره چگونگی آفرینش آسمان و زمین در آیه «وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» و داستان رازآلود کوه قاف. هرچند در مواردی مانند مخالفت با عصمت انبیاء را نقد می‌کند، در حالی که در دوره معاصر کسانی مانند علامه طباطبایی تمام این روایات را نقد می‌کنند.(ر.ک: المیزان، ج 18، ص 342) امروزه، ده‌ها کتاب در حوزه نقد روایات تفسیر اسرائیلی نگاشته شده‌اند که بیانگر توجه به حساسیت به این موضوع می‌باشند.

اقسام خرافات

خرافات گاه مربوط به موارد شخصی و گاه اجتماعی، گاه دینی و گاه رسم ملی است. رسوم شخصی، شامل باورهایی است که هیچ گونه پشتوانه دینی و علمی ندارد و شخص آنرا وضع کرده است، مانند تصوراتی که برخی اشخاص پیدا می‌کنند که اگر سنگی که می‌اندازند سه بار به هدف بخورد، حتما به خواسته و آروزهایشان می‌رسند یا حرکتی را دلیل بر بدبختی و گرفتاری می‌دانند. این گونه خرافات تا جایی که به رفتار عمومی بدل نشود و تأثیری در حوزه اجتماع بر جای نگذارد، اشکالی ندارد؛ هرچند غیرمعقول و غیرقابل دفاع است.

خرافات اجتماعی، خرافاتی است که دهان به دهان به افراد می‌رسد و در رفتار آنان اثر می‌گذارد، بدون آنکه افراد درباره درستی یا نادرستی آن بیندیشند(مانند نحس بودن عدد سیزده، جادوگری، طلسمات، اعتقاد به خواص اسرارآمیز گیاهان، مبارک ندانستن عروسی ای که با فوت کسی همزمان شود، عطسه زدن هنگام شروع کار، طب‌های عامیانه، کف بینی، طالع بینی، جن گیری و اعتقاد به جن و دخالت آن در کارهای انسان به ویژه در شب).

خرافات دینی، اموری هستند که پشتوانه دینی(کتاب و سنت) و واقعیت تاریخی ندارد، ولی آرام آرام به متون دینی راه یافته و به عنوان شعائر مذهبی مطرح شده است. این خرافات موجب بدبینی و سوء استفاده هم می‌گردد.

شایعترین کانون خرافات دینی را منقولات تاریخی درباره اشخاص، حوادث (به ویژه اسرائیلیات) و حرکات مذهبی غیر مستند به دین در حل مشکلات شخصی، مانند بیماری‌ها و فشارها و آداب و رسوم به ظاهر مذهبی تشکیل می‌دهد که گاه از این راه، وسیله تحریک احساسات و بهره برداری سیاسی و مذهبی نیز می‌گردد، مثل ادعای رؤیت و ملاقات با امام زمان(عج)، نقل خواب ها، نامه‌های زنجیره ای که با مضمون یکسان درباره کسی که خوابی دیده و او توصیه به تکثیر آن کرده و معمولا در اول صفحه کتاب‌های دعا در اماکن متبرک نوشته می‌شود.

نکته قابل توجه در این گونه خرافات، پر کردن لایه‌های سفید در قصص قرآن(سفیدخوانی‌ها)، تعظیم و تفخیم رجال دینی برای بهره‌برداری و قداست بخشیدن به ناقل است که گاه به صورت ایهام و چند پهلو نقل می‌شود و هاله‌ای از قداست برای گوینده به وجود می‌آورد و کارها و سخنان دیگر او را توجیه و مشروع می‌کند و در صورت تردید، چون به صراحت نیامده، با انکار گوینده مواجه می‌شود؛ مانند ادعای هاله نور، یا حضور حضرت زهرا(س) یا امام زمان(عج) در مجلس و تأیید شخص در خواب و دیگر چیزهایی که با هدف مشروعیت بخشیدن و جلب نظر دیگران ادا می‌شود و به گونه ای بیان می‌شود که نه می‌توان اثبات کرد و نه می‌توان از اصل آنرا انکار کرد و در صورت اعتراض، گوینده به راحتی می‌تواند انکار کند.

بستر گسترش خرافات

خرافات، بلیه‌ای عمومی است و کمتر جامعه‌ای یافت می‌شود که درگیر آن نباشد. مهم این است که عقیده و رفتار خرافی گسترش پیدا نکند و تبدیل به هنجار اجتماعی نشود. در آغاز باید این نکته روشن شود که خرافه گرایی عوامل گوناگونی دارد: برخی زاده ساده دلی است و منشأ روانی ـ عاطفی دارد و برخی زاییده تصورات خیالی و آرزوها می‌باشد و برخی نیز برآمده از جهل به علل و فرآیند به وجود آمدن آن است.

علامه طباطبایی منشأ خرافات را از این جهت می‌داند که عواطف و احساسات باطنی که قوه خیال صورتی را در ذهن خود قرار داده، به بیرون می‌کشاند که گاه از روی امیدواری یا از ترس شکل می‌گیرد و همان را در ذهن خود نگه می‌دارد مانند اینکه بیابانی بزرگ و وحشتناک تصور می‌کند که غولی خطرناک قصد نابودی او را کرده و کسی که در این وادی دادرسی ندارد. در ذهن خود اشباح و اجسام عجیب و غریب تصور می‌کند که در اطراف او قرار دارند. در این هنگام برای دفع این موجودات، به خواندن اوراد و اعمالی روی می‌آورد و یک باره همه آنها نابود می‌شوند. این تجربه را در عالم واقع قرار می‌دهد.(ر.ک: المیزان، ج 1، ص 421)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
No image

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʁ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
No image

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
Powered by TayaCMS