24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : نسبت، تساوي، تباين، عام و خاص من وجه، عام و خاص مطلق
نویسنده : مهدي افضلي
وقتی دو لفظ دارای معانی مختلف باشند، به لحاظ مصداق ممکن است میانشان یکی از چهار نسبت برقرار باشد: تساوی، تباین، عموم و خصوص مطلق و عموم و خصوص من وجه.
نسبت تساوی میان دو مفهومی برقرار است که در تمام مصداقهای خود با یکدیگر اشتراک دارند، از باب نمونه مفاهیم انسان و خندان (بالقوه) به گونهای هستند که بر یکدیگر به لحاظ مصداقی تطابق و همپوشانی کامل دارند، بر هر چیزی که انسان صدق میکند، خندان نیز صادق است. بازگشت تساوی به دو قضیه موجبه کلیه است: " هرانسانی خندان است" و "هر خندانی انسان است".
این نسبت میان مفاهیمی برقرار است که یکی بر تمام مصداقهای دیگری صدق میکند و دیگری بر بعضی از مصداقهای آن صادق است. وقتی نسبت میان جاندار و خردورز ملاحظه شود میبینیم که جاندار از خردورز اعم است، هر خردورزی ذیل جاندار داخل است، لکن برخی از جانداران خردورز نیستند، گوسفند و اسب جاندارند، ولی خردورز نمیباشند. در این مثال جاندار اعم مطلق از خردورز و خردورز اخص مطلق از جاندار است. بازگشت عموم و خصوص مطلق به یک موجبه کلیه با موضوع خاص و یک موجبه جزئیه با موضوع عام است. مانند: "هر خردورزی جاندار است" و "بعضی جانداران خردورزند".
این نسبت میان دو مفهومی برقرار است که در برخی مصادیق همپوشانی و اشتراک دارند، لکن هر یک دارای مصادیقی است که به خود آن اختصاص دارد. اگر دو مفهوم سیاه و پرنده ملاحظه شوند چنین نسبتی میانشان وجود دارد. برخی از مصادیق وجود دارد که هم سیاه است و هم پرنده، همانند کلاغ؛ ولی برخی از پرندهها مانند کبوتر، سیاه نیستند، چنانکه برخی از سیاهها همانند ذغال نیز پرنده نیستند. بازگشت نسبت عام و خاص من وجه به یک موجبه جزئیه و دو سالب جزئیه است. مانند: "بعضی سیاهها پرندهاند" و "بعضی پرندهها سیاه نیستند" و "بعضی سیاهها پرنده نیستند".
اگر دو مفهومی در هیچ یک از مصادیق با یکدیگر جمع نشوند و همانند دو خط موازی باشند که هیچگاه یکدیگر را قطع نمیکنند، نسبت میان آنها را تباین مینامند. سنگ و جاندار دو مفهومی است که هیچ اشتراکی در مصداق ندارند، بازگشت نسبت تباین به دو سالبه کلیه است، مانند: "هیچ جانداری سنگ نیست" و "هیچ سنگی جاندار نمیباشد".
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان