5. دسته بندی نشانه های ظهور

در سطح کلان و حکومتی، به عنوان نخستین گام در نزدیک شدن به معنای راهبردی روایات ظهور، طبیعی است که از طبقه بندی آنها برای رسیدن به درکی کلی از معنای نشانه های ظهور آغاز نماییم. در یک نگاه فراگیر به روایاتی که شرایط جهان را در هنگامه ظهور تصویر می نماید، می توان این روایات و نشانه ها را در سه دسته کلی قرار داد.

دسته اول

گروه نخست شامل روایاتی است که به بیان بروز تحولاتی در حوزه فرهنگ، اخلاق و شیوه زندگی انسان ها می پردازد. جهت گیری کلی این روایات به سمت تصویر نوعی انحطاط اخلاقی و تمدنی است و آشفتگی گسترده ای را در این حوزه در دوران پیش از ظهور در سطح جهانی و در میان کشورهای اسلامی نشان می دهد. دنیاپرستی و دین فروشی سخت شدن حفظ دین، رواج احتکار و شکمبارگی، گسترش تجملات و مال اندوزی، حاکمیت شهوت و قبله شدن زنان، ربا و رشوه، کم و بی حرمت شدن صالحان و مورد احترام قرارگرفتن ثروتمندان، فاسقان و فاجران رواج ریا و تظاهر، از بین رفتن حیاء و امانتداری، علنی شدن و مجاز دانستن شرب خمر و قمار، فراگیر شدن ستمکاری و ظلم، از بین رفتن امر به معروف و نهی از منکر، زیاد شدن دروغ و نایاب شدن راستی، افزایش دشمنی و خصومت، برداشته شدن صفت پوشش از لباس و مباهات به آن، علنی شدن و رواج زنا و لواط و درآمیختن با خویشان و چهارپایان، کم فروشی، تقلب و منع از زکات، پیمان شکنی و قطع رحم، نیرنگ با اهل ذمه، بی احترامی به پدر و مادر و سست شدن بنیان خانواده، گسترش حسد، غیبت، بهتان، بخل، تکبر، خودپرستی، دشنام، و خیانت، تشویق انسان به بدکرداری از سوی نزدیکان، علنی شدن غنا و موسیقی و ورود آن به مساجد، خوردن اموال نزدیکان و یتیمان، درنده خویی و گرگ صفتی، تعطیل حدود الهی و گسترش طلاق، پذیرش شهادت دروغ و قضاوت برخلاف حکم خداوند، میراندن نماز و جماعت، محکم و مرتفع ساختن بناها، دگرگونی شهرها، آزار همسایه و قساوت دل ها، شبیه شدن زنان به مردان و مردان به زنان، سوار شدن زنان بر مرکب و زین، ورود زنان به صحنه تجارت از روی طمع، فساد دانشمندان و گرایش آنان به دستگاه جور، کارها به غیر اهل، توجه به علم و دانش برای غیر خدا و خالی از عمل، مهجور شدن و تزیین قرآن و گرایش قاریان به زمامداران، تزیین مساجد و خالی شدن آن از هدایت، تبدیل شدن حج برای ثروتمندان به سیاحت، برای متوسطین به تجارت و برای مستمندان به گدایی، و به قدرت رسیدن سفیهان، زنان و کودکان، همه از مواردی است که می تواند در این گروه جای گیرد. [26]

دسته دوم

در دسته دوم به روایاتی برمی خوریم که بیانگر ایجاد نوعی تحول و آشفتگی در طبیعت و پهنه گیتی است. ظهور و گسترش بیماری های ناشناخته و بی سابقه، طغیان رودخانه ها و سیل، باران های بی موقع، هجوم ملخ به کشتزارها، گرسنگی و قطحی، سرعت گرفتن زمان، صاعقه و بادهای مخرب، کم آبی و خشکیدن رودخانه ها، خسوف و کسوف پیش بینی نشده، گرم شدن زمین، پیدایش دودی سیاه بالای سر انسانها، سکون موقت خورشید، ظاهر شدن کف دستی در آسمان و صورت و سینه ای در قرص خورشید، طلوع ستاره دنباله دار، اقتران کواکب، زیاد شدن زلزله ها، خسف و رانش زمین، همه از مواردی است که به عنوان نشانه های ظهور در روایات معصومین علیهم السلام بدان برمی خوریم و می توان آنها را در این دسته دوم قرار داد. [27]

دسته سوم

سرانجام در میان روایات مربوط به ظهور به حوادث و وقایعی در سطح سیاسی و نظامی برمی خوریم که به طور مشخص به تحولات کشورها و اقوام جهان باز می گردد. در این گروه از روایات ضمن این که به آشوب هایی جهانی اشاره می شود، تحولات ویژه هر کشور و قوم نیز به طور روشن در آستانه ظهور به تصویر کشیده شده است. البته اگر چه بررسی این تحولات بیانگر نوعی آشفتگی جهانی در حوزه روابط بین الملل است، اما به روشنی شاهد اهمیت بخش مهمی از جهان در حوادث این دوره هستیم که امروزه آن را با نامگذاری دشمنان به نام خاورمیانه می شناسیم.

فتنه ای کور و کر که تمام منطقه را در بر می گیرد، فتنه فلسطین و آشغال آن، ظهور مدعیان دروغین پیامبری و مهدویت، انتقال پایگاه دانش از کوفه به قم، قیام مردی از قم، خروج زندیقی از قزوین، پادشاهی جهجاه بر ایرانیان، صیحه و بانک آسمانی، فتنه مشرق، فتنه مغرب، مرگ پادشاهی به نام عبدالله، اختلاف و قتل و غارت حجاج در ذی الحجه، خرابی و آتش گرفتن کعبه، کشتار در مدینه، اختلاف اهل شام، خروج سفیانی از شام، لشکرکشی سفیانی به شام، خروج یمنی، قیام خراسانی، حمله ترک و روم و سفیانی به عراق و قتل و غارت شیعیان، اختلاف میان عرب و میان مسلمانان، غلبه عجم بر عرب، خروج دجال، قتل نفس زکیه، فتح بیت المقدس، شکل گیری مجدد و انقراض بنی عباس، قتل پادشاه مصر، ویرانی خراسان، و بسیاری دیگر که ذکر آن از حوصله و رسالت این نوشتار خارج شده است از جمله این موارد است. [28]

در یک نگاه کلی به این سه گروه از روایات مطالبی چند قابل برداشت است:

نخست طراحی بسیار حکیمانه آن است به نحوی که هیچ امکان جعل و سوء استفاده در آن راه نداشته باشد. می دانیم که از سال های بسیار دور همواره گروه نخست روایات ظهور که به بیان بروز آشفتگی در حوزه اخلاق و فرهنگ جوامع می پردازد، مورد استناد نسل های پیشین بوده و هر نسل، افراد بعدی خود را به انحطاط اخلاقی و فرهنگی متهم نموده و آن را نشانه آخرالزمان دانسته است. از سویی دیگر همواره فرصت طلبانی بوده اند که با استفاده از ناآگاهی مردم، خود را به عنوان شخصیتی از شخصیت های آخرالزمان و حتی وجود مقدس حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی نموده و قیام خود را قیامی آخرالزمانی دانسته اند. در این موارد وجود روایات دسته دوم که به بیان حوادثی در طبیعت می پردازد که ایجاد آن خارج از توان بشر است، به عنوان یک نشانه قابل اعتماد برای تفسیر دیگر نشانه ها دارای کاربرد است. به بیان دیگر جعل نشانه های ظهور به نحوی که اتفاقات سیاسی و نظامی همراه با بروز انحطاط در اخلاق جوامع، از سوی تحولات و آشفتگی های طبیعی پشتیبانی شود پیش از شکل گیری شرایط واقعی ظهور امری بسیار بعید و بلکه ناممکن است و اینجا است که احاطه بر روایات مربوط به نشانه های ظهور و ترویج آن در میان مردم برای مقابله با مدعیان امری بسیار ضروری و حیاتی می نماید.

دومین نکته در این خصوص که باز هم امکان جعل را بسیار بعیدتر می نماید و در عین حال یکی از مهمترین ویژگی های آخرالزمانی نیز به شمار می رود، این واقعیت است که حوادث نزدیک به ظهور در گستره ای جهانی و نه محلی یا منطقه ای به وقوع می پیوندد. البته همان گونه که گفته شد این حوادث در عین جهانی بودن دارای کانونی است که با منطقه خاورمیانه امروز یا همان گستره نیل تا فرات انطباق کامل دارد. باید اعتراف نمود که تا پیش از شکل گیری شرایط معاصر جهانی، هیچ گاه در طول تاریخ بشر موردی اتفاق نیفتاده است که در عین در برداشتن نشانه هایی از آخرالزمان در ظرفی جهانی صورت پذیرد. در واقع آنچه به عنوان یکی از شرایط لازم، آخرالزمان و ظهور را برای ما به ارمغان می آورد شرایط جهانی است که به نظر می رسد در دوران کنونی در آن قرار داشته باشیم، پدیده در عین حال نامبارکی که آن را به نام «جهانی شدن» و یا به تعبیری دقیق تر «جهانی سازی» می شناسیم.

در کنار گستره جهانی حوادث نزدیک به ظهور، ویژگی دیگری نیز از خلال بررسی روایات قابل برداشت است که از آن می توان به عمق حوادث یا به اصطلاح روایی آن «فتنه» تعبیر نمود. این فتنه در تمام زوایای زندگی بشر نفوذ نموده و تنها منحصر به حوزه ای خاص از تعاملات اجتماعی انسان نمی گردد. تعبیر روایات این است که همچون تاریکی و ظلمت در هر زاویه و خانه ای وارد شده و هیچ کس از آن در امان نیست.

«أظلتکم فتنه کقطع اللیل المظلم لا یبقی بیت من بیوت المسلمین بین المشرق و المغرب الا دخلته (29) فتنه ای چون شب تاریک، شما را فرا خواهد گرفت که در ما بین مشرق و مغرب خانه ای از مسلمین باقی نمی ماند مگر اینکه فتنه داخل آن خانه می شود.»

سرانجام، این نکته در مورد روایات ظهور بسیار مهم است که به نظر می رسد میان هر کدام از نشانه ها و همچنین هر کدام از گروه ها نشانه ها ارتباطی جدی و معنی دار برقرار باشد. در واقع اگر آشفتگی ای در دوران نزدیک به ظهور در طبیعت مشاهده می شود، بر اساس اعتقادات اسلامی ما، نتیجه همان فسادهای اخلاقی است که گروه نخست روایات بیانگر آن است. بر اساس باورهای دینی ما طبیعت اگر سایه و بازتاب اعمال ما نباشد، دست کم مخلوقی است هوشیار که در برابر تعرضات ما به آفرینش از خود واکنش نشان می دهد و این چنین می سراید که:

ما سمیعیم و بصیر و باهشیم ... با شما نامحرمان ما خامشیم

اگر تعامل ما با طبیعت و آفرینش، ارتباطی از سر دین مداری باشد، پاسخ آفرینش به ما پاسخی قدرشناسانه خواهد بود:

«وَلَو أنَّ اهْلَ القُری آمَنُوا واتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الارضِ [30] و اگر اهل شهرها و دهکده ها ایمان می آوردند و با تقوا می شدند ما بطور قطع (درهای) برکات آسمان و زمین را برای آنان می گشودیم.»

در مقابل، چنانچه این ارتباط بر اساس غفلت از یاد خداوند و ستمکاری باشد، نتیجه آن مستقیماً در زندگی ما به صورت بیماری ها و بلایای دیگر قابل مشاهده است:

«وَ مَنْ اَعرَضَ عَنْ ذِکری فَإنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنکاً وَ نَحْشُرُهُ یَومَ القِیامَةِ أعْمی [31] و هر کس از یاد من اعراض کند یقیناً گرفتار زندگی و معیشت تنگ و سختی خواهد شد و او را در روز قیامت در حالی که نابینا باشد محشور خواهیم کرد.»

«سمعت الرضا علیه السلام یقول: کلّما احدث العباد من الذّنوب ما لم یکونوا یعملون أحدث الله لهم من البلاء ما لم یکونوا یعرفون [32] عبّاس بن هلال شامی غلام موسی بن جعفر علیه السلام می گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که می فرمود: هرگاه بندگان، گناهان جدیدی را بیاورند که قبلاً مرتکب نمی شدند، خداوند بلاهای جدیدی را برای آنان می آورد که قبلاً از آن آگاه نبودند.»

بر اساس روایات در دوران نزدیک به ظهور چنین اتفاقی می افتد. فساد گسترده انسان در زمین، طبیعت را به واکنش در برابر او می کشاند و نتیجه همه این برهم خوردگی ها، عداوت و دشمنی ای است که میان بشر حکمفرما می شود و سبب قتل و تجاوز می گردد و این همان معنای آیه شریفه است که فرمود:

«ظَهرَ الْفَسادُ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما کَسَبَتْ ایْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ [33] فتنه و فساد در خشکی و دریا به علت کارهائی که مردم انجام داده (و می دهند) ظاهر شده و می شود. تا خدای علیم کیفر قسمتی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید آنان به سوی خدا باز گردند.»

و همان چیزی است که فرشتگان را در روز آفرینش آدم علیه السلام بر آن داشت تا ناباورانه از ساحت قدس ربوبی بپرسند:

«اَتَجعَلُ فیها مَن یُفْسِدُ فیها وَ یَسفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ [34] آیا کسی را در زمین قرار می دهی که در آن فساد نماید و خون ها را بریزد، در صورتی که ما تو را ستایش می کنیم و سپاسگزاریم و تو را تقدیس می کنیم.»

6. تصویر کلی شرایط ظهور: رویکرد تمدنی

با این توضیحات می توان به عنوان یک نتیجه کلی و در عین حال مهم، شرایط آخرالزمان و دوران ظهور را این چنین تصویر کرد که این حوادث در سطحی خرد و به شکل یک شورش مقطعی با یک انقلاب منطقه ای یا تغییر یک حکومت سیاسی به وقوع نمی پیوندد. گستره این اتفاقات جهانی است و عمق آن نیز به اندازه ای است که در تمام زوایای زندگی بشر نفوذ می نماید و این معنی چیزی نیست جز یک زوال و انتقال تمدنی و برپایی یک تمدن جهانی الهی به دنبال آن. به دیگر بیان، بر اساس این روایات می توان شرایط آخرالزمان را این چنین تصویر نمود که تمدنی غیرالهی و به تعبیری درست تر، تمدنی شیطانی در شرایط نزدیک به ظهور در اوج اقتدار و پیشرفت خود بر کل جهان و بر تمامی ابعاد زندگی انسان ها سایه می افکند و پس از ایجاد فساد و آشفتگی بیش از حد در زمین، با آگاه شدن انسان ها و آرزومند شدن آنان برای بازگشتن به شرایط پیش از این پیچیدگی تمدنی و تشنگی آنان برای عدالتی جهانی، زمینه برای ظهور آخرین ذخیره الهی و برپایی تمدن نهایی و جهانی اسلام بر سراسر جهان فراهم می شود. این رویکرد را در کنار رویکرد راهبردی می توان «رویکرد تمدنی به مهدویت» نامید.

نویسنده: دکتر محمدهادی همایون

تنظیم : www.vaezoon.ir

به نقل از : www.harfeakhar.com