دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

«غلظت» راهبرد سياسی قرآن در برابر دشمنان

No image
«غلظت» راهبرد سياسی قرآن در برابر دشمنان

نويسنده: علی جواهردهی

اسلام دين زندگي است. بنابر اين بايد فلسفه و سبک زندگي خود را در همه عرصه ها از قرآن به دست آوريم. آموزه هاي سياسي اسلام بويژه آموزه هاي سياسي قرآن مغفول و مهجور مانده است و آنچه روابط سياسي امت اسلام را شکل مي دهد همان سبکي است که گفتمان غربي بر همه جهان تحميل کرده است.

نظريه پردازي در ميان مسلمانان نيز مبتني بر فلسفه و مباني و اصول غربي است و تنها تلاشي که صورت مي گيرد بومي سازي مفاهيم و برخورد گزينشي با آموزه هاي وحياني براي توجيه درستي گفتمان، فلسفه و سبک غربي است. نويسنده در مطلب حاضر بر اساس مباني و فلسفه اسلامي، نظريه اسلامي در تعامل با دشمنان را تبيين کرده است. البته در اين مطلب تنها به يکي از راهبردهاي اساسي در سياست خارجي يعني تعامل با دشمنان پرداخته شده است.

غلظت و شدت در تعامل با دشمنان

يکي از اصطلاحات قرآني در تعامل با دشمنان، واژه هاي غلظت و شدت است. درک مفهومي اين واژگان به ما کمک مي کند تا چارچوب هاي راهبردي تعامل با دشمنان را درک کرده و نظريه سياسي تعامل با دشمن را ارائه داده و در حوزه عمل سياسي به کار گيريم.

در آموزه هاي قرآني تعامل با ديگراني که دشمهن هستند در شرايط گوناگون به دقت ارزيابي و دستورالعمل هايي صادر شده است. به عنوان نمونه از هر گونه ارتباط به شکل ولايت و تولي (مائده، آيه 51) و اتخاذ بطانه منع شده است.(آل عمران، آيه 118) فهم اينکه مراد از ولايت چيست مي تواند نشان دهد ولايتي که براي اولياي امور مسلمانان واجب دانسته شده نمي تواند در حق دشمنان تحقق يابد. همچنين فهم مفهوم بطانت مي تواند محدوده و خطوط قرمز تعامل با دشمن را نشان دهد.

يکي از راهبردهاي اساسي اسلام در حوزه عمل سياسي با دشمن، غلظت و شدت است. البته ميان اين دو واژه تفاوت است؛ غلظت به گروهي از دشمنان و شدت نسبت به گروهي ديگر انجام مي گيرد. به اين معنا که شرايط دشمني و عداوت و نيز حجم و گستره آن تعيين کننده رفتار مسلمانان نسبت به دشمنان است. در مرتبه اي تنها غلظت و در مرتبه اي شدت لازم است.

با اين همه اين دو نوع عمل سياسي در قبال دشمنان نه يک ساز و کار و برنامه و سياست مقطعي بلکه يک راهبرد اساسي و از اصول سياست هاي اسلامي در انديشه سياسي اسلام و اصول و قواعد سياست خارجي است.

تفاوت مفهومی غلظت و صلابت

برخي گفته اند که دو واژه صلابت و غلظت از نظر مفهوم و معنا نزديک به همند، اما خصوصيت معنايي ستايشي و مثبت بودن صلابت، آن را از غلظت متمايز مي کند؛ زيرا غلظت به معناي شدت و سختي است چنانکه برخي گفته اند: غلظ الشيء اشتد و قوي و صعب؛ غليظ شدن چيزي به معناي مستحکم، سختي و دشواري آن است.

اين بدان معناست که تفاوت و تمايزي هر چند اندک ميان صلابت و غلظت وجود دارد؛ چرا که «غلظت« در بيشتر موارد، حامل بار منفي است. مانند: «عذاب غليظ» يعني عذاب سخت و دردناک. (ابراهيم، آيه 17؛ هود، آيه 58؛ لقمان، آيه 24؛ فصلت، آيه 50) خداوند در آيه 159 سوره آل عمران تعبير «غليظ القلب» را به عنوان يک حالت منفي بيان مي کند. همچنين در تعبير «ملائکهًْ غلاظ شداد؛ فرشتگان سخت گير و نيرومند» بار منفي اراده شده است.

از سوي ديگر با نگاهي به آياتي از جمله 21 و 154 سوره نساء و 7 سوره احزاب که تعبير «ميثاقا غليظا» پيمان غليظ را دارد معلوم مي شود که بار منفي براي غلظت ثابت نيست؛ چرا که به معناي استحکام و استواري پيمان است. همچنين در تعبير خداوند: «فاستغلظ فاستوي علي سوقه؛ سپس محکم و سخت شد و بر پاي خود ايستاد.» بار منفي وجود ندارد، زيرا استحکام و نيرومندي گياه براي استقلال و سر پا و استوار شدن را نشان مي دهد.

پس مي توان گفت که غلظت، حالت و يا کيفيتي است که توجه متعلق آن مي تواند مثبت و ارزشي يا منفي و ضد ارشي باشد. بنابراين نمي توان مولفه مثبت و منفي را عامل تفاوت ميان صلابت و غلظت و فرق ميان آن دو دانست.

در آيات قرآني در مقابل غلظت گاه واژه «لين» به معناي نرمي در خلق و خوي به کار رفته است. (آل عمران، آيه 159) به اين معنا که براي پيامبر(ص) صفت لين به جاي غلظت قلب اثبات مي شود تا نشان دهد که اين دو در تقابل با يکديگر هستند.

غلظت و شدت در سياست خارجی

براي درک چگونگي تعامل با دشمنان درک واژگان و اصطلاحات قرآني بسيار مهم است. نگاه به مفاهيم لغوي و تفسيري به ما کمک مي کند تا مفاهيم و اصطلاحات قرآني را بهتر درک و فهم کرده و نظريه هاي قرآن را درباره مسائل و موضوعات استنباط کنيم. بنابراين با مراجعه به منابع لغوي کهن و تفاسير ارزشمند مي توان بخشي از اين حقيقت مفهومي را به دست آورد.

يکي از واژگان قرآني در سياست خارجي واژه «شدت» است. «شدت» در لغت به معناي قوت، سختي و صلابت است. اين کلمه در آيات قرآن بارها به کار رفته است. اين واژه گاه در وصف دوزخ و عذاب دوزخيان و گاه در بيان رفتار مسلمانان با دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله در آيه 29 سوره فتح «اشداء» به عنوان راهبرد و سياست دائمي مسلمانان در قبال دشمنان مطرح مي شود. در اين آيه «شدت» و «رحمت» که دو صفت متضاد است، به عنوان صفات پيامبر(ص) و پيروانش معرفي مي شود تا نشان دهد که اين گونه کنش و واکنش از سوي مسلمانان يک صفت هميشگي است نه يک سياست مقطعي و تاکتيک سياسي و سازوکاري براي شرايط خاص.

خداوند در آيه 123 سوره توبه نيز درباره سياست خارجي اسلام و مسلمانان در قبال دشمنان مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا قاتلوا الذين يلونکم من الکفار وليجدوا فيکم غلظهًْ واعلموا ان ا... مع المتقين؛ اي کساني که ايمان آورده ايد، با کافراني که مجاور شما هستند کارزار کنيد و آنان بايد در شما غلظت و خشونت بيابند، و بدانيد که خدا با تقواپيشگان است. همين عبارت و مفهوم در آيه 73 سوره توبه اين گونه مورد تاکيد قرار گرفته است: يا ايها النبي جاهد الکفار و المنافقين واغلظ عليهم و ماواهم جهنم و بئس المصير؛ اي پيامبر، با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگير و جايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامي است.(و نيز نگاه کنيد آيه 9 سوره تحريم)

همچنين در آيه 29 سوره فتح مي فرمايد: محمد رسول ا... والذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم تراهم رکعا سجدا يبتغون فضلامن ا... و رضوانا سيماهم في وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم في التوراهًْ و مثلهم في الانجيل کزرع اخرج شطاه فازره فاستغلظ فاستوي علي سوقه يعجب الزارع ليغيظ بهم الکفار وعد ا... الذين آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرهًْ و اجرا عظيما؛ محمد پيامبر خدا و کساني که با او هستند بر کافران سختگيرند و با يکديگر مهربان، آنان را بيني که رکوع مي کنند، به سجده مي روند و جوياي فضل و خشنودي خدا هستند، نشانشان اثر سجده اي است که بر چهره آنهاست، اين است وصفشان در تورات و در انجيل، که چون زراعتي هستند که جوانه بزند و آن جوانه محکم شود و بر پاهاي خود بايستد و کشاورزان را به شگفتي وادارد، تا آنجا که کافران را به خشم آورد، خدا از ميان آنها کساني را که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته کرده اند به آمرزش و پاداشي بزرگ وعده داده است.

کلمه «استغلاظ» به معناي رو به غلظت نهادن و ستبر شدن است؛ و اين حالت و کيفيت به گياه کمک مي کند تا قوي و غليظ شده و مستقلاروي پاي خود بايستد.

اين آيه به اين نکته نيز اشاره مي کند که خداي تعالي در مومنين برکت قرار داده است. از اين رو روز به روز به عده و نيروي آنان اضافه مي شود تا به جايي از قدرت و قوت برسند که مستقل از ديگران بتوانند مقاصد خود را پيش برند و فلسفه و سبک زندگي اسلامي را تحقق بخشند. همين استقلال طلبي و ايجاد يک گفتمان رقيب در برابر گفتمان دشمن است که موجب خشم و غيظ دشمن مي شود و خداوند در برآيند استقلال يابي مسلمانان مي فرمايد که هدف از استقلال بخشي به مسلمان آن است که: «ليغيظ بهم الکفار» تا خداوند به وسيله آنان کفار را به خشم آورد.

البته گاه خداوند به رهبري و به تبع ايشان به امت فرمان مي دهد: واغلظ عليهم؛ که به معناي بر آنان سخت بگير است. اين سخت گيري از آن روست که دشمن داخلي نتواند با دشمن خارجي همپيمان شود. اين صفت براي برخي از فرشتگان نيز بيان شده است. خداوند در قرآن مي فرمايد: عليها ملائکهًْ غلاظ شداد لايعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يومرون- «يعني بر آن آتش دوزخ، ملائکه اي موکل شده اند تا انواع عذاب را بر سر اهل دوزخ بياورند، ملائکه اي غلاظ و شداد.»

مجمع البيان مي نويسد: در آيه «وليجدوا فيکم غلظهًْ و آنان بايد در شما شجاعت و خشونت بيابند.» به باور «ابن عباس» واژه «غلظهًْ» در آيه شريفه به مفهوم شجاعت و شهامت است و به باور «مجاهد» به معناي سختي و تندي؛ و از ديدگاه «حسن» به مفهوم شکيبايي و پايداري در جهاد است. با اين بيان تفسير آيه اين است که: کفرگرايان و تجاوزکاران از شما دست بردار نخواهند بود، از اين رو بايد آنان خشونت و سخت گيري عادلانه و بجا را از شما احساس کنند تا دست از شرارت بردارند.

برخي از مفسران چون تفسير نمونه مي گويند: معناي «غلظهًْ» در جمله «وليجدوا فيکم غلظهًْ» شدت و سرسختي نشان دادن به خاطر خداست، و معنايش اين نيست که با کفار خشونت و سنگدلي و بداخلاقي و قساوت قلب و جفا و بي مهري نشان دهيد، زيرا اين معنا با هيچ يک از اصول دين اسلام سازگار نيست و معارف اسلامي همه آن را مذمت و تقبيح کرده اند و آيات مربوط به جهاد هم از هر تعدي و ظلم و جفايي نهي کرده، که شرحش در سوره بقره گذشت.

دومين دستوري که در زمينه جهاد، در آيه فوق مي خوانيم، دستور شدت عمل است، آيه مي گويد دشمنان بايد در شما يکنوع خشونت احساس کنند: (وليجدوا فيکم غلظهًْ).

اشاره به اينکه تنها شجاعت و شهامت دروني و آمادگي رواني براي ايستادگي و مبارزه سرسختانه با دشمن کافي نيست، بلکه بايد اين آمادگي و سرسختي خود را به دشمن نشان بدهيد و آنها بدانند در شما چنين روحيه اي هست و همان سبب عقب نشيني و شکست روحيه آنان گردد، به تعبير ديگر وجود قدرت کافي نيست، بلکه بايد در برابر دشمن نمايش قدرت داد. و لذا در تاريخ اسلام مي خوانيم که به هنگام آمدن مسلمانان به مکه براي مراسم زيارت خانه خدا پيامبر(ص) به آنها دستور داد به هنگام طواف با سرعت راه بروند بلکه بدوند و شدت و سرعت و ورزيدگي خود را به دشمناني که ناظر آنها بودند نشان دهند.

در داستان فتح مکه نيز مي خوانيم که پيامبر(ص) شب هنگام دستور داد مسلمانان همگي در بيابان آتش بيفروزند تا مردم مکه به عظمت ارتش اسلام آشنا شوند و اتفاقا اين کار در روحيه آنها اثر گذاشت و نيز دستور داد که ابوسفيان، بزرگ مکه را در گوشه اي نگهدارند و ارتش نيرومند اسلام در مقابل او رژه روند و در پايان آيه به مسلمانان با اين عبارت نويد پيروزي مي دهد که بدانيد خدا با پرهيزکاران است.

اين تعبير ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد، اشاره به اين معني نيز باشد که توسل به خشونت و شدت عمل بايد توام با تقوا باشد و هيچگاه از حدود انساني تجاوز نکند.

در تفسير نمونه همچنين آمده است: در قرآن کريم دو کلمه «غلظت» و «شدت» که هر دو مترادف با خشونت هستند به کار رفته اند. اين واژه ها به معني درشتي، تندخويي، صلابت و سختي هستند و در مقابل واژه رقت به معني نرمي و مهرباني به کار مي رود. در آيات قرآن، دو واژه غلظت و شدت همانگونه که مفسرين گفته اند به معناي لغوي خود بکار رفته اند: يا ايها النبي جاهد الکفار و المنافقين واغلظ عليهم (توبه، آيه 37) اي پيامبر! با کافران و منافقين جهاد کن و بر آنها ساخت بگير! (و در مورد آنها خشونت به کار ببر!) و ليجدوا فيکم غلظهًْ (توبه، آيه 123) آنها (کافران) بايد در شما شدت و خشونت احساس کنند!

در اين آيات به خوبي راهبرد تعامل مسلمانان با يکديگر و دشمنان به شکل صفت دائمي مطرح مي شود. خداوند در اين آيات، غلظت نسبت به دشمنان را در برابر لينت و رحمت نسبت به مسلمانان قرار مي دهد. اينکه خداوند مي فرمايد: وليجدوا فيکم غلظهًْ؛ به اين معنا نيست که شما به آنان حمله کنيد، بلکه به اين معناست که شما بايد به گونه اي قدرتمند، با صلابت و مقاوم و شجاع باشيد که بيگانگان و دشمنان در شما نفوذ نکنند و ستبري و عظمت شما به گونه اي باشد که هيچ روزنه و راه نفوذي را دشمن در ميان شما پيدا نکند. غلظت و صلابت شما موجب مي شود تا دشمن در شما طمع نکرده و از ترس شما رعب در دل داشته باشد.

در آيه 29 سوره فتح شدت را در برابر کلمه رحمت قرار مي دهد و سپس با تمثيل گياه بيان مي کند که مسلمانان بايد از نظر غلظت و استواري و صلابت به جايي برسند که در همه امور استقلال داشته باشند و بر پاي خود استوار بوده به طوري که دشمن از همين استقلال ايشان گرفتار خشم دروني و غيظ کشنده شود ولي نتواند کاري بکند و به سبب عدم نفوذ در خود و بر خود بپيچد.

شدت و صلابت رهبری و مردم

از آيات قرآن به دست مي آيد که غلظت و شدت نسبت به دشمنان مي بايست در همه افراد ملت اسلام از امام تا امت نهادينه شده و به عنوان يک صفت درآيد. اين بدان معناست که جامعه اسلامي از يک ساختار نهادينه شده غلظت و شدت با دشمن برخوردار است، به گونه اي که راه نفوذي براي دشمن نمي ماند و سخت گيري و شدت عمل مسلمانان در مواقع ضروري در کنار غلظت هميشگي، امري است که بايد مورد توجه قرار گيرد.

به سخن ديگر، غلظت يک صفت دائمي براي جامعه اسلامي است ولي شدت عمل تنها در زماني است که لازم است تا دشمن را بر سر جاي خود نشاند. با اين همه هر دو يک راهبرد اساسي در جامعه اسلامي و سياست خارجي اسلام است.

از نظر آموزه هاي اسلامي غلظت و شدت از فضايل اخلاقي مسلمان در قبال دشمنان است، همان گونه که رحمت و نرمي لينت از صفات مسلمان نسبت به هم کيشان است.

در زندگي انسان به ويژه پيشوايان و رهبران اجتماعي و سياسي، گاه صلابت و قاطعيت نه تنها شايسته و نيک، که ضرورت اجتناب ناپذير است، اگر سخت گيري و صلابت در برخورد با بزهکاران، قانون شکنان و مجرمان داخل جامعه و يک قلمرو سرزميني يا فکري، صورت نپذيرد، بزهکاران احساس امنيت مي کنند و فضاي عمومي جامعه دچار ترس، ناامني، وحشت و سلب آسايش مي گردد و هرج و مرج فراگير مي شود، چنانکه اگر سخت رفتاري و قاطعيت در برابر دشمنان بيروني نباشد، سلطه طلبان و تجاوزگران، استقلال و حاکميت ملي را زير پاي مي گذارند. از اين رهگذر است که هم عقل انساني و هم شريعت اسلامي، صلابت و قاطعيت را در مواردي بايسته و روا شمرده و براي رهبران اجتماعي جزو بايدها و صلاحيت هاي لازم در عهده داري مقام و منصب زعامت دانسته است، از اين رو، پيامبر اسلام(ص) در عين کمال رافت و مهرباني که با مردم داشت، از صلابت، قاطعيت و برخورد سخت با حق ستيزان نيز بهره وافر داشت، که اگر جز اين مي بود، نمي توانست الگوي جامع کمالات انساني قرار گيرد.قلمرو قاطعيت و صلابت پيامبر(ص)، کاملامشخص بود. يکي از قلمروها را بايد همان عرصه اجراي حدود و احکام اسلامي و برخورد با مشرکان کافران و لجوج دانست که حق را نه از سر ناآگاهي و پي نبردن به حقيقت بلکه از سر ستيز و دشمني نمي پذيرفتند. عرصه ديگر غلظت و شدت، منافقان و برخي از مجرمان و بزهکاران است. اينان هر چند که در جمع مسلمانان و در پوشش و ظاهر اسلامي مي زيستند ولي مي بايست نسبت به آنان شدت عمل داشت و اجازه نداد تا هنجارشکني کرده و جامعه را از درون از مظاهر و ارزش هاي اسلامي و اخلاقي تهي کنند.

روزنامه كيهان، شماره 21065 به تاريخ 3/3/94، صفحه 6 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS