24 مهر 1396, 21:47
آیتاللهالعظمی حسین مظاهری - بخش ششم
شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۶
این منزل با بازگشت از مکه و مدینه به وطن آغاز مىگردد و در این منزل مسئولیت، مشکلتر از منزل اول و دوم است؛ زیرا در این منزل وظیفه سالک، وظیفه پیامبران الهى است؛ چرا که حاجیان سالک، اینک باید به تبلیغ رسالتهاى الهى در میان دیگر مردمان بپردازند و این، عین وظیفه انبیاست: «ألذین یُبلغُون رسالات الله: [پیامبران پیشین] کسانى بودند که تبلیغ رسالتهاى الهى مىکردند.» (احزاب،۳۹)
در منزل اول و دوم «خودسازى» بود و در این منزل «دیگرسازى» است، و دیگرسازى گرچه متوقف بر خودسازى است، اما به اندازهای مشکل است که پیامبر گرامى(ص) فرمودند: «شیّبتنى سوره هود لمکان قوله: فاستقم کما اُمرت و من معک:۱سوره هود مرا پیر کرد؛ چرا که در این سوره آمده است تو و«یارانت» باید استقامت کنید.» خودسازى «فاستقم کما اُمرت»(شوری، ۱۵) در سوره شورى نیز آمده است، ولى آنچه ریش و محاسن پیامبر(ص) را سفید کرد، دیگرسازى «و من معک» است.
حاجى سالک پس از بازگشت از مکه و مدینه، باید آنچه از آنجا به سوغات آورده است (خودسازى)، عملاً به دیگران تزریق کند، گفتار و کردار و روش و منش او سرمشق براى دیگران باشد و این بهترین هدیه او براى دیگران است.
حاجى سالک باید با اهتمامش به فرائض دینى و به ویژه نماز، آن هم در مسجد با جماعت، اهمیت این عبادت بزرگ را به دیگران بفهماند. آن حاجى که در وقت نماز غفلت از نماز دارد و مشغول امور دنیاست، قطعاً از حج بهرهاى نبرده است و قرآن با وى به خطاب عتابآمیز سخن مىگوید: «فویلٌ للمُصلین الذین هُم عن صلوتهم ساهون: واى بر نمازگزارانى که نماز خود را به دست فراموشى مىسپارند!» (ماعون، ۴ـ ۵)
و نیز آن حاجى که پس از حج، تارک خمس و زکات باشد، نه فقط حاجى نیست، بلکه از نظر قرآن، هم مشرک است، هم کافر: «ویلٌ للمُشرکین الذین لایُؤتون الزکوه و هُم بالآخره هُم کافرون: واى بر مشرکان! همانها که زکات نمىپردازند و آخرت را منکرند.» (فصلت،۶ـ۷) و همچنین بانوان حجگزارنده، پس از بازگشت از حج، باید در حجاب، اسوه و الگوى دیگران واقع گردند. مرد و زن حاجى باید اخلاق اسلامى را در خانه و در میان مردم عملاً تبلیغ کنند و عفو و گذشت و ایثار و فداکارى، شعارشان باشد و به دیگران روش «دیگرگرایى» را که در قرآن بدان سفارش اکید شده است، بیاموزند: «لیُنفق ذُوسعه من سعته و من قُدر علیه رزقُهُ فلیُنفق مما آتاهُ الله: آنها که امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدستند از آنچه خدا به آنها داده، انفاق نمایند.» (طلاق،۷)
پس بهراستى که این منزل سوم، بسیار مشکل است؛ ولى پاداش آن نیز به همان اندازه بالاست: «من احیاها فکأنما احیا الناس جمیعا: هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.» (مائده،۳۲)
از این رو، سالک پس از طى منزل اول و دوم، نکتهاى را که باید در منزل سوم در نظر داشته باشد، این است که اینک حساب وى در نزد خدا و اهل بیت(ع) و نیز دیگر مردمان، غیر از حساب عموم مردم است و با چشم دیگرى نگریسته مىشود.
حضرت آدم(س) ترک اولائى بیش نکرد، ولى چون از خواص بود و چون آن ترک اولى سزاوار روح مقدس وى نبود، با خطاب عتابآمیزى سقوط کرد: «اهبطُوا بعضُکُم لبعض عدُو: از آن مقام عالى (بهشت) به این مقام دانى (دنیا، به زمین) فرود آیید درحالى که بعضى دشمن دیگرى خواهید بود.» (بقره،۳۶) و نیز حضرت یوسف صدیق(س) با آن مقام و منزلت، براى آنکه در زندان متوسل به غیر از خدا شد، قریب ده سال زندانش ادامه یافت: «فلبث فى السجن بضع سنین: چند سال در زندان باقى ماند.» (یوسف، ۴۲)
پس اگر سالک حجگزارده به وسیله عمل ناروایش، ابهت حج را در میان مردم بىرنگ یا کم رنگ کند، گناهش به اندازهاى بزرگ است که معلوم نیست موفق به توبه شود. قرآن در مورد چنین حاجى و زائرى مىفرماید: او نظیر کسى است که همه مردم جهان را کشته باشد: «من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فى الارض فکأنّما قتل الناس جمیعا: هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسانها را کشته و هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.» (مائده،۳۲) این است که امیرمؤمنان(س) حج را «آزمونى بزرگ و امتحانى سخت و آزمایشى روشنگر و پاکسازى رسا و خالص کننده» مىشمارد.۲ و از حضرت صادق(س) منقول است که پس از برشمردن اسرار حج ـ که ما در ضمن مطالب گذشته از آن استفاده کردیم ـ مىفرماید: «و استقم على شُروط حجّک هذا و وفاء عهدک الذى عاهدت به مع ربک و اوجبتهُ الى یوم القیامه:۳ پس از حجگزاردن، بر اسرار و مراتب و منازل آن که در سفر سلوکىات به چنگ آوردهاى، و نیز بر وفاى عهدى که در آن سفر روحانى و عرفانى با خداى خود برقرار کردهاى، استقامت پیشه کن و تا روز قیامت بر آنها پایدار باش.»
پایانپینوشتها: 1. الدرّ المنثور، ج۳، ص۳۲۰.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان