اشاره:همچنانکه ژرفبینان به ظاهر امور بسنده نمیکنند و میکوشند عمق مطالب را دریابند، عارفان و اهل معنا نیز فراتر از کالبد اعمال و اذکار دینی، تلاش میکنند هم از باطن و اسرار آن آگاه شوند و هم به آن برسند. این است که رسایل متعددی در این موارد نگاشتهاند. یکی از تازهترین کتابها در این حوزه، «اسرار عبادات» به قلم سرکار بانو دکتر طباطبایی است که از خاندان علم و تقوا برخاسته و خود بدان آراسته است و فرزندانی مزین به دین و دانش تربیت کرده است. کتاب حاضر افزون بر پیشگفتار و مقدمه و کتابنامه و نمایه، در هفت فصل جداگانه تدوین شده است: نیت، طهارت، نماز، روزه، زکات، حج و جهاد. این کتاب به همت پژوهشکده امامخمینی(ره) و انقلاب اسلامی در دسترس عموم قرار گرفته است. به مناسبت ماه مبارک، بخش روزه (با اندک تلخیص و حذف برخی مآخذ) تقدیم میشود.
***
ای دوست، روزهای تنعم به روزه باش
باشد که درفتد شب قدر وصال دوست
(سعدی)
روزه (صوم) در لغت به معنای خودداری کردن از خوردن و آشامیدن و مفطرات دیگر است. در معنای خاموشی و سکوت اختیار کردن نیز آمده است. و شریعت آن را یکی از ارکان پنجگانه اسلام دانسته و احکام و زمان انجام آن را بیان کرده است. ابنعربی از معنای لغوی صوم استفاده کرده و روزه را افزون بر معانی ذکر شده، به معنای رفعت مقام نیز گرفته است و آن را در بیان وجه تسمیه روزه مؤثر میداند و مینویسد: همانطور که درباره روز به گاه بالاآمدن گفته میشود: «صام النهار»، این عبادت نیز چون از دیگر عبادات بالاتر و رفیعتر است، «صوم» نامیده شده است.۱
حقیقت و سرّ روزه
خداوند در قرآن کریم روزه را یکی از راههای حصول تقوا دانسته، خطاب به مؤمنان میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا کُتب علیکم الصیام کما کُتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون».۲ از این رو شاید بتوان حصول تقوا را یکی از اسرار روزه بیان کرد. با استناد به سخن پیامبر(ص) که فرمودند: «الصوم جُنّه من النار»۳ یعنی روزه سپری در برابر آتش است و به لحاظ قرابتی که با معنای تقوا دارد ـ از وقایه اخذ شده ـ تناسبی میان روزه و تقوا برقرار است.
پیامبر(ص) روزه را امانت الهی دانسته و فرمودند: «انما الصوم امانه».۴ و براساس آیه: «ان الله یأمرکم ان تودوا الامانات الی اهلها…»۵ انسان مأمور به حفظ امانت و رد آن به صاحبش میشود، از این رو بر انسان مؤمن لازم است روزه را که به فرموده پیامبر(ص) امانت الهی است پاس بدارد و به صاحبش که خداوند است بازگرداند.
همچنین پیامبر(ص) رمضان را اسمی از اسمای الهی دانستند و توصیه کردند که با احترام از آن یاد شود: «لاتقولوا رمضان، فانّ رمضان اسم من اسماء الله تعالی». و در آغاز ماه رمضان به یاران خود میفرمودند: «انّه قد اقبل الیکم شهرالله»: ماه خدا به شما رو کرده است. در این حدیث، ماه رمضان به خدا نسبت داده شده است یعنی اگر چه همه ماهها ماه خداست، اما هیچ یک از ماههای سال جز ماه رمضان به خدا نسبت داده نشده است. امام صادق(ع) فرمودند: روزه ماه رمضان بر هیچ یک از امتهای پیشین واجب نبوده و فضیلتی است که خداوند به پیروان و امت پیامبر خاتم(ص) هدیه کرده است: «ففضل الله به هذه الامه، و جعل صیامه فرضاً علی رسول الله صلی الله علیه و آله، و علی امّته».۶
امام رضا(ع) درباره اسرار و حکمت روزه فرمودهاند: روزه اسراری دارد و انسان به چشیدن سختی، گرسنگی و تشنگی، خاضع و شکیبا میشود و با تمرین شکیبایی برای سختیهای آخرت آماده میگردد؛ همچنین روزه واعظ و بیدارکننده انسان است و او را بر نیازهای دنیایی و آخرتیاش آگاه میکند.۷
از مجموع سخنانی که درباره روزه گفته شده، میتوان چنین نتیجه گرفت:
ـ روزه عبادتی سرّی است که غیر از خداوند، به کس دیگری تعلق ندارد؛ از این رو خداوند برای آن جزایی بینهایت قرار داده است: «چون ماه رمضان درآید، درهای بهشت بگشایند و درهای دوزخ دربندند و شیاطین را دربند کنند و منادی آواز کند: ای طالب خیر، بیا که وقت توست؛ و ای جوینده شر باز ایست که نه جای توست.»۸
ـ روزه عبادتی است که همه موارد نهفته در طریقت را داراست و کمترین درجه آن گرسنگی است که این گرسنگی، طعام خداوند در زمین خوانده شده است: «الجوع طعام الله فی الارض»،۹ اهل معرفت کمخوری و جوع را از ارکان سلوک میدانند و بر این باورند که این ویژگی در میان همه مردم دنیا امری پسندیده است.
ـ روزه وصول به بقایی است که از شکستن نفس و بازداشتن ظاهر و باطن از گناه و خرق حجاب بشری حاصل میشود: «روزه همای سعادت است که بال جلال بر هامه احوال سالک میگستراند… چون سالک، بدین زاد گرسنگی سو راحله تشنگی، قطع منازل و مراحل کند، و از لباس بشریت برهنه شود و قدم در حرم خاص خانه قربت خاص احدیت نهد، از ظلمت وجود برسته و به بقای هست مطلق هست شد.»۱۰
ـ روزه برخلاف عبادات دیگر، وصفی سلبی و امری عدمی به معنای ترک مفطرات (باطلکننده روزه) است که شیئیتی ندارد تا متصف به امر وجودی گردد. از این رو اطلاق «عمل» به روزه، نوعی تسامح در بیان است.۱۱
ـ روزه صفتی صمدانی است که عبارت از تنزّه و بینیازی نسبت به خوردن است. و این صفت خاص خداوند است و انسان به اعتبار مقیدشدن به قید تنزیه به روزهداری متصف میشود و مطلق تنزیه در خور جلال و عظمت خداوند است. در این صورت است که روزهدار مظهر اسم «صمد»۱۲ خداوند شده و هم صفت با خدا میگردد.
با استناد به سخن پیامبر(ص) که فرمودند: «علیک بالصّوم فانّه لا مثل له»۱۳ نتیجه گرفته میشود که خداوند نیز خود را به صفت «لیس کمثله شئ…»۱۴ توصیف فرموده پس روزه با صفتی همچون «نفی مثلیت» و بینظیر بودن، به خدا همانند میگردد. از این رو وجه برتری و رفعت مقام روزه، «نفی مثلیت» آن است. با این نگاه افطاردهنده مظهر اسم «فاطر» خداوند است.۱۵
ـ روزه برطرفکننده حجاب از دیده دل انسان است، توضیح آنکه: روح انسان از عالم ملکوت است و حجاب شهوت و غضب، او را از اتصال به عالم اعلای ارواح و نیز از گفتگوی با ساکنان عالم قدس و مناجات با حضرت صمدیت بازمیدارد. روزه حجابهای ذکر شده را از دیده دل انسان میزداید و او را به سرّ و رازهای ملکوت آسمان و زمین بینا میگرداند. گفتار حضرت رسول(ص) که فرمودند: «اگر شیاطین در اطراف قلوب بنیآدم گردش نکنند، انسان توانایی آن را دارد که به ملکوت آسمانها بنگرد»، گواه و شاهد این مطلب است.۱۶
از گفتار رسول اکرم(ص): «انّ الشیطان یجری من ابن آدم مجری الدم، فضیّقوا» و سخن حضرت عیسی(ع) به حواریون در باب سرّ روزه که فرمودند: «جوعوا بطونکم، و اعروا اجسادکم و عطشوا اکبادکم؛ لعل قلوبکم تری الله». روشن میگردد که انسان میتواند با روزه، راههای ورود شیطان را به سوی خود تنگ کند تا قلب بتواند خداوند را رؤیت کند.۱۷
ـ روزه در سلطه و سیطره عقل بر شهوت تأثیر دارد؛ زیرا روزه عملی است که قدرت شهوت را میشکند و مانع غلبه شهوت بر عقل انسان میگردد. همچنین امکان نفوذ دشمنان خداوند را در وجود انسان ضعیف میکند و راههای ورود لشکر ابلیس را بر وجود او مسدود میکند.۱۸
ـ روزه تنها عبادتی است که از نفی حاصل شده درحالی که عبادات دیگر از امور وجودی شکل گرفتهاند و یا افعال وجودی در آنها دخالت دارد. افعال وجودی برای اظهار عبودیت عبد و ربوبیت پروردگار کامل نیستند؛ زیرا در همه آن اعمال «انیت» انسان ظاهر است و از آنجا که در اعمال وجودی امکان «ریا» وجود دارد، غیر خدا نیز از آن مطلع میشود، اما نفی، فقط بین عبد و رب است و کسی از آن آگاه نمیگردد.
ـ روزه انقطاع و اجتناب از لذایذ دنیوی است که این اجتناب به طور کلی همان انقطاع الی الله میباشد.۱۷ و مانند عبادات دیگر ستایش معبود است از این رو روزهدار نیز با روزه خود معبود مطلق را ستایش میکند، هرچند از کیفیت ثنای خود آگاه نباشد و نداند که چه ثنایی میکند و چه اسمی از اسمای خداوند را میخواند؛ زیرا ثناگوی حقیقی ذات مقدس الهی است که خود را ثنا فرموده و ما را امر فرموده به این نحو ثنا کنیم.۱۸ با استناد به حدیث: «ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهرالله… و قد دُعیتم فیه الی ضیافه الله»، همه انسانها به مهمانی خداوند فراخوانده شدهاند. بدیهی است برای ورود به این مهمانی باشکوه، مقدماتی لازم است. ورود به این آداب صوری و ظاهری روزه از آنِ مبتدیان است، ولی آداب روزه برای مردان الهی ـ که رسیدن به معبد عظمت الهی را خواستارند ـ بیش از اینهاست.۱۹
روزه نیز همچون عبادات دیگر باید از هرگونه شرک، عجب، ریا، سُمعه و حبّ دنیا عاری باشد؛ در غیر این صورت سبب تباهی و خواری انسان میشود.۲۰
جایگاه روزه و پاداش آن
درباره جایگاه و پاداش روزه به شرح و توضیح دو حدیث قدسی که معرکه آرای اهل معرفت بوده است، میپردازیم.
حدیث اول: پیامبر(ص) درباره جایگاه روزه و پاداش آن از قول خداوند فرمودند که روزه برای من است و من خود پاداش او هستم: «الصومُ لی و انا اَجزی به».
در نحوه قرائت و معنای این حدیث نظرات مختلفی وجود دارد: بدینترتیب که اگر «اَجْزی» به فتح همزه و به شکل فعل معلوم خوانده شود، معنای آن این است که خداوند میفرماید «من به او پاداش خواهم داد»؛ ولی اگر «اُجْزی» خوانده شود (یعنی به ضم همزه و به شکل فعل مجهول) معنای این گفتار نورانی این میشود که «من جزای آن هستم». براساس این معنا، خداوند باطن و سرّ روزه خواهد بود. بزرگان معرفت در شرح این حدیث نکاتی ذکر کردهاند؛ از جمله: غزالی درباره انتساب روزه به خداوند مینویسد: «از عظیمی فضل وی آن است که این عبادت را با خود نسبت کرد و گفت: الصّومُ لی و أنا أجْزی به. اگرچه همه عبادات وی راست؛ چنانکه کعبه را خانه خود خواند، اگرچه همه عالم مُلک وی است.»۲۱
همچنین درباره این نسبت به چند مطلب اشاره میکند:۱ـ روزه، پاسخ منفی به خواهشهای نفسانی است و برخلاف برخی از عبادات، کسی غیر از خداوند به آن امر باطنی و صبر بر آن آگاه نمیشود؛ ۲ـ روزه شیطان را که دشمن خداست، شکست میدهد؛ زیرا شهوات ایادی و لشکریان شیطانند و با امساک در خوراک، تضعیف میشوند؛ بنابراین روزه از آنرو که شیطان (دشمن خدا) را سرکوب میکند، یاریکننده خداوند به شمار میآید. وی میافزاید: «هرگاه تغییر و تحول مثبتی در نفس، نتیجه سرکوب کردن شهوات است؛ زیرا شهوت چراگاه شیطان است و تا این چراگاههای سرسبز و پرجاذبه وجود دارد، آمد و شد شیاطین ممکن است و در چنین شرایطی، انسان از تجلیات کبریایی محروم میگردد.»۲۲
۳ـ راز و سرّ اینکه خداوند فرمود: «الصّومُ لی، و أنَا أجزی به» روزه از آن من است و من جزای آن هستم؛ آن است که روزه عبادتی سرّی است و غیر را در آن بهرهای نیست و جزای آن نیز بینهایت است؛ زیرا گفتهاند: «دخول بهشت خلق را به رحمت است و درجات به عبادت و خلود به جزای روزه زیرا خداوند فرمود: «إنَا أجزی به».۲۳
۴ـ همه عبادات به جز روزه با یکی از حالات آدمی مناسبت دارد؛ برای مثال: نماز عبادتی همراه با حرکت است و حرکت از ویژگیهای انسان است؛ اما انسان با روزه به صفت حقتعالی که بینیازی از خوردن و آشامیدن است، متصف میشود. به همین جهت روزه به خدای سبحان نسبت داده شده، در حالی که همه عبادات از آن خداست.
۵ـ از آنجا که پیامبر مثلیت را از روزه نفی نکرده و خداوند نیز خود را به «لیس کمثله شئ…»۲۴ توصیف نموده است، راز «الصّومُ لی» آشکار میگردد و معلوم میشود که چگونه به رغم تعبد و اتصاف بندگان به روزه، خداوند آن را از روزهداران سلب کرده و به خود نسبت داده است و پاداش کسی را که به آن متصف شود و شکیبایی ورزد، به دست خویش قرار داده و فرموده است: «و أنا أجزی به».۲۵
۶ـ انسان هر ظلمی که انجام دهد با رد مظالم اثر آن ظلم از او سلب میشود، مگر روزه؛ زیرا خداوند فرمود: «الصّوم لی، و أنَا أجزی به» همچنین گفته شده علت اضافه روزه به خداوند آن است که روزهدار به زینت اخلاق صمدی خود را آراسته میکند. پس علت این اضافه آن است که روزه از اعمال پنهانی است که هیچ کس از آن آگاه نمیشود و هرکس که روزه بگیرد، از همه ایمان بهرهمند شده است؛ زیرا نیمی از ایمان صبر است و نصف دیگر شکر و صبر و شکر هر دو در روزه جمع است.۲۶ و در تفسیر آیه «یُوفّی الصابرون أَجرَهم بغیر حساب»۲۷ گفتهاند که این ثواب بیشمار و روشنایی چشمی که خداوند در آیه: «فلا تَعْلم نفْس ما أُخفیَ لهم…»۲۸ وعده فرموده است، پاداش روزهداران است.۲۹
۷ـ خداوند روزه را به خود اختصاص داد؛ زیرا غیر از او کسی بر این عبادت آگاهی پیدا نمیکند و هر عبادتی که از نگاه دیگران پنهان باشد، به خلوص نزدیکتر و نزد خداوند از اجر و پاداش بیشتری برخوردار است.۳۰
پینوشتها:
1- رک: ابن عربی، الفتوحاتالمکیه، ج۱، ص۷۲۵.
2- ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه داشتن بر شما مقرر شد، همچنان که بر کسانی که پیش از شما بودهاند مقرر شده بود، تا پرهیزکار شوید (بقره،۱۸۳).
3- فیض کاشانی، محجهالبیضاء، ج۲، ص۱۲۳.
4- رک: شهابالدین سهروردی، عوارفالمعارف، ص۱۴۱.
5- خدا به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانید… (نساء: ۵۸).
6- میزانالحکمه، ج۷، ح۱۰۹۰۸.
7- میزانالحکمه، کتابالصوم، ح۱۰۹۱۳،ص۳۲۰۷.
۸- غزالی، کیمیای سعادت، ج۱، ص۲۰۷.
9- رسول اکرم(ص) فرمودند: «گرسنگی طعام خدای است در زمین» (نقل در هجویری، کشفالمحجوب، ص ۴۱۳).
10- سهروردی، عوارفالمعارف، صص ۱۴۰ـ 139.
11- رک: ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص 728.
12- رک: همان.
13- بر تو باد روزه که آن را مثل و مانندی نیست. نسائی از ابی امامه نقل کرده از رسول خدا(ص) درخواست کردم مرا دستوری فرما! ایشان در پاسخ فرمودند: «علیک بالصوم فانّه لا مثل له»(ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص ۷۲۶).
14- شوری: 11.
15- ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص 784.
16- رک: ابوالحقایق محمدبن احمد جوینی، مناهج السیفیه، به اهتمام نجیب مایل هروی، تهران: مولی، ۱۳۶۳، ص 79.
17- همان، صص 80 – 79.
18- ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص 430.
17- امام خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج دوازدهم، ۱۳۸۳، ص 24.
۱۸- رک: امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص 434.
19- رک: همو، جهاد اکبر، ص 25.
20- رک: همو، آداب الصلوه، ص۵۰. او متذکر میشود سرّ آنکه پیامبر(ص) نفرمودند روزهدار به لقای پروردگارش مسرور است بلکه فرمودند به روزه خویش مسرور است این است که در این مقام حقتعالی چشم روزهدار گردیده است و کسی که حقتعالی دیده و چشم او شود خودش را جز به چشم حق نمیبیند.
۲۱ـ غزالی،کیمیای سعادت،ج۱، ص 207.
۲۲ـ همان،صص ۵۰۸ ـ ۵۰۷.
۲۳ـ هجویری، کشفالمحجوب، ص ۴۱۳.
۲۴ـ هیچ چیز مانند او نیست…(شورا: ۱۱).
۲۵ـ رک: ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، صص۴۲۵ ـ 726.
۲۶ـ سهروردی، عوارف المعارف، ص ۱۳۸.
۲۷ـ مزد صابران بیحساب و کامل ادا میشود(زمر:۱۰).
۲۸ـ و هیچ کس از آن مایه شادمانی خبر ندارد (سجده: ۱۷).
۲۹ـ سهروردی، عوارف المعارف، ص 138.
۳۰ـ مصباحالشریعه، باب التشهد، ص۹۳.
شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۷
روزنامه اطلاعات