24 مهر 1396, 21:47
روزنامه دنیای اقتصاد
تاریخ: شنبه 4/6/1396
سوم شهریور 1320 و در جریان جنگ جهانی دوم، ایران بهرغم اینکه اعلام بیطرفی کرده بود از سوی متفقین اشغال شد. یك روز پس از آغاز جنگ، نخستوزیر ایران، طی اعلامیهای بیطرفی دولت ایران را در این نبرد اعلام كرد. متعاقب آن وزیر كشور نیز به كلیه اتباع خارجی مقیم ایران اخطار داد كه از هرگونه بروز احساسات منافی با بیطرفی ایران بپرهیزند.
در سوم شهریور 1320، نیروهای متفقین (انگلستان و شوروی) بدون توجه به اعلام بیطرفی دولت ایران در جنگ جهانی دوم، به كشور ما حمله كردند. هدف عمده آنها از اشغال ایران عبارت بود از دستیابی به راههای ارتباطی كشور برای كمكرسانی به شوروی، استفاده از منابع نفتی كشور، اخراج كارشناسان و اتباع آلمانی برای جلوگیری از اقدامات خرابكارانه آنها در رابطه با راههای ارتباطی و چاههای نفت و از بین بردن احتمال كودتا ازسوی طرفداران آلمان نازی و در نهایت ایجاد آمادگی برای جنگ در سرحدات ایران در صورت رسیدن ارتش آلمان به كشورمان. سفرای دو كشور اشغالگر در یادداشت تقدیمی به مقامات ایرانی انگیزه این اقدام خود را تمایلات آلمانگرایی در سیاست خارجی ایران ذكر كردند. آنها معتقد بودند كه این تمایلات موجب افزایش فعالیت جاسوسان آلمانی در ایران شده است و اگر این چنین ادامه یابد، ایران تبدیل به پایگاهی برای انجام عملیات تبلیغاتی و خرابكارانه علیه دولتهای انگلستان و شوروی خواهد شد.
علی منصور، نخستوزیر وقت ایران، به مذاكره با نمایندگان دو دولت پرداخت. اما به علت آنكه به هیچ نتیجه مطلوبی دست نیافت و دیگر خود را قادر به اداره امور نمیدید از مقام خود استعفا داد و محمد علی فروغی (ذكاءالملك) سررشته امور را در دست گرفت. حضور متفقین در میهنمان از جنبههای مختلفی قابل طرح و بررسی است. با یورش نیروهای بیگانه تمامیت ارضی و حاكمیت سیاسی ایران پایمال اجانب شد و این مسأله باعث شد كشورمان تا مدتهای مدیدی نتواند خود را از قید و بند قدرتهای سلطهگر برهاند. از نظر اقتصادی، با آنكه ایران درگیر مشكلات عدیدهای بهخصوص قحطی و گرانی مایحتاج عمومی بود، باید عهدهدار مخارج میهمانان ناخوانده خود نیز میشد. تمامی راههای كشور به خصوص خطوط راهآهن و شوسه تحت كنترل نیروهای اشغالگر درآمد. نیروی كار ایرانی برای تهیه تداركات ارتشهای درگیر در جنگ، با نازلترین دستمزد به کار گماشته شد. منابع نفتی كشور غارت شد و بحران غذایی در كشور به اوج خود رسید. همراه با تمامی این مسائل، سیاستهای پولی مهاجمان و تحمیل مخارج ارتش اشغالگر و هزینههای كمكرسانی به شوروی، ملت ایران را با مشكلات عدیدهای روبهرو ساخت.
توقف واردات به كشور به علت جنگ، عایدات گمركی را كه یكی از عمدهترین منابع درآمد دولت بود به حداقل رساند و هرج و مرج موجود در كشور نیز جمعآوری هر نوع مالیات را غیرعملی ساخته بود. وضع غیرعادی كشور كه ناشی از تحمیل جنگی ناخواسته بود، همراه با مخارج سنگین و كمرشكن نیروهای متفقین در ایران، فشارهای تورمی را افزایش میداد و دولت ایران برای مقابله با آن تنها به افزایش نشر اسكناسهای در جریان میپرداخت كه خود امری نگرانكننده بود. اشغال ایران از نظر نظامی نیز نتایجی شوم و غیرقابل انكار داشت. با صدور دستور رضاشاه مبنی بر ترك مقاومت در ششم شهریور، ارتشی كه رضاشاه با صرف بودجه و هزینههای گزاف ایجاد كرده بود، به یكباره فروریخت و نتوانست در برابر حمله متفقین، جز مقاومتی بسیار اندك، كاری انجام دهد. حضور قوای بیگانه از نظر فرهنگی – سیاسی نیز ایران را دستخوش دگرگونی و تحولاتی بزرگ کرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان