24 مهر 1396, 23:54
پرسش:
از ديدگاه امام علي(ع) حقوق اجتماعي چه جايگاهي دارد و آن حضرت اولويت را به کدام عرصه از حقوق اجتماعي مي دادند؟
پاسخ:
حق از اساسي ترين مفاهيم کلمات امام علي(ع) در نهج البلاغه است و آن حضرت در خصوص حقوق اجتماعي و جايگاه و اهميت آن سخنان فراواني دارند. که در اينجا به برخي از فرازهاي کليدي آن اشاره مي کنيم. امام علي(ع) اساساً ضمن اينکه حق و حقوق اجتماعي را دادني و مراعات آن را بر همگان واجب مي دانند ولي برگرفتن حق تأکيد بيشتري مي نمايند، و آن را گرفتني توصيف مي فرمايند. «لا يدرک الحق الا بالجد» حق جز با تلاش و کوشش به دست نمي آيد. (نهج البلاغه- خطبه 29) از اين جمله به خوبي استفاه مي شود که حق گرفتني است نه دادني. يعني در جوامعي که زورمندان و غارتگران حاکمند يا در کمين حکومتند، هرگز نمي توان انتظار داشت که با ميل و رغبت حقوق مستضعفان را به آنها بدهند، چرا که قدرت آنان اصولاً از غصب حقوق ديگران به دست مي آيد و بازگرداندن حقوق ديگران به آنها مساوي است با از دست دادن قدرتشان و اين کاري است که هرگز آماده انجام آن نيستند.
در روايتي ديگر امام علي(ع) مي فرمايد: مرد را سرزنش نکنند که چرا حقش را (ولو) با تاخير مي گيرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه را حقش نيست بگيرد. (نهج البلاغه- حکمت 166) البته اين بدان معنا نيست که حق دادني نيست، بلکه در جاي خود ثابت شده که دادن حق و مراعات حقوق ديگران از واجبات حقوق اجتماعي است. همچنين آن حضرت در خطبه 216 نهجالبلاغه مي فرمايد: مپنداريد که اگر حق را به من بگويند، بر من گران خواهد بود. زيرا اگر کسي از کلام حق که به او گفته شود، يا عدلي که بر او عرضه شود، آن را سنگين و گران تلقي کند، عمل کردن به آنها براي او دشوارتر خواهد بود. و در ادامه مي فرمايند: هيچ گاه از گفتن حق باز نايستيد.
از سوي ديگر امام علي(ع) در عرصه حقوق اجتماعي اولويت را به حقوق متقابل ميان رهبر و مردم داده و به زيبايي اين حقوق متقابل را توصيف مي فرمايند. آن حضرت در خطبه 216 نهجالبلاغه که در صحراي صفين ايراد شده پس از ستايش پروردگار مي فرمايند: در ميان حقوق الهي، بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است، حق واجبي است که خداي سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايداري پيوند ملت و رهبر و عزت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمي شود، جز آنکه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمي شوند جز با درستکاري رعيت. و آنگاه که مردم حق رهبري را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راه هاي دين پديدار و نشانه هاي عدالت برقرار و سنت پيامبر(ص) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس مي گردد. اما اگر مردم بر حکومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيت ستم کند، وحدت کلمه از بين مي رود، نشانه هاي ستم آشکار و نيرنگ بازي در دين فراوان مي گردد، و راه گسترده سنت پيامبر(ص) متروک، هواپرستي فراوان، احکام دين تعطيل و بيماري هاي دل فراوان شود. مردم از اينکه حق بزرگي فراموش مي شود، يا باطل خطرناکي در جامعه رواج میيابد احساس نگراني نمي کنند! پس در آن زمان نيکان، خوار، و بدان قدرتمند مي شوند و کيفر الهي بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود. پس بر شماست که يکديگر را نصيحت کنيد و نيکو همکاري نماييد.»
سپس امام علي(ع) به ساير حقوق پرداخته و از حقوق حيوانات نيز سخن گفته است (نهجالبلاغه - نامه 25) و حتي نسبت به غيرمسلمانان نيز حقوقي را برمي شمرد که مراعات آن را بر همگان ضروري مي داند. چنانچه براي پيرمرد نصراني که به علت کهولت سن گدايي مي کرد، از بيت المال مقرري تعيين کردند و فرمودند: چگونه تا زماني که توان داشت او را در خدمت گرفتيد، حال که ناتوان شده او را رها کرده ايد! همچنين عهدنامه مالک اشتر (نامه 53 نهج البلاغه) نيز حاوي بيانات گهربار مولاعلي(ع) درباره حقوق اجتماعي است.
روزنامه كيهان، شماره 21720 به تاريخ 21/6/96، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان