20 اسفند 1396, 6:29
چرا قرآن کريم و پيامبر گرامي اسلام(ص) هم بشير است و هم نذير و کداميک براي اصلاح و ساختن يک جامعه اهميت بيشتري دارد؟
شهيد مطهري(ره) در اين باره ميفرمايد:
قرآن کريم هميشه درباره خود و پيغمبر ميگويد: بشير و نذير. اين بشير و نذير عبارةً اخري از اين است که هم راه را نشان ميدهد، هم چاه را. چون اگر فقط بخواهد راه را نشان بدهد و چاه را نشان ندهد، ممکن است کسي راه را ببيند، ولي چون چاه را نميبيند و غافل از آن است، خيال ميکند که در راه دارد ميرود، به چاه ميافتد. اگر فقط چاه را نشان بدهد، يک کار منفي است. اين چاه است، از آنجا نرو، خوب کجا بروم؟ مثبت و منفي با يکديگر بايد توأم بشود. اين راه، از اينجا برو، اين چاه، از اينجا نرو. اين راه را برو، آن بيراهه را نرو. اگر بگويد اين راه است، ولي خطر را نشان ندهد، کافي نيست. همين طور اگر خطر را نشان بدهد، ولي نگويد راه اين است، بگويد: اين خطر، از اينجا نرو. انسان ميگويد: از کجا بروم؟ اين است که قرآن کريم هميشه ميگويد: که راهنما و چاهنماست. بنابراين ما تعبير کلمه راهنما که ميکنيم، بايد چاه نما هم بگوييم. چون قرآن کريم به دليل اينکه بشير و نذير است، هم راه را مينماياند و هم چاه را.
راه است و چاه و ديده بينا و آفتاب - تا آدمي نگاه کند پيش پاي خويش چندين چراغ دارد و بيراهه ميرود- بگذار تا بيفتد و بيند سزاي خويش و مردم بيش از مقداري که به راهنمايي احتياج دارند، به چاهنمايي احتياج دارند، و لذا قرآن کريم بيش از مقداري که به بشير بودن تکيه ميکند، به نذير بودن تکيه ميکند، چون راه را انسان به حسب فطرت هم ميرود. در درجه اول چاه را بايد نشان داد، خطر را بايد اعلام کرد. (آشنايي با قرآن، ج 10، ص 164). قرآن کريم در دو سوره صفت منذر را براي پيامبر گرامي اسلام(ص) به تنهايي به عنوان حصر آورده است، يکجا در سوره رعد آيه 7 ميفرمايد: «انما انت منذر» جز اين نيست که تو (ايپيامبر) تنها منذر و ترساننده هستي. و در جاي ديگر در سوره ص آيه 65 ميفرمايد: «قل: انما انا منذر (اي پيامبر) بگو: جز اين نيست که من تنها منذر هستم. اين در حالي است که صفت مبشر براي پيامبر گرامي اسلام(ص) هيچگاه به صورت عبارت حصري نيامده است، يعني انما انت مبشر در قرآن کريم ذکر نشده است.
البته بشير و نذير در کنار يکديگر و توأمان در قالب عبارت حصري آمده است اما براي نذير و منذر هم جداگانه با عبارت حصري بيان شده است، نه براي بشير و مبشر و اين حکايت از اين دارد که جامعه بيشتر از بشارت نياز به انذار دارد و خطرات و آفات مسير تکاملي انسان را بايد بيشتر مورد تذکر و تأکيد قرار داد تا انسان از مسير هدايت الهي غافل نشود و طي طريق در مسير حرکت الهي را همواره حفظ کند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان