تزلزل و دودلی (5) (پرسش و پاسخ)
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: 9 اسفند ماه 1396
پرسش:
تردید، دودلی و تزلزل چیست و چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد و راهکارهای از بین بردن این رذیلت کدام است؟
پاسخ:
در چهار بخش قبلی به مفهوم شک و انواع شک و مراتب شک و عوامل و اسباب ایجاد شک شامل: 1- رذایل اخلاقی 2- تکبر در مقابل حق و تکذیب آیات الهی 3- پرورانیدن شک اولیه 4- جهل 5- مجادلههای دینی بیهوده و سنگین 6- ترس از پیروی حق، اقسام تذبذب و ثبات شامل: تذبذب در دین و تذبذب در امور دنیوی و اخروی پرداختیم اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
آثار شک
1- نابودی ایمان، فساد دین و شرک: این آثار در روایاتی که از امام علی(ع) رسیده است، بیان شده است (میزانالحکمه، ریشهری، ج 5، ص 1986)
2- خواری، ذلت و حقارت در دنیا: امام علی(ع) فرمود: هر که دستخوش شک شود، خداوند با قدرت خود او را خوار گرداند و با جلال و شکوه خویش وی را حقیر سازد، همان طور که در زندگی خویش کوتاهی کرده و به پروردگار خود مغرور گشته است. (تحف العقول ص 275)
3- بیاثر نمودن اعمال: امام باقر(ع) فرمود: با شک و انکار هیچ عملی سودبخش نیست (کافی، ج 2، ص 400)
4- دل مشغولی و اندوه: امام علی(ع) فرمود: کیست ناکامتر از آنکه از یقین (دست کشید و) به شک و حیرت روی آورد؟! همچنین آن حضرت میفرماید: علت سرگردانی شک است. (همان، ج 5540 (غررالحکم، ح 8084)
شک در قرآن کریم
قرآن کریم، افرادی از قوم حضرت نوح(ع)، حضرت هود(ع) [حضرت صالح(ع)]، حضرت موسی(ع)، حضرت یوسف(ع) و پیامبر اسلام(ص)] را به علت شک داشتن آنها سرزنش میکند و شک را نوعی پلیدی دانسته است که خداوند آن را بر افرادی که ایمان نمیآورند القا میکند و سینه آنان را به شکلی بسیار رنجآور تنگ میکند؛ همان طور که امام صادق(ع) در آیه شریفه...» کذلک یجعل الله الرجس علیالذین لایؤمنون (انعام- 125) فرمودند: منظور از رجس (پلیدی) در آیه، شک است (تفسیر عیاشی، ج 1، ص 377).
علامه طباطبایی(ره) شک را از مصادیق تعبیر «مرض قلبی» در قرآن میداند که دلهای مبتلایان به آن به پر کاهی میماند که هر لحظه دستخوش نسیمها گشته، به این سو و آن سو کشیده میشود (المیزان، ج 5، ص 620)
این صفت ناپسند موجب تزلزل دایمی و گمانهای بیپایه و تردیدها و احتمالات بیاساس میگردد و فرد متزلزل، پیوسته از نظر اعتقادات نیز با دو دلی دست به گریبان است که به فرموده قرآن مایه زیانکاری در دنیا و آخرت میباشد:
«و منالناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الاخره ذلک هو الخسران المبین.»
و برخی از مردم خدا را به زبان میپرستند، پس اگر خیری به او رسد، دل آرام گردد و اگر فتنهای به او رسد، روگردان شود، چنین کسی در دنیا و آخرت زیانکار است و این زیانی آشکار است. (الحج-11)
«انالذین آمنوا ثم کفروا ثم آمنوا ثم کفروا ثم ازدادو کفروا، لم یکن الله لیغفر لهم و لا لیهدیهم سبیلا.
همانا کسانی که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، سپس ایمان آوردند، سپس کافر شدند، سپس بر کفر افزودند، خدا آنان را هرگز نمیآمرزد و به راه راست هدایتشان نمیکند. (نساء- 137)
مذبذبین بین ذلک لا الی هو لاء و لا الی هولاء...
در این میان سرگشتهاند. نه با اینانند و نه با آنان... (نساء - 143)
در نهایت تأسف باید گفت که عموم مردم از مصادیق این آیه شریفهاند و علت نیز آن است که نه عالمند و نه متعلم، بلکه سرگردان و دنبالهرو فضای جامعهاند و به راهی میروند که جامعه در برابرشان ترسیم میکند، خواه حق باشد یا باطل.
به طور کلی این رذیلت در اکثر افراد مردم به چشم میخورد، بلکه میتوان گفت انسان طبعاً و به لحاظ نوع خلقت خود مذبذب است، چنانکه در قرآن کریم آمده است:
و اذا انعمنا علی الانسان اعرض و نابجانبه و اذا مسه الشر کان یوسا.
و هنگامی که به انسان نعمت دهیم، روی میگرداند و دوری میکند و چون شری به او رسد، نومید میگردد.