دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حقايقی از جهان آخرت

No image
حقايقی از جهان آخرت

يکي از آموزه‌هاي بنيادين همه اديان الهي، آموزه باور به معاد و جهان پس از مرگ است؛ نزديک به بيش از يک سوم آيات قرآن کريم به مساله معاد و رستاخيز نيک و بد اختصاص يافته است؛ قرآن علاوه بر استفاده انگيزشي از موضوع معاد براي ترغيب مومنان به کارهاي نيک و پرهيز از کارهاي بد و پليد، اساسا معاد را محصول و غايت معقول عالم معرفي مي کند و آن را بر توحيد و غايتمندي حکيمانه عالم مبتني مي داند. در آيات قرآن هم بر ضرورت معاد استدلال شده و هم تصوير روشني از رويدادهاي آن ترسيم شده است. بدون شک حقيقت جهان آخرت و رويدادهاي آن براي ما روشن نيست ويقينا تا در وضعيت عالم پس از مرگ قرار نگيريم، نخواهيم فهميد که حقيقت پاداش ها و کيفرهاي اخروي چيست. امام علي (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد: هرچه از دنياست، شنيدنش بزرگتر از ديدن آن و هرچه از آخرت است، ديدنش عظيم تر از شنيدن است! مع الوصف، مساله معاد همواره براي عده اي از انسان ها ناموجه و نامعقول تلقي شده و آن را دور از واقعيت دانسته اند؛ البته همه منکران معاد يکدست و يکسان نبوده و نيستند؛ عده اي، از خاستگاه شهوت عملي و براي رهايي از عذاب وجدان و آزادي عمل در هوس بازي به انکار معاد روي مي آورند و عده اي ديگر به سبب وجود شبهات علمي؛ در نوشتارحاضرکه توسط مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم تهيه شده پاره اي از شبهات مربوط به معاد شناسي قرآن کريم مطرح و به آنها پاسخ داده شده است.

چکيده شبهه

با تأمل در آيات قرآن و تصويري که از معاد و رستاخيز به دست مي دهد، ابهام هاي فراواني در ذهن شکل مي گيرد که باور به چنين مرحله اي از حيات را آن گونه که قرآن ترسيم مي کند، دشوار مي سازد! در قصه جهان پس از مرگ قرآن، پرسش هاي زيادي قابل طرح است که ظاهراً پاسخ روشني براي آنها نيست! پرسش هايي از اين دست که:

  1. کسي که در سن کودکي از دنيا مي رود، چه کسي از او مراقبت مي کند و وقتي رشد نمي کند، چه لذتي از نعمت هاي ابدي بهشتي مي برد و اگر به صورت جوان محشور شود، اين جوان، ديگر آن کودک نيست و عملي انجام نداده که بخواهد پاداش بگيرد يا عقاب شود!
  2. کسي که در سن پيري از دنيا مي رود، چگونه مي خواهد از نعمت هاي بهشتي استفاده کند و با درد و ضعف و مرض پيري چه مي کند؟ اگر جوان شود، ديگر آن شخص نيست و قسمتي از عمرش، که بيشتر اعمال نيکش را در آن انجام داده است، ناديده گرفته مي شود؛
  3. تکليف زنان در بهشتي که نعمت هاي آن براي مردان است، چه مي شود؛
  4. زندگي ابدي و يکنواخت چه لذتي دارد و خستگي و احساس بطالت را به همراه مي آورد! 5. مباحث مطرح شده در قرآن با نتايج علوم طبيعي سازگاري ندارد! 6. ...

مقدمه

آموزه معاد يکي از اصول دين است؛ يعني جزو مسائلي است که انسان بايد با تحقيق و بدون تقليد آن را باور کند؛ آن مقدار از اين آموزه که با پاي عقل مي توان پيمود، اثبات اصل معاد و پاره اي از مختصات کلي آن است اما درباره جزئيات آن بايد به وحي پيامبران گوش سپرد؛ از اين رو پس از باور به اصول دين با دليل هاي محکم عقلي، خود عقل، ما را به تبعيت از قرآن و معصومان عليهم السلام، در جزئيات مسائل مربوط به معاد، رهنمون مي شود.

قلمرو علوم طبيعی، محدود به امور تجربه پذير

«علم تجربي بر دو پايه مبتني است: فرضيه و آزمون؛ براي تبيين يک پديده، ابتدا مسأله و سپس فرضيه اي در ذهن يک محقق نقش مي بندد و پس از آن، فرضيه مورد آزمايش قرار مي گيرد؛ اگر آزمايش ها فرضيه را تأئيد کرد به صورت يک اصل يا قانون علمي، مورد قبول واقع مي شود و تا فرضيه جامع تري نيامده، آن اصل به قوت خود باقي است؛ علم، از اين راه به کشف علت ها مي پردازد؛ اين روش در کنار مزيت هاي زيادي که دارد، از کاستي ها و ضعف‌هایی هم رنج مي برد؛ بزرگ ترين نارسايي آن اين است که محدود به آزمون است؛ يعني فقط درباره چيزي مي تواند اظهارنظر کند که قابل آزمايش باشد»(1) و به قلمروهايي که قابل آزمايش نيستند، راهي ندارد؛ بنابر اين اگر نتواند چيزي را ثابت کند، دليل بر نيستي آن نيست؛ مسائل مربوط به قيامت، در رتبه اي است که علم طبيعي و تجربي بشر نمي تواند درباره آن قضاوت کند؛ علم تجربي نه مي تواند آن را اثبات و نه نفي کند؛ البته پهنه طبيعت و فرايندهايي که در دل آن رخ مي دهد و علم تجربي مي کوشد تا آنها را تبيين کرده و توضيح دهد، مي تواند به عنوان شواهدي بر امکان و وقوع معاد مورد توجه قرار گيرد؛ چنانکه قرآن کريم در آيات متعددي براي رفع استبعاد از امکان و وقوع معاد، به رويدادهايي که در عالم طبيعت رخ مي دهد، استناد کرده است؛(2). براي فهم جزئيات و توصيفات جزئي معاد، راهي جز آموختن از پيامبران و کتاب هاي آسماني، وجود ندارد.

فقدان غم و اندوه و ملال در بهشت

خداوند داناي توانا درقرآن براي توصيف بهشت و نعمت هاي آن، از باغ و نهر و درختان ميوه و... نام برده است؛ اما اين بدين معنا نيست که آنچه در بهشت است، عيناً مانند نعمت هاي دنيوي است؛ بلکه به مراتب بالاتر و والاتر از اينها است؛ خداوند در قرآن مي فرمايد: «فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُون»(3)« هيچ شخصي نمي‌داند كه خدا چه نعمت هايي، كه مايه روشني ديده است، براي بهشتيان، در برابر اعمال نيکي که آورده اند، پنهان کرده است! مقصود از پنهان کردن اين است که از حواس آنان پنهان است؛ زيرا آن نعمت ها فوق علم و تصورات ذهني آدميان است(4).

برخي مي گويند که ماندن در بهشت تا ابد، خسته کننده و ملال آور است! اولادر همين دنيا هم همه نعمت ها خسته کننده نيستند؛ آيا کسي که در سراسر عمر خود آب مي نوشد يا غذا مي خورد، خسته مي شود؟ يا کسي را مي توان سراغ گرفت که در منطقه خوش آب و هوا زندگي مي کند، از آن خسته شود و دوست داشته باشد به منطقه بد آب و هوا برود؟! اگر بعضي از نعمت ها هم موجب کسالت مي شود به سبب ظرفيت محدود ماست؛ در حالي که در بهشت اين مشکلات وجود ندارد؛ برفرض اينکه برخورداري زياد از نعمتي، موجب خستگي شود، در بهشت به سبب اينکه انواع نعمت ها فراهم است، هيچ چيز موجب دلزدگي بهشتيان نمي شود؛ خداوند متعال مي فرمايد: «لَهُمْ فِيها ما يَشاوُن»(5) در آنجا هرچه بخواهند، فراهم است؛ «خالِدِينَ فِيها لايَبْغُونَ عَنْها حِوَلا»(6) «منزل و ماواي بهشتيان مخصوصاً آناني که در بهشت فردوس اسکان يافته اند، بقدري مطبوع و مطلوب است که اصلاً خواهان تحويل و تحول و تغيير مکان نيستند! از همه مهمتر اينکه: اگر آنچه در بهشت است از نوع آن چيزهايي باشد که در دنيا هم هست، يعني با مطلوب واقعي انسان سنخيت ندارد، خستگي آور است؛ ولي دليلي ندارد انسان به چيزي برسد که آن چيز، عين خواسته نهايي و فطري اوست يا پيوندي با خواسته هاي فطري و اصيل او دارد (يعني جنبه کرامت الهي دارد) و از آن خسته شود؛ انسان وقتي به آن هدف مي رسد، معنا ندارد از هدف خودش، تنفر پيدا کند؛ انسان از چيزي تنفر پيدا مي کند که هدف اصلي و اصيلش نيست؛(7) بنابر اين اشکالي که بر زندگي پس از مرگ گرفته اند و گفته اند: نعمت هاي بهشتي از آن رو که ابدي هستند، تکراري و ملال آورند، رنگ مي بازد و وجاهت خود را از دست مي دهد!

کودکان و زندگی پس از مرگ

کسي که در سن کودکي از دنيا رفته مکلف نبوده است؛ نه گناهي انجام داده تا کيفر ببيند و نه عمل صالحي تا ثوابي ببرد و مستحق پاداش شود؛ کودکان در عالم قيامت بر دو دسته اند: کودکان مومنين و کودکان کفار و منافقين؛ کودکان مومنين به تفضل الهي به بهشت خواهند رفت؛ امام صادق (ع) مي فرمايد: هرگاه کودکي از مومنان از دنيا رفت، منادي در ملکوت آسمان و زمين ندا مي دهد که فلاني، فرزند فلاني از دنيا رفته است؛ اگر پدر و مادر يا يکي از بستگان مومن او ازدنيا رفته باشد، کودک را به او مي سپارند تا از او پرستاري کند و اگر کسي يافت نشد، او را به حضرت فاطمه(س)مي سپارند و آن حضرت تا زماني که يکي از پدر و مادر يا نزديکانش به او ملحق شوند، از کودک مراقبت مي کند؛(8) در روايت ديگري امام صادق(ع) است که فرمود: خداوند کودکان مومنين را به ابراهيم(ع) و ساره می‌سپارد تا تغذيه شان کنند ... وقتي روز قيامت برپا مي شود آنان را لباس پوشانيده و معطر مي کنند و به پدرانشان تحويل مي دهند؛ پس آنان پادشاهاني هستند در بهشت با پدرانشان!(9) طبق اين روايات تا فرارسيدن قيامت، از کودکان مراقبت خواهد شد؛ امّا در روزقيامت، امام علي(ع) در ذيل آيه 21 سوره طور، از پيامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «إن المؤمنين و اولادهم في الجنة» مومنان و فرزندانشان در بهشت خواهند بود؛ در ذيل همين آيه ابن عباس مي گويد: فرزندان به سن بلوغ رسيده، هرچند اعمالشان ناقص باشد، به منظور گراميداشت پدرانشان، به درجات آنان ملحق مي شوند؛ (10) اما کودکان کفار و منافقين، به دليل آيه «وَ لاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْري» (11) هيچ کس بار گناه ديگري را به دوش نمي کشد؛ هرگز به سبب گناه پدرانشان به جهنم نمي روند اما اينکه سرنوشت آنان چه مي شود، نظرات مختلفي وجود دارد که الآن محل بحث نيست و امر آنان با خداست و گزاف نيست بگوئيم با رحمت و مهرباني خداوند به بهشت خواهند رفت؛ اما به هر روي، کودکان نيز به صورت کودک وارد بهشت نمي شوند و با قدرت الهي به صورت جوان به بهشت داخل خواهند شد.

بهشت، نزهتگاه جوانان

کسي که در سن ميانسالي يا کهنسالي از دنيا مي رود و انسان نيکوکاري است، در قيامت به صورت جوان وارد بهشت مي شود؛ امام محمدتقي(ع) فرمود: «لانّ اهل الجنة کلهم شبابا و لايکون فيهم کهل» (12) اهل بهشت همه جوانند و پيري در ميان آنها نيست؛ حال اگر کسي بگويد: اگر پيران به صورت جوان محشور شوند ديگر آن افرادي نخواهند بود که در سالمندي از دنيا رفته اند، پس مساله کيفر و پاداش اعمالش در دوران پيري چه مي شود، مي گوئيم: جوان شدن باعث نمي شود اعمال دوران پيري فرد از بين برود؛ چون آنچه شخصيت انسان را مي سازد، روح اوست که همواره ثابت است و پيري در آن راه ندارد؛ من حقيقي هرشخص، جوهر وجود او، يعني روح اوست که در طول ده ها سال با وصف وحدت حقيقي، باقي مي ماند و اين وحدت و شخصيت يکپارچه را با علم حضوري خطاناپذير مي يابيم؛ درصورتي که اجراي بدن بارها عوض مي شود؛(13) به همين جهت کسي که در سن جواني جنايتي مرتکب شود، اگر پير هم بشود، همه مي گويند اين همان شخص است و بايد مجازات شود؛ در حقيقت آن جوان همان پير کهنسالي است که سال ها اعمال نيک انجام داده و روح او در کالبدي جوان محشور شده است؛ روح انسان به سبب افکار، عواطف و رفتارهاي صالح، نه تنها پير نمي شود که هرروز، جوان تر، شاداب تر و شادمان تر مي شود و در هنگام ورود به بهشت، جسمي متناسب و همگن با روح جوان خويش پيدا مي کند؛ در بهشت همه چيز باهم هماهنگ و همگن است و هيچ تغاير و بي تناسبي ميان اجزاي آن وجود ندارد!

زنان مؤمن و لذت های بهشتی

خداوند متعال درتوصيف نعمت هاي بهشتي موارد بسياري را بيان کرده است که هيچکدام اختصاصي به زنان يا مردان ندارد و همه بهشتيان از آن بهره مند مي شوند؛ تنها نعمتي که در ظاهر اختصاص به مردان دارد «حورالعين» است؛ اگر مردان، زنان متعدد خواهند داشت، زنان هم از نعمت همسران بهشتي برخوردار خواهند بود؛ اين همسران يا همان همسران مومن دنيايي زنان هستند و يا با مردان بهشتي ديگري ازدواج خواهند کرد؛ اگر مرد و زن، هر دو اهل بهشت باشند، هيچ زني، مرد ديگري را بر همسر مومن دنيايي خود برنخواهد گزيد و اگر مردي، اهل دوزخ و زنش اهل بهشت باشد، زن مخير خواهد شد که با مرد ديگري ازدواج کند؛ از آنجا که بهشت تجلي فطرت پاک الهي است و زنان فطرتا طالب يک مردند نه بيشتر، در بهشت نيز همسران متعدد نخواهند داشت؛ طبق آيات قرآن زنان مومن در قيامت با همسران مؤمن خودشان وارد بهشت مي شوند :« ادْخُلُوا الْجَنَّةَ اَنْتُمْ وَ اَزْواجُكُمْ تُحْبَرُون» (14) شما و همسرانتان در نهايت شادماني وارد بهشت شويد. در منابع کلامي و روايي آمده است که در روز قيامت اگر شوهر زن مومن اهل بهشت باشد، زن، او را با اختيار خود مي پذيرد و اگر اهل جهنم باشد، مردي را از ميان مردان بهشتي انتخاب مي کند؛ حال اگر زني، شوهرش از دنيا رفت و دوباره ازدواج کرد و هر دو مرد اهل بهشت بودند، زن به کدام يک تعلق دارد؟ پيامبراکرم (ص) در جواب ام سلمه که اين سؤال را پرسيد فرمودند: «اي ام سلمه! هر کدام که بهتر است و حسن خلقش بيشتر است را انتخاب مي کند؛ (15) پس زنان هم در بهشت از همه نعمت ها و از جمله، همسران پاک، برخوردار خواهند بود.

____________________

  1. مجموعه‌ آثار استاد شهيدمطهري، ج‌2، ص: 79
  2. به عنوان مثال رجوع شود به آيات پايانی سوره مبارکه ياسين؛
  3. سجده/17
  4. الميزان/ ج 16ف ص 395
  5. نحل / 31
  6. کهف / 107
  7. مجموعه ‌آثار استاد شهيدمطهري، ج‌4، ص: 653
  8. بحار الانوار ج 5 ص 294
  9. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‌23، ص: 350
  10. بحار الانوار ج 5 ص 294
  11. اسراء / 15
  12. بحار الانوار ج 50 ص 8
  13. آموزش عقايد آيت الله مصباح يزدی، ص357
  14. زخرف / 70
  15. بحار الانوار ج 8 ص 119

روزنامه كيهان، شماره 21206 به تاريخ 21/8/94، صفحه 6 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

Powered by TayaCMS