25 اردیبهشت 1396, 5:1
خوش اخلاقی دارای دو معنای عام و خاص است. معنای عام آن اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه كمالات و خصلتهای پسندیدهای است كه انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها میآراید و معنای خاص آن خوشرویی، خوشرفتاری و برخورد شاد و پرنشاط با دیگران است. مقصود ما از این گفتار معنای خاص خوش اخلاقی است. به طور كلی رابطه با مردم و اخلاق اجتماعی یكی از مهمترین و گسترده ترین عرصههای خودسازی و پرورش تواناییهای انسان است. در اصطلاح اخلاقی و آموزههای دینی اسلام به كسی خوش اخلاق گفته میشود كه با گشاده رویى، زبانی ملایم و برخوردی شاد با مردم روبهرو میشود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد كه با خوشروئى برخورد كند، صورتی پر از تبسم، و كلماتى پر از محبت و لطف داشته باشد. صادق آل محمد (ع) در تعریف خوش اخلاقی فرموده: حسن خلق آن است كه برخوردت را نرم كنی، سخنت را پاكیزه گردانی و برادرت را با خوشرویی دیدار نمایی. (جامع السعادات، ج۱، ص۳۲۴) دین اسلام همواره پیروان خود را به نرم خویی و ملایمت در گفتار و رفتار فرا خوانده و از درشتی و تندخویی بازداشته است. می دانید چرا؟ چون این آموزه یكی از مهمترین عوامل قدرت، موفقیت و پیروزی انسان در زندگی است. آیا میدانید مهمترین عامل موفقیت انبیای الهی به خصوص پیامبر گرامی اسلام (ص) در جذب قلوب انسانها و گسترش دین چه بوده است؟ این عامل همانا خوش اخلاقی، گشاده رویی، كلام نرم و دلنشین و نرم خویی آن حضرت بوده است. حسن خلق و خوش رویی در نفوذ سخن انسان در دیگران اثری شگفت دارد. درباره پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) كه مصداق كامل حسن خلق بود خدای مهربان فرمود: وَ إِنَكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ: و راستى كه تو را خویى والاست. (قلم، ۴) بعد در آیه ای دیگر فرمود به همین دلیل هم توانستی در دلها نفوذ كنی و آنان را پیرامون خود گردآوری و در دعوت خویش موفق عمل كنی. فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُواْ مِنْ حَوْلِكَ چون در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم خو شده ای اطرافت گرد آمدند و اگر خشن و سنگ دل بودی، هر آینه از گردت پراكنده میشدند. (آل عمران، ۱۵۹) راهكار تحصیل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن عبارت است از: ۱. توجه به ارزش و آثار خوش اخلاقى و آثار نیك آن و همچنین زشتى بداخلاقى و آثار بد آن، براى این منظور بهترین راه موجود، مطالعه روایات و آیاتى است كه در زمینه حسن خلق و سوء خلق وارد شده است. ۲. پرورش عواطف انسانی، یكى از ابعاد مهم وجودى انسان عواطف طبیعى، انسانى و ایمانى او است. دوست داشتن دیگران و ایجاد رابطه عاطفى با سایر انسانها قابل رشد و تربیت است. انسانهای مهربان شاخص ترین و دوست داشتنی ترین افراد جامعه و یك فامیل هستند. قسمت بزرگى از شادى زندگى از طریق ایجاد ارتباط عاطفى با دیگران تأمین مىشود باید توجه نمود كه این شادى از طریق خوشاخلاقى، یعنى ایجاد رابطه عاطفى مثبت، محبت كردن و دوست داشتن دیگران به دست مىآید و بداخلاقى كه در واقع همان رابطه عاطفى منفى است، موجب كدورت و عذاب زندگى خواهد بود و دیگران را از گرداگرد انسان مىپراكند. امام على (ع) فرمود: بداخلاقى زندگى را سخت مىكند و موجب عذاب نفس است. ۳. تمرین و نهادینه سازی، از راههاى دیگر تحصیل خوش اخلاقى و رفع بداخلاقى تمرین عملى خوش اخلاقى هنگام برخورد با دیگران است. هر كس قادر است با یك تصمیم قوى و عزم جزم با رعایت اصل تدریج، به تمرین عملى در این زمینه بپردازد. اگر كسى تصمیم بگیرد حداقل به مدت چهل روز در برخورد خود نسبت به اطرافیان تجدید نظر نماید و در این مدت با رویى گشاده، لبى خندان و رابطهاى صمیمى برخورد نماید، نرم و زیبا سخن بگوید، قطعاً نتایج خوبى خواهد گرفت. یكی از مهمترین كارهایی كه در این زمینه باید تمرین كرد برخورد شاد است. در فرهنگ دینى ما، نسبت به سلام كردن، مصافحه و تبسم، احترام، محبت و ابراز علاقه قلبى سفارش و اهتمام فراوان شده است. عدى بن حاتم مىگوید: وارد مدینه شدم. پیامبر خدا(ص) مرا شناخت از جاى خود برخاست و دست مرا گرفت و به خانه خود برد... من از فروتنى وى غرق حیرت شدم و از اخلاق پسندیده و ملكات فاضله، و از احترام فوق العادهاى كه نسبت به تمام افراد قائل بود دریافتم كه وى فرد عادى، و فرمانرواى معمولى نیست.حتى وقتى كه عمیقاً غمگین و ناراحت هستید، سعی كنید خود را شاد نشان دهید و تبسم نمایید. چنان كه امام على (ع) در توصیف مؤمن مىفرماید: شادى مؤمن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان است. (المؤمن بِشره فى وجهه، و حزنه فى قلبه) (نهج البلاغه، حكمت ۳۳۳). ۴- شوخ طبعی، یكی دیگر از عوامل خوش اخلاقی، داشتن روحیه شوخی و مزاح است. به عبارتی حواسمان باشد که مزاحی باید صورت بگیرد که از حق تجاوز نشود و مشتمل بر سخن باطل یا ایذاء و اهانتی نباشد و باعث سرور گردد، که چنین مزاحی مذموم نیست. در شوخی کردن با دیگران، هم باید ظرفیت طرف مقابل سنجیده شود، هم از افراط و زیاده روی پرهیز گردد، هم از تحقیر و توهین و استهزای دیگران اجتناب شود، هم وقار و هیبت خودِ شخص محفوظ بماند. نشاندن گل لبخند به چهرهها به قیمت خرد کردن شخصیت یک انسان و ایجاد شادی در عده ای به بهای غمگین ساختن یک مسلمان، زیبنده و شایسته نیست. بنابراین اعتدال در هر امری پسندیده است، در مزاح و شوخی نیز همچنین، تا معاشرتها پاک و دوستیها با دوام و رابطهها صمیمی و برادرانه باشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان