23 فروردین 1396, 7:42
تمامی انسانها در طول زندگيشان بارها به نحوي دچار شكست و عدم موفقيت شدهاند و لحظات سخت و دشوار شكست را تجربه كردهاند و آن را پشت سر گذاشتهاند يا مزه تلخ آن را چشيدهاند. هر كس تلاش بكند و شكست بخورد غمگين ميشود. شكست معمولاً مساوي با از دست رفتن يك موقعيت است. اگر كسي تلاش نكرده باشد طبعاً حس نميكند چيزي را از دست داده است، براي ايجاد حس شكست بايد امتحاني كه گرفته شده منطقي باشد مثلاً اگر كسي درس هندسه را نخوانده باشد و در امتحانش رد شود، احساس شكست خواهد كرد. ناكامي يعني نرسيدن به آرزوها و اهداف. ناكامي به دو طريق حاصل ميشود: يكي نرسيدن به اهداف منطقي يا انتخاب اهداف غيرمنطقي و غيرممكن. شرايط امروز جامعه به گونهای است که برخی را وادار ميكند سعي كنند از ديگران جلو بيفتند. بد نيست گاهي توقع مان را كم كنيم تا منطقیتر با مشکلات روبهرو شویم.
اينكه «چطور با شكست برخورد كنيد» اهميت ويژهاي دارد. اعتماد به نفس حاصل تلاش، استفاده از الگوها و روشهاي مناسب و صرف وقت است. آدمهاي ضعيف مدام فكر اين هستند كه چطور شكست نخورند! هيچ ربطي هم به سختي يا آساني كار ندارد. آدمهاي موفق بيشتر به خوب انجام دادن كار و كسب تجربه فكر ميكنند ولي آدمهاي ضعيف مدام فكر نتيجه هستند. دسته اول از كارهاي سخت استقبال ميكنند چون دنبال ياد گرفتن هستند. اينها پس از هر شكست ميگويند: اين دفعه را باختم ولي در عوض تجربه كسب كردم! دفعه بعد از روش ديگري استفاده خواهم كرد. تلاش و آموزش، كارايي را افزايش ميدهد. پس بهتر است از اين روش استفاده كنيم و به جاي خودخوري براي اداره زندگي، بايد مسئوليت قبول كنيم نه اينكه خود را سرزنش كنيم. هميشه و در همه جا پشتكار، تعهد و تلاش نتيجه ميدهد. بعد از هر شكست از خود بپرسيد: حالا بايد چه كار كنم؟ هيچ آدم عاقلي دنبال دلايلي كه قابل اصلاح نيستند نميگردد. هيچ رفتاري هم تك عاملي نيست. اكثر رفتارها قابل اصلاح هستند، پس اهميت آموزش را فراموش نكنيد. براي اينكه كسي قهرمان شود از سن قبل از مدرسه روزي حدود هشت ساعت تمرين ميكند. طبعاً اگر اين قهرمان برادر دوقلويي داشته باشد كه تمرين نكرده باشد، هرگز به موقعيت او نخواهد رسيد. آدمها خيلي بيشتر از آنچه فكر ميكنند توان ياد گرفتن دارند و بدانيم كه دليل اكثر شكستها كمكاري و عدم آموزش است. غالباً آدمها آخرين حد توانايي خود را نميدانند چون هرگز سعي نكردهاند به آن حد نزديك شوند. واضح است كه بعضي از دلایل شكست، بهانه هستند. خودكمبيني هم چيزي شبيه به همين است، اما قبل از عمل بروز ميكند. بهانههايي كه زياد استفاده ميشوند از اين قرار است: خستهام، مريضم، عصبانيم، آماده نيستم و... اين بهانهها در كوتاهمدت اضطراب و ناكامي حاصل از شكست را تخفيف ميدهند، اما در درازمدت موجب كاهش اعتماد به نفس و افزايش ترس ميشوند. كلام آخر اينكه گاهي خيلي به خودمان سخت ميگيريم، خيلي از خودمان توقع داريم، گاهي هم خيلي تلاش نميكنيم. آدم بايد پرتلاش و كمتوقع بوده و هميشه دنبال راههاي بهتر باشد.
امیرمؤمنان علی(ع) از اموری که در ضمن روش تربیتی خویش قرار داده است و فرزندان را بر آن تربیت و نمو و رشد داده است تذکر یاد آخرت و مرگ و بیان فلسفه معاد است، لذا فرمود: «بدان راهی پرمشقت و بس طولانی در پیش روی داری، و در این راه بدون کوشش بایسته، تلاش فراوان، اندازهگیری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه، موفق نخواهی شد. بیش از تحمل خود بار مسئولیتها بر دوش منه، که سنگینی آن برای تو عذاب آور است اگر مستمندی را دیدی که توشهات را تا قیامت میبرد و فردا که نیاز داری به تو باز میگرداند، کمک او را غنیمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بیشتر انفاق کن، و همراه او بفرست، زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جستجوی چنین فردی باشی و او را نیابی، به هنگام بینیازی اگر کسی از تو وام و قرض بخواهد(به او بده و) غنیمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پیش روی تو، گردنههای صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگین باران است و آنکه کند رود حالش بدتر از شتابگیرنده میباشد. سرانجام حرکت، بهشت و یا دوزخ است. پس برای خویش قبل از رسیدن به آخرت وسایلی مهیا ساز، و جایگاه خود را پیش از آمدنت آماده کن، زیرا پس از مرگ عذری پذیرفته نمیشود و راه بازگشتی وجود ندارد. از آنجا که جوان منطق پذیر است حضرت فلسفه توجه به قیامت را بیان میکند و به او تفهیم میکند که هدف از آفرینش انسان در واقع این است که انسان برای آخرت و دار ابدی کار کند لذا میفرماید: «واعلم یا بنیّ انّک انّما خلقت للآخره لاللّدنیا و للفناء لاللبقاء و للموت لاللحیاه...؛ پسرم بدان تو برای آخرت آفریده شدی نه دنیا،برای رفتن از دنیا، نه پایدار ماندن در آن، برای مرگ، نه زندگی جاودانه در دنیا، که هر لحظه ممکن است از دنیا کوچ کنی و به آخرت(و عالم برزخ) درآیی، و تو شکار مرگی هستی که فرار کننده آن نجاتی ندارد، و هر که او را بجوید به آن میرسد و سرانجام او را مرگ میگیرد. پس از مرگ بترس! نکند زمانی سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشی و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد که در این حال خود را تباه کرده ای.» از آنجا که یاد مرگ آثار تربیتی فراوانی دارد دوباره تأکید میکنم که پسرم فراوان بهیاد مرگ باش و به یاد آنچه که به سوی آن میروی، و پس از مرگ در آن قرار میگیری، تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باشی.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان