27 اسفند 1396, 6:37
مبناي تاريخ اسلام هجرت پيامبر اکرم(ص) است، و اين هجرت در ماه ربيعالاول اتفاق افتاده است، چرا اکنون در تقويمها، محرم را سال قمري قرار دادهاند؟
مشهور بين مورخان اسلامي اين است که اين کار در زمان خلافت عمر بن خطاب و توسط او پس از مشاوره با ياران پيامبر، صورت گرفت.(1) اما بررسيهايي که توسط برخي از محققان و تحليلگران در تاريخ اسلام صورت گرفته، نشان ميدهد که بنيانگذار تاريخ هجري، خود پيامبر اسلام بوده است. گروهي از مورخان بزرگ اسلامي نوشتهاند که پيامبر(ص)، پس از هجرت به يثرب در ربيعالاول، دستور داد از آن ماه تاريخگذاري کنند(2)، گواه اين معنا تعدادي از نامهها و اسناد و مکاتبات پيامبر است که از منابع تاريخي به دست ما رسيده و تاريخ نگارش آنها از مبدا هجرت قيد شده است، به عنوان نمونه؛
1- پيامبر اسلام، معاهدهاي با يهوديان مقنا امضا کرد که در آخر آن آمده است: اين پيمان را عليبن ابيطالب(ع) در سال نهم نوشت. (فتوحالبلدان، بلاذري ص71)
2- در پيماني که پيامبر اسلام با مسيحيان نجران منعقد کرد، آمده است: پيامبر به علي(ع) دستور داد که در آن بنويسد: اين پيمان در سال پنجم هجرت نوشته شده است.
(التراتيب الاداريه، کتاني، ج 1، ص 181)
براساس برخي قرائن و شواهد، ضبط حوادث و رويدادها تا سال پنجم، بر مبناي هجرت با شمارش ماه، انجام ميشده است از جمله آنها:
الف. ابوسعيد خدري ميگويد: روزه ماه رمضان، يک ماه پس از تغيير قبله، در هجدهمين ماه از هجرت واجب شد. (تاريخ الخميس، دياربکري، ج 1، ص 368)
ب. عبدالله بن انيس، فرمانده ستون اعزامي به جنگ سفيان بن خالد ميگويد: روز دوشنبه، پنجم محرم، در پنجاهمين ماه از هجرت از مدينه خارج شدم.
ج. محمد بن مسلمه درباره جنگ با قبيله قرطا (تيرهاي از قبيله بنيبکر) ميگويد: دهم محرم از مدينه بيرون رفتم، پس از نوزده روز غيبت، در شب آخر محرم، در پنجاهمين ماه از هجرت به مدينه بازگشتم. (المغازي، واقدي، ص 534)
بنابراين، بنيانگذار تاريخ هجري، پيامبر اسلام بوده، اما احتمالاً تا زمان خلافت عمر، چندان شهرت و عموميت نيافته بود.(3) به نظر ميرسد که چون تشکيلات اداري مسلمانان در زمان رسول خدا(ص) و بعد از رحلت ايشان خيلي توسعه پيدا نکرده بود ضرورتي براي تاريخگذاري احساس نميکردند، و تاريخگذاري به دست فراموشي سپرده شده بود، تا اينکه در زمان عمر بن خطاب که فتوحات پيش آمد، امور اداري و ديواني مسلمانان توسعه پيدا کرد و نامهها اشتباه ميشد و چون در زمان عمر، چند مورد اختلاف در حوادث و تاريخ برخي از اسناد و مطالبات پيش آمد(4)، عمر تاريخ هجري را رسميت بخشيد. نقل ميکنند که کسي يک سند از بدهکار آورد که تاريخ پرداخت آن ماه شعبان معين شده بود، ولي سالش معين نشده بود، براي مرافعه نزد خليفه رفتند، خليفه گفت: کدام شعبان؟ شعبان امسال يا شعبان سال گذشته؟ ديدند که چنين وضعي پيش ميآيد، به اين نتيجه رسيدند که بايد اسناد، تاريخ داشته باشد. لذا در سال 16 هجري عمر بن خطاب، اصحاب رسول خدا(ص) را جمع کرد و نظر آنان را در خصوص مبدأ تاريخ جويا شد، پيشنهادهاي مختلفي از جمله بعثت رسول خدا(ص)، تولد آن حضرت، تاريخ روميها مطرح شد و در نهايت؛ اميرالمؤمنين علي(ع) پيشنهاد کرد که هجرت رسول خدا(ص) را مبدأ تاريخ قرار دهند. خليفه پرسيد: چه ماهي؟ اصحاب رسول خدا(ص) گفتند: ماه بازگشت حجاج از حج را مبدأ قرار دهيم. حجاج ماه ذيالحجه به حج ميروند و تا برگردند ذيالحجه تمام شده است.
آري هجرت حادثه مهمي بود، و اگر هجرت پيش نميآمد، آن پيشرفت و رشد و شکوفايي که نصيب اسلام شد هيچ وقت حاصل نميشد، گويا نظر رسول خدا(ص) هم به اين جهت بود که هجرت خود و مسلمانان را مبدأ تاريخ قرار داد.
_____________________
1- تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 135.
2- تاريخالامم والملوک، طبري، ج2، ص 252.
3- الصحيح من سيرةً النبي، سيدجعفر مرتضي العاملي، ج 3، ص 55.
4- تاريخالامم و الملوک طبري، همان.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان