23 فروردین 1396, 21:47
كسي كه زياد از خدا عفو و بخشش بخواهد، خدا او را از تمام اندوهها ميرهاند و او را از هر تنگنايي بيرون ميآورد. درخواست عفو از خدا و ياد خدا بودن، نوعي عمل صالح است كه پاداش آن رهايي از اندوهها و گرفتاريهاست. بهطوركلي مشكلاتي كه افراد بشر در زندگي با آن مواجه هستند بر دو قسم است؛ اول، مشكلاتي كه براي صاحبش نقص و عيب محسوب ميشود، از قبيل حوادثي كه به آبروي شخصي لطمه ميزند، عفت شخص يا بستگانش در نظر مردم از بين ميرود. اين قبيل مشكلات براي انسان ننگ به حساب ميآيد و هيچ پاداش دنيايي و نعمتي نميتواند عذاب روحي شخص را تسكين بخشد. بنابراين بايد ازچنين پيشامدهايي به خدا پناه برد و بايد هر فردي با تمام وجود بكوشد كه در چنين گردابي نيفتد. مستفاد از قرآن كريم و رواياتي كه در ارزش مومن وارد شده، اين است كه اگر قصور و تقصيري نباشد، خداي متعال از وقوع چنين حوادثي براي مومن جلوگيري ميكند و حوادث جهان را به گونهاي مقدر ميكند كه مومن مغلوب نشود. در اين زمينه خداوند در آيه 194 سوره بقره ميفرمايد: بدانيد كه خدا با متقين است، يعني خدا ياور انسان باتقواست و او را رها نميسازد. در جايي ديگر با تأكيد تمام ميفرمايد: انِّ ا... لمع المحسنين؛ بهیقین خدا با نيكان است. دوم، مشكلاتي كه براي انسان عيب و نقص محسوب نميشود. اين قبيل مشكلات تا جايي كه موجب تقويت اراده و حصول ملكه صبر و موجب ساخته شدن فرد شود، مطلوب و نعمت است، اما اگر داراي چنين آثاري نباشد و تنها زندگي را ناگوار سازد و موجب شود كه فرد خود را در برابر ديگران ضعيف و حقير احساس كند، از طرفي هم انسان را از بيراهه و كج روي باز ندارد، براي شخص زيانبار است و چه بسا تعادل روحياش را بر هم ميزند. يكي از پاداشهاي اعمال صالح در دنيا اين است كه خدا اين قبيل مشكلات را از فرد مرتفع ميسازد يا به او نيروي مقاومت در برابر آنها را ميدهد تا اينكه مشكلات را ساده ببيند علاوه بر اينكه پاداش صبر و مقاومتش هم محفوظ است. قرآن كريم اين حقيقت را با بياني مختصر به صورت يك قانون در آيه 2 سوره طلاق بيان فرموده است: و من يتقّا... يجعل له مخرجا؛ هر كس تقواي خدا را مراعات كند، خدا راه بيرون شدن از گناهان و شدائد را برايش ميگشايد. گرچه در بعضي روايات آمده كه مقصود بيرون شدن از شبهات و گناهان است، مثل روايتي كه در مجمعالبيان از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه آن حضرت آيه شريفه را تلاوت كردند و فرمودند: مفاد آيه بيرون آمدن از مشتبهات دنيا، دشواريهاي مرگ و سختيهاي روز قيامت است، لكن بايد دانست كه پيامبر بزرگوار در اين روايت بعضي از مصداقها را بيان كردهاند و آيه شامل گرفتاريهاي دنيا هم ميشود، بلكه سياق آيه با بيرون آمدن از مشكلات در دنيا مناسب است. همچنين در تفسير نورالثقلين از پيامبر (ص) نقل شده كه فرمودند: كسي كه زياد از خدا عفو و بخشش بخواهد، خدا او را از تمام اندوهها ميرهاند و او را از هر تنگنايي بيرون ميآورد. درخواست عفو از خدا و ياد خدا بودن، نوعي عمل صالح است كه پاداش آن رهايي از اندوهها و گرفتاريها است. در قرآن كريم مواردي از نجات يافتگان از شدائد و گرفتاريها، براي تعليم ديگران بيان شده است. مومنان از اين قصهها عبرت ميگيرند و ميفهمند كه اسباب جهان به اراده حكيمانه موجود ناپيدايي متكي است. قرآن قصه نجات يونس (ع) را در آيات شريفه 139 تا 145 سوره صافات بيان ميكند و ميفرمايد: به راستي يونس از فرستادگان ما بود، آنگاه كه از قوم خود به كشتي پرجمعيتي گريخت، كشتي به خطر افتاد، قرعه زدند و قرعه به نام وي افتاد. او را به دريا انداختند، ماهي بزرگ او را بلعيد و او خود را سرزنش ميكرد. اگر او اهل تسبيح نبود تا روز قيامت در شكم ماهي ميماند. بعد از آن يونس(ع) را از شكم ماهي درحالي كه بيمار و ناتوان بود به صحراي خشكي افكنديم. همچنين قرآن كريم در جايي سرگذشت حضرت زكريا را يادآوري ميكند و در آيات 89 و 90 سوره انبياء ميفرمايد: يادآور حال زكريا را، آنگاه كه خدايش را خواند كه بارالها مرا تنها وامگذار كه تو بهترين وارثي. ما هم دعايش را مستجاب كرديم و يحيي را به او بخشيديم و همسرش را كه نازا بود قابل به ولادت گردانيديم، زيرا آنها در كارهاي خير سرعت ميگرفتند و پيوسته در حال بيم و اميد ما را ميخواندند و هميشه در برابر ما خاضع و خاشع بودند. همچنين از امام صادق(ع) روايت شده كه وقتي برادران يوسف او را به چاه انداختند، جبرئيل بر او وارد شد و دعاي مخصوصي به او آموخت و يوسف بعد از خواندن آن دعا نجات يافت. در نتيجه دعا نوعي عمل صالح است كه بسياري از بلاها را از بين ميبرد و از وقوع بسياري از بلاها پيشگيري ميكند و تمامي افراد صالح كه اشاره شد كاملا خداپرست و اميدوار به فضل خدا و اهل ذكر و دعا بودند، خدا هم دعاي آنها را پذيرفت و اندوه آنان را برطرف فرمود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان