28 بهمن 1395, 3:4
پرسش:ويژگي ها و اوصاف روشنفکران واقعی و غيرواقعی را بيان کنيد؟
در بخش نخست پاسخ به اين سوال به سه ويژگي مقايسه اي ميان روشنفکران واقعي و حقيقي و روشنفکران غيرواقعي و حقيقي شامل: 1- عقل و بصيرت 2- آزادي انديشه 3- اهل کتاب، علم و دانش اشاره کرديم. اينک در بخش پاياني دنباله مطلب را پي مي گيريم.4-ايمان و اعتقاد به دين
داشتن ايمان و عقيده و پايبندي به دين تا پاي جان که به فرد جهت، انگيزه و حرکت مي دهد و وي را از آرمانهاي بلند بشري بهره مند مي سازد، از ديگر شرايط روشنفکر واقعي است. در واقع، تعهد، روحيه مسئوليت پذيري، در بند جاه و مقام و مال و شکم نبودن از ويژگي هاي يک روشنفکر متعهد و مؤمن است. ايمان به فرد، جرات، شهامت، و انگيزه براي دفاع از عقيده خويش مي دهد. يک روشنفکر واقعي حداقل بايد آنقدر شهامت داشته باشد که بدون کوچکترين واهمه اي به اهداف و آرمان بلند ديني و ملي خويش پايبند باشد و تا پاي جان از آن دفاع نمايد. برخلاف روشنفکر غيرواقعي و غيراصيل که به تقليد از روشنفکر غربي با هرگونه تقدسي مبارزه مي کند، هرچند اين تقدس برخاسته از ايمان خالص و خردپسند و معقول باشد!! خود نيز به هيچ عقيده اي مومن و متعهد نيست و طرفدار هر نسيم و بادي است که از مغرب زمين مي وزد.
بالاخره روشنفکر واقعي دين شناس است و درد دين دارد، يعني عملابه دين ملتزم و پايبند است. و قلبا معتقد است که دين حلال بسياري از نابسامانيها و مشکلات جامعه است. دين قادر به اداره جامعه است و به اين اعتقاد خويش باور تفصيلي و اذعان و يقين قلبي دارد. برخلاف روشنفکر غيراصيل، که اساسا معتقد است به اينکه دين افيون توده هاست و بايد ميان دنيا و آخرت، سياست و ديانت و دين و دنيا مرز قائل شد و آنها را از هم تفکيک کرد و اگر به مذهبي پايبند و معتقد است، که نيست، ايمان وي تقليدي و کورکورانه است. در مقابل، روشنفکر واقعي، اعتقادات خويش را نه از روي تقليد که از روي اجتهاد و باور علمي به دست آورده، معتقد به ارتباط تنگاتنگ ديانت و سياست است، و اساسا سياست را جزء لاينفک ديانت مي داند اين دو را از هم تفکيک ناپذير دانسته و تنها حاکميت مشروع در زمين را حکومت خدا مي داند. چرا که حاکم واقعي اوست.
آري چنين روشنفکراني درد دين دارند، و از روي باورهاي علمي و اجتهادي آن را يافته اند، عاشق علم، فکر، قلم اند، عميقا مسائل را تجزيه و تحليل مي کنند جلوتر از زمان حرکت مي کنند، در هر علمي که وارد مي شوند، سرآمد روزگارند، اگر عالم ديني اند، در فهم مسائل ديني همراه با زمان پيش مي روند، و متناسب با نيازها و پرسش هاي عصري به پاسخ يابي از متن دين مي پردازند.
بنابراين اين دو عنصر مثبت روشنفکري، تفکر و رسالت اجتماعي است، تفکر به معناي برخورداري از عقل نقاد است که روشنفکر را در مواجهه با پديده ها و موضوعات مختلف قرار مي دهد و رسالت اجتماعي نيز همان وظيفه روشنگري است که روشنفکر بر دوش خود احساس مي کند.
بر اين اساس بسياري از روحانيون چون سيدجمال الدين اسدآبادي، مرحوم آيت الله طالقاني، مرحوم مطهري، شهيد محمدباقر صدر، مرحوم حضرت امام، شهيد بهشتي و... از جمله روشنفکران مذهبیاند و الگوي روشنفکران حقيقي و واقعي محسوب مي شوند.
روزنامه كيهان، شماره 21065 به تاريخ 3/3/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان