دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پيشرفت جمع «توسعه» و «استقلال» است

No image
پيشرفت جمع «توسعه» و «استقلال» است

بررسی ديدگاه‌ها نسبت به ضرورت استقلال

روزنامه جوان

تاریخ: 28 شهریور ماه 1396

حميد جعفرزاده نياسری

توسعه يا استقلال، مسئله اين است

 پيشرفت نوعي حس فطري است كه در وجود انسان نهادينه شده است و در طول تاريخ، بشر همواره به دنبال اصلاح وضعيت و نيل به شرايط بهتر زندگي در عرصه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي بوده است. در حال حاضر كليدواژه «توسعه» در فرهنگ نوين، آنقدر مهم و باارزش واقع شده است كه مي‌توان گفت عدم حركت يك ملت يا كشور به سمت توسعه – يا به تعبير ما «پيشرفت»- و درجا زدن، به مثابه مرگ تدريجي آن ملت يا كشور قلمداد مي‌شود.

برنامه‌هاي جهاني حركت به سمت توسعه در مجامع جهاني با قدرت پيگيري مي‌شود. از دهه 1970 ميلادي كه سازمان ملل آن دهه را به عنوان «توسعه» نامگذاري كرد و از آن پس مجموعه برنامه‌هايي براي رسيدن به افق توسعه پايدار در كشورها طراحي كرد، در بسياري از كشورها برنامه‌هاي ابلاغي سازمان‌هاي جهاني به عنوان اسناد مهم و اساسي توسعه پذيرفته شد. اين سال‌ها در ايران مقارن با انقلاب شكوهمند اسلامي بود. انقلابي كه با شعار «استقلال» و «نه غربي، نه شرقي» به پيروزي رسيد و حمايت از اين شعارها غلبه مردم بر رژيم وابسته پهلوي را رقم زد.

پس از انقلاب و در دهه اول آن، به‌ رغم كمبودهاي جدي و جنگ تحميلي، ظرفيت‌هاي اوليه سياسي و نظامي براي رسيدن به سطح «پيشرفت مستقل» به جاي «توسعه تجويزي» شكوفا شد. در اين دهه بسترسازي مناسبي در نهادها و ساختار سياسي كشور با اتكا به ظرفيت داخلي و مردمي شكل گرفت كه طي آن وابستگي به كشورهاي ديگر جاي خود را به «مردم پايه» بودن و اتكا به توان توده ملت داده بود. صنايع نظامي نيز در سال‌هاي بحراني دفاع مقدس، با توجه به عدم همراهي بلوك شرق و غرب در نبرد با دولت متجاوز عراق، به حد قابل توجهي از «خود اتكايي» و پيشرفت مستقل رسيد، به گونه‌اي كه شايد مي‌توان صنايع نظامي و تجهيزات سازندگي و دفاعي توليد شده توسط تيم‌هاي موشكي، جهاد سازندگي و... را به عنوان نخستين بروز خروجي‌هاي «پيشرفت مستقل» انقلاب به حساب آورد. در سال‌هاي پس از جنگ نيز پيشرفت در پرتو استقلال كشور، به عنوان برنامه جدي دنبال شد و نتيجه آن، پيشبرد برنامه سازندگي كشور بود. البته در اين دوره، از سوي نظريه‌پردازان توسعه سياسي، پيشنهادهايي مبني بر لزوم توسعه اقتصادي كشور با مدل‌سازي از ساير كشورها با الگوي غربي و با به ‌كارگيري عبارت‌هايي چون «ژاپن اسلامي» و «آلمان اسلامي» مطرح گرديد، اما اين نظريات حدود هشت سال پس از جنگ در قالب «نظريه توسعه سياسي» كه مورد حمايت دولت وقت نيز قرار گرفت، پررنگ‌تر شد. توسعه سياسي، پيشنهاد عملي طيفي از گروه‌هاي فكري تحت عنوان «روشنفكران ديني» براي پيشرفت كشور بود كه مرتب از طريق رسانه‌ها ترويج مي‌شد. به اعتقاد حاميان تفكر «توسعه سياسي»، محروم كردن كشور پس از انقلاب از رابطه محكم با كشورهاي قدرتمند جهاني و ايجاد تنش‌هاي مكرر با آنها، مسائل و بحران‌هايي ايجاد كرده كه مخل امر توسعه كشور هستند. تنها راه پيشرفت كشور از نظر اين طيف، باز كردن گارد دفاعي و اصطلاح‌هايي چون «باز كردن دروازه‌هاي كشور به روي جهان»، «آشتي با جهان» و «سازش و تعامل‌گرايي» بود. اين نظريات در بعد اجرايي نيز تا حدودي توسط دولت وقت دنبال شد و البته نتيجه چشمگيري در حركت كشور به سوي پله‌هاي توسعه به همراه نداشت. اين مجموعه نظريات بعدها به الگوهاي توسعه‌اي بدل شد كه اساساً مباني و ضرورت «استقلال‌خواهي» كشور را زير سؤال مي‌برد. در همين زمان، رهبر انقلاب با طرح مسئله «الگوي پيشرفت» اسلامي و ايراني و لزوم تدوين «چشم‌انداز بومي» براي پيشرفت ايران، باب جديدي در نظريه‌پردازي توسعه و بحث پيرامون آن باز كرد.

بحث پيرامون كيفيت ارتباط دو كليدواژه «استقلال» و «پيشرفت» در حال حاضر نيز همچنان به عنوان يكي از مباحثي است كه نظرات گوناگون و بعضاً معارضي پيرامون آن صورت مي‌گيرد. براي كشف بهتر رابطه اين دو واژه بايد ابتدا تعريف درستي از هر دو، صورت گيرد.

ادبيات پيشرفت و توسعه

كاربرد واژه توسعه (development) توسط انديشمندان غرب پس از انقلاب صنعتي رايج شد. پس از آغاز فرايند توسعه صنعتي، كشورهاي عمدتاً اروپايي حاضر در اين فرايند، خود را «توسعه‌يافته» ناميده و ديگر كشورها را در رده «توسعه‌نيافته» يا «در حال توسعه» دسته‌بندي كردند. غربي شدن، افق توسعه بود و نسبت هر كشور با توسعه، در واقع به نسبت آن با غربي شدن بستگي داشت. اين نامگذاري‌ها نشان داد، فرهنگِ غربي و ارزش‌هاي آن ملاك توسعه قرار گرفته است و نه فناوري‌هاي پيشرفته يا برخورداري از دانش. مسير توسعه، پس از آن به عنوان تنها راه پيش روي ملت‌ها قرار گرفت و در كشور ما نيز ادبيات «توسعه» بسيار مصطلح بوده و هست. شايد كمتر به مراتب ارزشي كه اين واژه در خود دارد توجه شده است و شايد برخي اعتقاد داشتند، مي‌توان ذات غرب را از فرآورده‌هاي آن جدا كرد و به عنوان مثال نرم‌افزار توسعه را با ارزش‌هاي اسلامي همگون‌سازي كرد، اما اجراي فرايند توسعه در كشور در دهه‌هاي گذشته نشان داد، دقيقاً كشور با همان مسائل و فرهنگِ توسعه به عنوان مكملِ آن، مواجه مي‌شود. از همين رو برخي نظريه‌پردازان توسعه در كشور، معترف شدند كه براي توسعه‌يافتگي، لاجرم بايد ارزش‌هاي بومي را كنار گذاشت و ارزش‌هاي جهاني (بخوانيد غربي) را به رسميت شناخت. در مقابل اين تئوري، انديشه «پيشرفت» مسئله‌اي بود كه توسط رهبر انقلاب بيان شد. انديشه پيشرفت ضمن تقبيح واپس‌گرايي و سنت«زدگي»، معتقد بود ساخت دنيا از قضا برنامه اسلام بوده و پيشرفت تحت نظام معنايي اسلام، امري مطلوب است. توسعه‌اي كه جهت‌گيري آن به سمت تعالي (رو به بالا)ست، در تعارض و چالش با توسعه افقي و تك‌بعدي است و نمي‌توان گفت هر دو به يك مقصد خواهند رسيد.

حقيقت آن است كه هر دو واژه «توسعه» و «پيشرفت» هنوز مفاهيمي انتزاعي هستند كه امكان برداشت‌هاي بسيار متفاوت دارند. اگر اتفاق نظر و تشابه اين دو عبارت در «رسيدن از وضع موجود به وضع مطلوب» تلقي گردد، اين سؤال جدي مطرح مي‌شود كه وضعيت مطلوب «چيست» و «چگونه» بايد به آن رسيد. مقصد نهايي در توسعه، رسيدن به رفاه بيشتر در زندگي و نهايتاً خودشكوفايي افراد و بروز استعدادهاي انساني آنها بيان مي‌شود. در حالي كه پيشرفت، اهداف معنوي فراتر از زندگي مادي دارد كه همان رسيدن جامعه به سعادت حقيقي است و البته معتقد است جامعه غير برخوردار از امكانات مادي و معنوي، نمي‌تواند به سعادت بينديشد و لذا پيشرفت در امور دنيوي در طول پيشرفت اخروي تعريف مي‌شود.

استقلال و حاكميت ملی

ريشه لغوي عربي استقلال از «قلت» به معناي «كم كردن» برگرفته شده است. در مفهوم نيز استقلال به معني كم كردن وابستگي به ديگران و متكي به خود بودن است. در مفاهيم سياسي، غالب نظريات بر اين استوارند كه «استقلال» در كنار شاخص‌هاي ديگري چون «سرزمين»، «ملت» و «حكومت» پديده‌اي به اسم دولت را مي‌سازند. در برخي تعاريف، استقلال مشابه اين عبارات توصيف شده‌اند: «حالتي در كشور كه زمامداري آن تابع هيچ كشور ديگري نيست و در اداره امور خود داراي صلاحيت‌هاي انحصاري در اعمال حاكميت هستند.» نزديك‌ترين عبارت به «استقلال» در مفاهيم علوم سياسي، حاكميت ملي است. به گونه‌اي كه گاهي مترادف يكديگر عنوان شده‌اند. حاكميت ملي، مسئله‌اي است در تعارض با دخالت بيگانگان و شايد بتوان بعد بين‌المللي آن را «استقلال» نام نهاد.

رابطه استقلال و پيشرفت

همانگونه كه بيان شد، استقلال يكي از مختصات سياسي فرايند ساخت ملت است. از يكسو، ميل به مستقل شدن خصوصاً پس از فروپاشي بلوك شرق و پيش از آن در فرايند خروج از استعمار، در ملت‌هاي مختلف روندي رو به گسترش يافته و بسياري از قوميت‌ها، نژادها يا مذاهب پيرامون ايدئولوژي مشترك خود جمع شده و علم استقلال را به دوش گرفته‌اند. از سوي ديگر نيز اقتضائات جهان كنوني، امكان رابطه با ديگر كشورها را بيش از پيش فراهم نموده و نيازمندي‌هاي گوناگون كشورها به يكديگر مزيد بر علت شده است تا همكاري و مشاركت جهاني در پيشرفت كشورها غيرقابل انكار باشد. در نسبت استقلال و پيشرفت، سه دسته نظريه عمده وجود دارد:

1- انزواِ، مسير دشوار توسعه: برخي واژه استقلال را همرديف با انزوا تلقي كرده و هرگونه ارتباط با ديگر ملت‌ها را در حكم دخالت در امور حاكميت ملي قلمداد مي‌نمايند. البته اين بيشتر برچسبي است كه افراد منتقد استقلال به استقلال‌خواهان نسبت مي‌دهند. نمونه كامل اين مدل توسعه‌اي، كره شمالي است كه حداقل مبادلات و ارتباطات را به جهان پيراموني خود دارد و تلاش مي‌كند با اتكاي به خود، ابعاد مختلف نيازهاي زندگي ملت خود را رفع نمايد. شايد تا چندين قرن پيش، انزواگرايي خصوصاً براي تمدن‌هاي بزرگ غيرقابل تصور نبود، اما امروزه ايزوله كردن كشور و انسداد ارتباطات با ساير ملل بسيار دشوارتر از گذشته است. خاصه آن كه يك نگاه هژمونيك غالب مي‌كوشد كشورهاي خواهان استقلال را تحت فشار قرار دهد و در چنين شرايطي صرفاً با بستن مرزها، به آساني نمي‌توان اين حجم فشارها را متحمل شد. از قضا، كشاندن كشورها از شعار «استقلال» به حقيقت «انزوا»، برنامه‌اي است كه استيلاگران مدنظر دارند تا در دايره واژگان ملت‌ها، استقلال را مساوي با انزوا تعريف كنند. براي دولت و جامعه اسلامي، اين قرائت از پيشرفت، پذيرفتني نيست. بلكه در سيره حكومتي اسلام نيز اينگونه نبوده است كه دولت اسلامي، بدون هيچ توجهي به همسايگان يا ملل ديگر، به امر حكومت مبادرت ورزد. انديشه اسلامي بر ابلاغ مفاهيم و پيام اسلام به همه ملت‌هاي مستضعف جهان تأكيد دارد و چنين مسئله‌اي جز ارتباط با ساير كشورها ممكن نيست. لذا، انديشه اسلامي تحت هيچ شرايطي خواهان ايزوله بودن و انزوا نيست، گرچه معتقد است شرايط ساخت دروني كشور بايد به گونه‌اي باشد كه اگر روزي، از سوي همه كشورها تهديد به انزوا شد، قادر به تأمين نيازهاي اساسي خود باشد.

2- نفی استقلال: در متن نيز اشاره شد كه با توجه به گستردگي ارتباطات بشري و شكل‌گيري «دهكده جهاني» و نيز پيچيده شدن نيازها و مسائل بشري، عده‌اي استقلال را عبارتي مربوط به قرون ماضي تلقي مي‌كنند كه عصر آن به سرآمده است. برخي ديگر، استقلال را پديده‌اي در واكنش به استعمار به حساب مي‌آورند و اعتقاد دارند چون دوران استعمار سخت، تمام شده است، استقلال‌خواهي ديگر اهميت و ارزش گذشته را ندارد. درباره اين ديدگاه بايد اشاره كرد، نظريه مذكور ادعايي است تحقق نيافته كه مبتني بر ذهنيات نظريه‌پردازان آن برساخته شده است؛ چرا كه در شرايط كنوني و خصوصاً كشورهايي كه خود را «توسعه‌يافته» مي‌نامند، همچنان استقلال و تلاش براي به مخاطره نيافتن آن مسئله مهم اين كشورهاست و بر اساس اصل حاكميت ملي خود، اين كشورها هرگونه تهديد مرتبط با مسئله استقلال خود را با واكنش سريع و شديد دفع مي‌كنند. مسئله مرزهاي سياسي براي كشورهاي توسعه‌يافته همچنان حائز اهميت است و مسائلي نظير مهاجرت كه به تهديد مرزها منجر شود، به عنوان يك مسئله يا معضل در نظر گرفته مي‌شود. هرچند اتحاديه اروپا، در ابتداي قرن جاري به منظور كمرنگ كردن مرزهاي سياسي كشورهاي قاره سبز تشكيل شد، اما سريع‌تر از آن كه تصورش مي‌رفت با مخالفت‌هاي مردمي مواجه شد و مقاومت‌هاي جدي مردمي و برخي احزاب سياسي، آن را در مرز شكنندگي قرار داده و حتي دولت مهمي همچون انگلستان در اروپا، رسماً خروج خود از اين اتحاد را كليد زده است.

3- استقلال واقعی، در تعامل با پيشرفت: اين مسئله غيرقابل انكار است كه در توسعه وابسته و برون‌زا، وضعيت كشورِ در حال توسعه، كاملاً متغيري وابسته به كشور(ها)ي مرتبط و تجويزكننده نسخ توسعه‌اي است. به عبارت ديگر، توسعه حاشيه‌اي هميشه تابع تحولات جامعه مركز است. از طرف ديگر، ارتباطات گسترده با جهان پيراموني مي‌تواند مكملِ پيشرفت باشد و در صورتي كه با مسئله «حاكميت ملي» و استقلال معارض نباشد و كشور اختيار داشته باشد به شيوه خود مسير تعالي را بپيمايد، اتفاقاً مسهل امر توسعه است. لذا مي‌توان گفت از يك طرف چارچوب ارزشي جامعه كه پذيرش ارزش‌هاي استيلايافته در فرهنگ جهاني براي آن دشوار است و از سوي ديگر، حس قدرت‌طلبي كشورهاي توسعه‌يافته كه هدفشان از باز كردن مطلق دروازه كشورهاي ديگر، همچنان يافتن بازارهاي فروش و تأمين مواد اوليه خود است، تلاش براي نفي استقلال و بازي كامل در پازل طراحي شده جهاني شدن را بسيار مشكوك مي‌داند. از سوي ديگر استقلال به مثابه انزوا اساساً با آموزه‌هاي ديني در تقابل جدي است و نمي‌توان به بهانه استقلال، از تعامل هوشمند با ساير ملل و كشورها بازماند. لذا بايد به صورت نسبي و اعتدالي به مسئله استقلال نگريسته شود.

واژه «پيشرفت» دقيقاً مدنظر دارد تا «توسعه» را با «استقلال» گره بزند. به اين معنا كه صرفاً آن مسير توسعه مقبول است كه به ارزش‌هاي بومي يك كشور ارج نهاده و پيش‌فرض خود را نفي فرهنگ و ارزش‌هاي بومي تلقي نكند. از طرف ديگر نيز، دچار خودبرتربيني كه خود را بي‌نياز از هرگونه تعامل با سايرين بداند نشود و زمينه را براي شكل دادن به جامعه‌اي داراي آسايش و پيشرفت «همه‌جانبه» در مسير تعالي فراهم نموده و چنين الگويي را به جهان معرفي نمايد و مقتدرانه و با حفظ اولويت‌بندي فرهنگي، مرزهاي سياسي را به مرزهاي ايدئولوژيك گسترش دهد.

منبع: روزنامه جوان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS