دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آیت الله العظمی حسین مظاهری - بخش ششم

بسیاری از افراد دزد نیستند؛ اما برخی از آنها یک نوع دزدی ‌بدتر دارند و آن اینکه کم‌کاری‌می‌کنند یا در انجام وظایف کوتاهی می‌کنند، کارشان را بد انجام می‌دهند یا در موقع کار، بیکار می‌نشینند.
آیت الله العظمی حسین مظاهری - بخش ششم
آیت الله العظمی حسین مظاهری - بخش ششم

حق مردم

آیت‌الله‌العظمی حسین مظاهری - بخش ششم

شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۷

روزنامه اطلاعات

بسیاری از افراد دزد نیستند؛ اما برخی از آنها یک نوع دزدی ‌بدتر دارند و آن اینکه کم‌کاری‌می‌کنند یا در انجام وظایف کوتاهی می‌کنند، کارشان را بد انجام می‌دهند یا در موقع کار، بیکار می‌نشینند. در حقیقت کم‌کاری، بدکاری و بیکاری، نوعی دزدی است؛ مثلاً کارمند اداره می‌تواند فوراً کار ارباب رجوع را انجام دهد، اما آن را به تأخیر می‌اندازد یا انجام نمی‌دهد. در این صورت، حقوقی ‌که می‌گیرد، مثل مال دزدی ‌است! از دیوار خانه مردم بالا نرفته، اما کم‌کاری یا بیکاری ‌یا بدکاری‌اش، از دزدی ‌بدتر است. دزد کیفری ‌دارد و این شخص کیفرش مضاعف است؛ زیرا در خدمت به خلق خدا کوتاهی کرده و با اینکه می‌توانسته حاجات مردم را برآورَد، خودداری کرده است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: در روز قیامت، کسی ‌را که می‌توانسته به ‌دست خودش یا توسط دیگران، کار مردم را انجام دهد و کوتاهی کرده به صف محشر می‌آورند، در حالی که رویش سیاه است، چشمانش کبود شده و غل و زنجیر به گردن دارد و خطاب می‌شود: «او خائن به خدا و خائن به رسول خداست!» نظیر این روایت، فراوان است.

متأسفانه کم‌کاری، بدکاری‌و بیکاری ‌در اداره‌ها و سایر جاها وجود دارد و افرادی که می‌توانند حاجات مؤمنان را برآورند، معمولاً کوتاهی می‌کنند. این نقص بزرگی است و نباید باشد. خود افراد باید این نقص را نداشته باشند؛ به زور نمی‌شود آنان را وادار به رعایت حلال و حرام کرد. گرچه باید توبیخ و سرزنش شوند، اما آنچه مهم است، خودشان باید این‌گونه روایات را هضم کنند یا لااقل احتمال دهند که چنین باشد. معنا ندارد ‌بگویند: «برو فردا بیا»، در حالی ‌که پرونده‌‌های‌ چندساله در اداره‌ها موجود است؛ باید همه راجع به این پرونده‌ها حساس باشیم. این روایت‌ها شوخی ‌نیست و نمی‌شود کسی ‌کار مردم را رها کند و به دنبال امر مستحبی ‌برود، حتی‌ مثلاً نماز اول وقت اجازه می‌خواهد. حکومت اسلامی ‌نماز اول وقت را اجازه داده، اما بلافاصله باید سر کارش حاضر باشد. متأسفانه مشکل این است که اگر رئیس اداره بگوید به نماز بروید، برخی کارمندها می‌روند و برنمی‌گردند. اینها ظلم و از اقسام دزدی ‌است. یک نوع دزدی، حیف و میل در بیت‌المال است.

امیرالمؤمنین(ع) خیلی به ‌این مطلب ‌حساس بود. اگر می‌شنید یکی‌ از استاندارها، خیانتی،‌ ولو کم کرده است، او که مظهر رحمت خدا بود، ‌در اینجا خیلی ‌شدت به خرج می‌داد و نامه‌ها می‌نوشت. در یکی از نامه‌ها به استاندارها نوشته‌اند: «أدقوا أقلامکُم و قاربوا بین‏ سُطورکُم‏ و احذفوا عنی فُضولکُم و اقصدوا قصد المعانی و ایاکُم و الإکثار فإن أموال المُسلمین لا تحتملُ الإضرار: وقتی به من نامه می‌نویسی‌، قلمت را ریز کن و بین سطرها فاصله نینداز و جان کلام را بنویس و برایم قلم‌فرسایی ‌نکن؛ برای ‌اینکه بیت‌المال مسلمان‌ها تحمل این‌گونه چیزها را ندارد.» یعنی ‌اگر قلم فرسایی‌کنی، مقداری ‌کاغذ بیشتر مصرف می‌شود و اموال مسلمین تحمل این‌گونه چیزها را ندارد.

همه باید راجع به بیت‌المال حساس باشند. به غیر مسئولان، زیردستان هم باید حساس باشند. در صدر اسلام، استانداری ‌را از مرکز به حمص فرستادند و مدتها در آنجا حاکم بود. زمانی مردم از او به مرکز حکومت شکایت کردند و از مرکز او را خواستند. پیاده از حمص با کوله‌باری‌ به مدینه آمد. در مسجدالنبی آمد و گفتند: «سه شکایت از تو شده است.» شکایت از ‌بیکاری‌ و کم‌کاری و بدکاری ‌نبود؛ گفتند: «یکی ‌اینکه شبها پیدایت نیست؛ دوم اینکه در هفته یک روز غایبی؛ و صبحها دیر از منزل بیرون می‌آیی.» گفت: «هر سه درست است؛ شبها پیدا نیستم، برای ‌اینکه من وقتم را بین مردم و خدا تقسیم کرده‌ام. شبها مربوط به خدا و راز و نیاز با اوست و روزها مربوط به مردم است. صبحها دیر می‌آیم، برای ‌اینکه کارهای خانه را با همسرم قسمت کرده‌ایم و پختن نان وظیفه من است و تا خمیر آماده شود، مقداری ‌طول می‌کشد، اما جبران آن را می‌کنم و نشده که کسی ‌با من کار داشته باشد و من برای ‌فردا بگذارم. در هفته یک روز از خانه بیرون نمی‌آیم؛ زیرا پیراهن اضافی ندارم و زنم پیراهنم را می‌شوید و هوای ‌حمص سرد است و لذا پیراهن نمی‌خشکد و قبل از ظهر جمعه نمی‌توانم بیرون بروم؛ اما برای ‌نماز جمعه خودم را می‌رسانم.»

این ساده‌زیستی در سیره امیرالمؤمنین(ع) بود. ایشان را دیدند که هنگام ادای خطبه نماز جمعه، پیراهنش را باد می‌زنند. بعد معلوم شد که پیراهن را شسته و نمناک بوده و چون جامه دیگری نداشته و وقت نمازجمعه دیر می‌شده، با همان لباس برای نماز آمده‌ و پیراهن را باد می‌زند تا بخشکد.»

به آن استاندار گفتند: «ایرادها وارد نیست؛ ‌بنا بر این بر سر حکومتت برگرد.» هزار درهم نیز به او دادند برای ‌خرج راهش. دوباره کوله‌بار را با این پولها برداشت و پیاده به حمص آمد. قبل از اینکه به خانه برود، توسط جارچی ‌اعلام کرد که: «پول غیر بیت‌المال دارم و هر که بخواهد، می‌دهم.» فقرا و بیچاره‌ها می‌آمدند و مشت مشت به آنها پول می‌داد. مقداری ‌از این پول‌ها باقی‌ ماند. به خانه آمد و گزارش داد. زنش گفت خدمتکار نداریم و پختن نان به عهده توست؛ بنابراین با این پول می‌توانیم کسی را بیاوریم تا کمک ما باشد.» استاندار گفت: «کار خوبی است؛ اما کار خوب‌تر در پیش است.» طولی‌ نکشید که فقیر و بینوایی ‌پیدا شد و آنچه باقی‌مانده بود، به او داد و بر سر کار آمد، بدون اینکه ذره‌ای ‌گله کند و به رو بیاورد که شما چه مصیبتی‌ روی‌ گردنم گذاشتید! یعنی‌ استاندار نان می‌پزد و وقتی ‌که هزار درهم به او می‌دهند، برای‌ خودش چیزی ‌نمی‌گذارد و به زنش می‌گوید: «رسیدگی ‌به فقرا بهتر نبود؟» او هم می‌گوید بله.
ما باید شبانه‌روز به اندازه وسعمان به دیگران رسیدگی ‌کنیم. قرآن می‌فرماید: «لینفق ذو سعه من سعته و من قُدر علیه رزقُهُ فلینفق مما آتاهُ الله: بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند، و هر که روزى‌اش تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده، خرج کند.»(طلاق، ۷) هر کس به اندازه توانش کمک کند؛ اما اگر به جای ‌کمک‌کردن، در اداره‌های ‌ما کم‌کاری ‌حاکم باشد، نمی‌توان نام مسلمان بر آن اشخاص گذاشت. من خیلی ‌رنج می‌برم، بعضی ‌اوقات می‌بینیم پرونده چهار پنج سال مانده و این بیچاره گرفتار است؛ بعضی ‌اوقات می‌بینم کار یک ساعته چند ماه طول می‌کشد! این کم‌کاری ‌و بیکاری ‌و بدکاری ‌است؛ اما چیزی‌ که اگر از غصه‌اش دق کنیم، جا دارد، ‌این است که گاهی کارها با رشوه‌خواری ‌یا پارتی‌بازی ‌انجام می‌شود. اگر پارتی‌ و رشوه باشد، کار زود انجام می‌شود، و الا‌ باید بماند و بعضی ‌اوقات قاعده مرور زمان آن را نابود می‌کند!
گاهی ‌دزدی ‌می‌کند و حقش را بیشتر می‌گیرد و گاهی ‌قوم و خویش خودش را در یک جا جمع می‌کند و گاهی ‌هم کم‌کاری ‌و بیکاری‌ و بدکاری ‌دارد؛ همه اینها دزدی ‌است و در همین دنیا بر ‌زندگی ‌تأثیر می‌گذارد. انسان را سنگدل می‌کند و باعث می‌شود از عبادت لذت نبرد و نماز و روزه برایش سنگین شود. این قساوت دل بر اثر همین دزدی‌هاست. چرا ما باید فساد اخلاقی ‌داشته باشیم؟!‌ چرا برخی دخترها با وجود پدر و مادر نمازخوان و روزه‌بگیر، گناهکار شده‌اند؟ چرا اینقدر بی‌حیا شده‌اند؟ چرا بعضی پسرها اینقدر بدکردار شده‌اند؟ وقتی ‌در اداره‌های ‌ما کم‌کاری ‌و بیکاری و بدکاری و پارتی‌بازی ‌و رشوه‌خواری و حیف و میل باشد، معلوم است این‌گونه دخترها و پسرهایی تحویل جامعه می‌دهند! «هرچه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست». خودمان باید اصلاح شویم، غذای‌ حلال به خانه ببریم و مواظب کارمان باشیم.
سُحت
اگر حق‌الناس بر ذمه کسی باشد، رستگار شدنش مشکل است. علاوه بر اینکه در دنیا گرفتار است، در آخرت گرفتارتر است؛ خدا قسم خورده است که از حق‌الناس نخواهد گذشت. در این باره در قرآن و روایات، کلمه «سُحت» زیاد استعمال شده است؛ یعنی «نجس، آلوده به تمام معنا». قرآن می‌گوید: اگر کسی مال دیگران را به ناحق بخورد، نجس خورده است. معلوم است که در دنیا گرفتار می‌شود و در آخرت گرفتارتر، گرچه خودش خیال کند غذای لذیذ است و خانه و دستگاه است و رفاه و آسایش است! اما کسانی که چشم بصیرت دارند، نجاست او را می‌بینند. کسی که خون مردم را مکیده و زندگی کرده، افراد بصیر ‌می‌بینند که خون می‌خورد یا به قول قرآن، سحت می‌خورد.

یکی از اولیاءالله به نام حاج مؤمن که از رفقای خوب مرحوم آقای دستغیب(ره) در شیراز بود، ‌گفته بود در جوانی دلم هوای امام زمان(عج) را کرد، هرچه این‌طرف و آن‌طرف زدم، تشرف حاصل نشد، لذا اعتصاب غذا کردم؛ یعنی روزها روزه می‌گرفتم و موقع افطار غذا نمی‌خوردم. دو سه روز بعد، کسی از طرف حضرت آمد و غذایی هم آورد و فرمود: «با این غذا افطار کن و با فلان آقا به سمت مشهد برو. در قم، شخصی را می‌بینی، به دستوراتش عمل کن تا موفق به تشرف گردی.» مرحوم حاج ‌مؤمن می‌گوید: با آن آقا همسفر مشهد شدم و در راه شرط کرد که باید به غیر از غذایی که او به من می‌دهد، غذای دیگری نخورم. در راه عده‌ای مشغول ناهارخوردن بودند و لذت می‌بردند، اما من دیدم که چرک و خون می‌خورند! خیلی ترسیدم و پیش آقا آمدم، فرمود: «می‌خواهی با چه چیز تشرف پیدا شود؟!» قرآن به طور فشرده می‌فرماید: «أکّالون للسُّحت: بسیار مال حرام مى‏خورند.»(مائده، ۴۲)

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

طنز و کمدی؛ خاستگاه، ویژگی ها و کارکردها

طنز و کمدی؛ خاستگاه، ویژگی ها و کارکردها

این نوشتار در تلاش است تا با بررسی آراء و نظرات نظریه پردازان طنز و کمدی، ویژگی ها و کارکردهای طنز و کمدی را بازشناسد و با برشمردن ویژگی ها و مشخصه های طنزپرداز، تصویری روشن از طنز مطلوب ارائه دهد...
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

این سریال ساخته فیلمساز موفق ایرانی حسن فتحی است که سریال های جذاب وموفقی چون پهلوانان نمی میرند، شب دهم، مدار صفر درجه و میوه ممنوعه را در کارنامۀ خود دارد. همگی این سریال های تلویزیونی مخاطبان بیشماری را به خود اختصاص دادند و این همه ناشی از توانایی او در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی است.
از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

دعوای مجید شریف واقفی و محمد تقی شهرام بر سر چه بود؟ آیا انگونه که فیلم سیانور یا باورهای معمول تاریخی در باب این ماجرا مدعی است، مجادله بر سر دین بود؟ بر سر خدا، معاد و قیامت؟ این کدام خدا، کدام معاد و کدام قیامت بود؟ نمی دانم تعریفی که او از معاد و قیامت داشت با تعریف امروز چقدر تناسب و یگانگی دارد.
می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

نقدهای بسیاری از آشفتگی و عدم انسجام فیلم گشت 2 سخن گفته اند. شوخی های پراکنده با پس زمینه اشارات جنسی و سیاسی و نداشتن پیرنگی واحد بسیاری را ازرده است( از جمله در نقدی که در همین سایت منتشر شده است؛ منقار کج مرغ انجیر خوار یا نقد سایت سلام سینما؛ فیلم گشت 2, ملغمه ای از لودگی با چاشنی اعتراض اجتماعی) خصوصاً مطالعه کامنت هایی که توسط کاربران عادی که از تجربه تماشای فیلم می گویند عموما اعتراض به بی برنامگی فیلم است.
Powered by TayaCMS