دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 201 نهج البلاغه : الگوهاى پرهيزكارى

حکمت 201 نهج البلاغه موضوع "الگوهاى پرهيزكارى" را بیان می کند.
No image
حکمت 201 نهج البلاغه : الگوهاى پرهيزكارى

متن اصلی حکمت 201 نهج البلاغه

موضوع حکمت 201 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 201 نهج البلاغه

201 وَ قَالَ عليه السلام اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ

موضوع حکمت 201 نهج البلاغه

الگوهاى پرهيزكارى

(اخلاقى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

201- امام عليه السّلام (در چگونگى پرهيزكارى) فرموده است

1- از خدا بترسيد ترسيدن كسى كه (در كار) دامن به كمر زده و خود را (از وابستگى ها) مجرّد و تنها ساخته، و كوشش و تلاش نموده و خويش را چست و چالاك كرده، و (به نيكوكارى) شتاب كرده در مهلت عمرش، و پيشدستى نمود از روى ترس (از دست دادن فرصت) و انديشه كرد در رو آوردن قرارگاهش، و پايان آمد و رفتش (كه به سعادت و نيكبختى بهشت يا شقاوت و بدبختى دوزخ مى انجامد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1181)

ترجمه مرحوم شهیدی

210 [و فرمود:] از خدا بترسيد، ترسيدن وارسته اى كه دامن به كمر زده و خود را آماده ساخته، و در فرصتى كه داشته كوشيده و ترسان به راه بندگى تاخته و نگريسته است در آنجا كه رخت بايدش كشيد و پايان كار و عاقبتى كه بدان خواهد رسيد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 397)

شرح ابن میثم

195- و قال عليه السّلام:

اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَتُقَاةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً- وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ- وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ- وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ

اللغة

أكمش: أسرع. و المهل: الإمهال. و الكرّة: الرجعة. و الموئل: المرجع. و المغبّة: العاقبة.

المعنى

و أراد اتّقوا اللّه كتقيّة من شمّر عن ساق الجدّ في طاعة اللّه، و جرّد نفسه لمرضاته تشميرا، و سارع بالأعمال الصالحة ما دام في مهلة الحياة، و بادر مغفرته فى وجل من ثمرات سيّئاته، و فكّر في عوده إلى الملجأ الأوّل الّذي منه بدء و هو حضرة الربوبيّة. و كذلك عاقبة المصدر الّذي عنه صدر في ابتداء كونه و إليه يعود، و مغبّة المرجع من خير للحصول عليه أو شرّ ليعمل للخلاص منه.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 349 و 350)

ترجمه شرح ابن میثم

195- امام (ع) فرمود:

اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً- وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ- وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ- وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ

لغات

اكمش: شتاب كرده است مهل: فرصتها كرّة: بازگشت موئل: جاى بازگشت مغبّة: سرانجام

ترجمه

«از خدا بترسيد مانند كسى كه دامن به كمر زده و خود را آماده ساخته، و كوشيده و در فرصت عمرش تلاش كرده و از روى ترس مبادرت كرده، و در باره سرانجام كارش و نتيجه آمد و رفتش انديشيده است».

شرح

مقصود امام (ع) آن است كه، بترسيد از خدا همانند كسى كه از روى جدّ به خاطر اطاعت خدا دامن به كمر زده، و خود را براى خوشنودى خدا آماده كرده است، و به اعمال نيكو- تا وقتى كه فرصت عمر هست- شتافته و در حالت ترس براى آمرزش از نتايج گناهانش اقدام كرده است، و در باره بازگشت به سرآغازى كه از آنجا وجودش آغاز گرفته يعنى حضرت ربوبى و همچنين در پايان مبدأ پيدايشى كه از آنجا صادر گشته و بدانجا بازگشت دارد و سرانجام در باره عمل خيرى كه بدان دست يابد و يا عمل شرى كه چه كند تا از آن نجات يابد، انديشيده است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 592 و 593)

شرح مرحوم مغنیه

209- اتّقوا اللّه تقيّة من شمّر تجريدا، و جدّ تشميرا، و كمّش في مهل، و بادر عن وجل، و نظر في كرّة الموئل و عاقبة المصدر و مغبّة المرجع.

المعنى

(من شمر) كناية عن الجد و الإسراع الى مغفرة اللّه و رضوانه (تجريدا) أي تجردوا للحق وحده (وجد تشميرا) عطف تفسير (و كمش في مهل) بالغ في السير الى صالح الأعمال في مهلة العمر و مدته (و بادر عن وجل) ذهب الى ربه خائفا من عذابه برغم جده و اجتهاده في طلب مرضاته (و نظر في كرة الموئل) و هو المقر الأخير، أما الكرة فالذهاب الى هذا المقر، و النظرة العمل له (و عاقبة المصدر) و المراد بالمصدر هنا العمل الصادر عن المتقي، و عاقبته الأجر و الثواب (و مغبة المرجع) و هو المقر الأخير، و مغبته ما يناله جزاء على عمله.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 344)

شرح شیخ عباس قمی

43- اتّقوا اللّه تقيّة من شمّر تجريدا، و جدّ [جرّد- خ ل ] تشميرا، و أكمش في مهل، و بادر عن وجل، و نظر في كرّة الموئل، و عاقبة المصدر، و مغبّة المرجع.

أكمش، أي جدّ و أسرع، و المهل: الإمهال. أي: اتّقوا اللّه كتقيّة من شمّر عن ساق الجدّ في طاعة اللّه، و جرّد نفسه لمرضاته تشميرا، و سارع بالأعمال الصالحة ما دام في مهلة الحياة، و بادر مغفرته في وجل من ثمرات سيّئاته.

و الكرّة: الرجعة، و الموئل: المرجع، و المغبّة: العاقبة

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص55)

شرح منهاج البراعة خویی

التاسعة و التسعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(199) و قال عليه السّلام: اتّقوا اللَّه تقيّة من شمّر تجريدا، و جدّ تشميرا، و أكمش في مهل، و بادر عن وجل، و نظر في كرّة الموئل و عاقبة المصدر، و مغبّة المرجع.

اللغة

(أكمش): أسرع، (المهل): الامهال: (الكرّة): الرّجعة (الموئل): المرجع (المغبّة): العاقبة و يقال: شمّر في أمره أى خفّ و أسرع من التشمير في الأمر و هو السرعة فيه و الخفّة- مجمع البحرين.

الاعراب

تقيّة من شمّر، مفعول مطلق نوعي مضاف إلى الموصول، تجريدا حال بمعنى مجرّدا، و كذلك تشميرا بمعنى مشمّرا، و يمكن أن يكونا مفعولا له لما قبلهما.

المعنى

التقوى المحافظة عن الوقوع في الالام و المكاره و السخط و العذاب، و ينشأ من النظر في العاقبة و تشخيصها على وجه اليقين و الهرب من الوقوع في المحذور و انتهاز الفرصة لذلك.

و قد بيّن عليه السّلام في هذه الجمل كلّ هذه الامور فحثّ على التّهيؤ في الهرب بالتشمير و الجدّ و انتهاز الفرصة لذلك و المبادرة إليه بالوجل و النظر في العواقب.

الترجمة

فرمود: از خدا بپرهيزيد چون كسى كه دامن بكمر زده و آماده شده و كوشش مردانه دارد و در سر فرصت مى شتابد، و با هراس سبقت جسته و رسيد به آينده و سرانجام خود را درست سنجيده.

  • بترس از خدا همچو مردي دلير كه آماده گردد به پيكار شير
  • بفرصت شتاب آورد در كمينكند سبقت از بيم و از خشم كين
  • بسنجد سرانجام برگشت را درو كردن حاصل كشت را

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص280و281)

شرح لاهیجی

(240) و قال عليه السّلام اتّقوا اللّه بقيّة من شمّر تجريدا و جدّ تشميراً و انكمش فى مهل و بادر عن وجل و نظر فى كرّة الموئل و عاقبة المصدر و مغبّة المرجع يعنى و گفت (- ع- ) بپرهيزيد از خدا مانند پرهيز كردن كسى كه دامن بندگى بر كمر زده است در حالتى كه برهنه است از جميع علايق و سعى و تلاش كرده است در حالتى كه سبكبار است و تند و جلد است در اوقات مهلت عمرش و شتابنده است از جهة ترسش و فكر كرده است در كيفيّت برگشتن بسوى ملجأ و پناهش يعنى در احوال بودن در دنياش و فكر كرده است در عاقبت مصدر و مبدئش يعنى در صفات پروردگارش و فكر كرده است در عاقبت محلّ رجوعش كه احوال اخرتش باشد و شاهد اين معنى در حديث است كه رحمت خدا بر مردى كه بشناسد كه از كجا امده است و در كجا است و بكجا مى رود

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 311)

شرح ابن ابی الحدید

206: اتَّقُوا اللَّهَ تُقَاةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً- وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ- وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ- وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ لو قال و جرد تشميرا- لكان قد أتى بنوع مشهور من أنواع البديع- لكنه لم يحفل بذلك و جرى على مقتضي طبعه- من البلاغة الخالية من التكلف و التصنع- على أن ذلك قد روي و المشهور الرواية الأولى- . و أكمش جد و أسرع و رجل كميش أي جاد- و في مهل أي في مهلة العمل- قبل أن يضيق عليه وقته بدنو الأجل

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 30)

شرح نهج البلاغه منظوم

[200] و قال عليه السّلام:

اتّقوا اللّه تقيّة من شمّر تجريدا، و جدّ تشميرا، وّ أكمش فى مهل، وّ بادرعن وّجل، وّ نظر فى كرّة المؤئل، و عاقبة المصدر، و مغبّة المرجع.

ترجمه

خداى را بترسيد ترسيدن كسى كه دامان بكمر زده، و خويش را (از علائق) مجرّد ساخته است تند و چابك بكوشش و تلاش پرداخته است، در دوران زندگانى از روى ترس بكار پيشدستى كرد و بر وى آوردن قرارگاهش، و پايان آمدن و رفتنش انديشيد (كه من براى چه بدنيا آمده ام، و با چه چيز از دنيا مى روم، و انتهاى كارم بر چيست).

نظم

  • بترسيد از خدا مانند آن مردكه با نفس است اندر جنگ و ناورد
  • شكسته تا بمرفق آستين راگزيده از ميانه راه دين را
  • زده بر پاى ميل و شهوتش كندشده در كار عقبا چابك و تند
  • بدور زندگانى در تحاش استبامر آخرت اندر تلاش است
  • دو پاى از بهر دنيا رو به پستى استز ترس از حقّ بكار پيشدستى است
  • هماره كاهدش اين فكر جانگاهمبادا باشد از راهش به بيراه
  • نكو در آخرت او را مآل است و يا در گردنش وزر و وبال است
  • خدا در دوزخ از قهرش در آردز مهرش يا ز كيفر واگذارد

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 227)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
چرا شرلوک هولمز هنوز محبوب است؟ | به بهانه بازپخش سریال شرلوک هلمز

چرا شرلوک هولمز هنوز محبوب است؟ | به بهانه بازپخش سریال شرلوک هلمز

سموم و مواد مخدر را به خوبی می شناسد. دانسته هایش در زمین شناسی کاربردی است؛ در یک چشم بر هم زدن خاکهای مختلف را از هم تشخیص می دهد. به علم شیمی علاقه ای وافر دارد و حتا یک آزمایشگاه کوچک در خانه اش به راه انداخته است...
«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

نوروز امسال با آب‌پریا و برخی برنامه‌های معدود؛ بعضی‌ها از جمله نگارنده را با تلویزیون آشتی موقت کردند. هر چه نباشد دست کم نام مرضیه برومند برای بچه‌های دهه ۶۰ به بعد آشنا و البته حامل پیام‌های نوستالژیک است...
No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
وقتی سریال تاریخی می بینیم، چه می بینیم؟ | نگاهی به روایت تاریخ، از دریچه تلویزیون

وقتی سریال تاریخی می بینیم، چه می بینیم؟ | نگاهی به روایت تاریخ، از دریچه تلویزیون

صحبت از رویکردی است که رسانه ملی، و در نتیجه مخاطبان این رسانه نسبت به این سریال تاریخی، و سریال های تاریخی مشابه دارند. رویکردی که با سریال تاریخی، به مانند تاریخ، و نه فقط تاریخ، بلکه به مثابه واقعیت برخورد می کند. انگار مخاطبان سریال، پخش مستقیم قیام مختار را از شبکه یک تماشا می کنند!
Powered by TayaCMS