دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقل اندیشه گر غربی از دین سرخورده است

مقدمه: تفاوت دیدگاه و نحوه نگرش به انسان در اسلام و غرب موجب پیدایش اختلاف بنیادین در مباحث مربوط به انسان شناسی و علوم انسانی می‌شود.
No image
عقل اندیشه گر غربی از دین سرخورده است
نویسنده: احسان منصوری

مقدمه: تفاوت دیدگاه و نحوه نگرش به انسان در اسلام و غرب موجب پیدایش اختلاف بنیادین در مباحث مربوط به انسان شناسی و علوم انسانی می‌شود. با این حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با وجود تاکیدهای امام خمینی(ره) بر اسلامی کردن دانشگاه و تاکیدهای مکرر مقام معظم رهبری(مدظله) بر تولید علوم و نظریه‌های مبتنی بر فرهنگ دینی و بومی، این عرصه هم چنان خالی از فعالیت‌های درخور علوم مورد نیاز دانشگاه اسلامی است و استفاده از علوم انسانی غربی، مسیر این آرمان انقلاب را به بیراهه کشانده است. در راستای تبیین خلل‌ها و موانع موجود بر سر راه بومی سازی علوم انسانی، پایگاه تحلیلی تبیینی برهان با جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه به گفت وگو نشسته است که در شماره قبل بخش نخست آن را خواندیم، در این شماره، بخش نهایی آن را به نظاره می‌نشینیم: جلسه‌ای درباره ساحت‌های مختلف حیات بشری بود. یک ساعتی بود که ساحت علم، فلسفه، دین و عرفان را به معنای عام آن مورد تحلیل و بازتعریف قرار می‌دادم. دانشجوی رشته روان شناسی، آخر جلسه نزدیک آمد و پرسید: آیا می‌توانم رابطه ای بین روان شناسی و مسایل اسلام پیدا کنم؟ به نظر شما امکان چنین چیزی هم به ذهن می‌آید؟

حیرت را در چشمانش می‌دیدم و جسارت را از پرسشش تحسین می‌کردم. شاید این سوال بسیاری از دانشجویانی بود که در مقابل آن‌ها بودم اما جسارت سوال نداشتند. ابراز نشدن این مطلب توسط دانشجویان آزارم می‌داد. این سوال درباره رشته هایی مثل جامعه شناسی، فلسفه، علوم سیاسی، اقتصاد و سایر رشته‌ها هم قابل طرح بود. به هرحال سوال اول اینجاست که آیا اساساً علوم انسانی دینی به ویژه علوم انسانی اسلامی در منطق امکان تحقق دارد؟ یعنی آیا ممکن الوقوع است؟

برای پاسخ به این سوال باید معنای امکان را شناخت. «امکان وقوعی» در فلسفه دارای معانی متعددی است اما مهم ترین معنای آن این است که «چیزی دارای امکان وقوعی است که دارای تناقض در ذات نباشد یا به عبارتی ضروری العدم نباشد.»

گفته شده است از آن جا که علوم انسانی دارای ماهیتی جدا از ماهیت اسلام است لذا شیئ دارای دو ماهیت نمی تواند وجود داشته باشد پس علوم انسانی ممتنع الوقوع است و از سویی نیز گفته شده است که قلمرو علوم انسانی با قلمرو اسلام متفاوت است بنابراین با یکدیگر متباین هستند.

پاسخ به این سوال در فلسفه صدرالمتالهین بسیار آسان است. در این فلسفه نگرش به علم، نگاهی ماهوی نیست بلکه نگاهی وجودشناسانه است. لذا علم از سنخ وجود است و وجود مانند نور است از سوی دیگر دین و به ویژه اسلام نیز ماهیت نداشته بلکه از سنخ وجود است و تفاوت علم و انسان به نقطه اشتراک شان یعنی وجود برمی گردد و هر دو از سنخ هم هستند و تفاوت شان در شدت و ضعف وجودشان است؛ اگر پاسخ به این سوال را از راهی غیر از فلسفه صدرا بخواهیم بررسی کنیم باید به تفاوت و اشتراک علم و دین در موضوع، روش و غایت بپردازیم.

موضوع علم اگر به صورت ویژه علوم انسانی باشد به نحوه تفکر، تعامل، اندیشه و رفتار انسان از وجهه‌های گوناگون برمی گردد، اگر جامعه شناسی نگاهی جمع گرایانه به انسان دارد، اگر نگاه روان شناسی به انسان استقلالی است و اگر اقتصاد به رفتار تبادلی و نیازهای اقتصادی انسان می‌نگرد تمامی این‌ها به ابعاد روحی، اجتماعی و فیزیکی انسان ارتباط پیدا می‌کند. در دین‌های شریعت محور، اعتقاد محور، اخلاق محور و اجتماع محور مانند اسلام- بر خلاف مسیحیت و آیین‌های شرقی- این مساله حایز اهمیت است که نگاه این دین، نگاهی با همه این ابعاد ذکر شده است؛ یعنی قسمتی از موضوع دین اسلام به رشد و کمال انسان در ابعاد روحی اجتماعی و فیزیکی می‌پردازد.

در شریعت اسلامی هم سنخی از اجتماعیات وجود دارد و هم احکام روان شناختی، اقتصادی و سیاسی موجود است، از سوی دیگر در اعتقادات اسلامی مایه‌های فراوانی از مبانی عقل فلسفی دیده می‌شود و هم چنین بسیاری از مسایل حقوقی و روان شناختی در اخلاق اسلامی یافت می‌گردد. در این یادداشت، به دنبال مقایسه نیستیم اما می‌بینیم که در موضوع، هم اسلام و هم علوم انسانی بسیار با یک دیگر هم پوشانی دارند. در بحث از روش علوم انسانی یا از تجربه و یا از عقل استفاده می‌شود امری که اسلام به عنوان روش استقلالی به آن نمی نگرد اما هر دو را به عنوان دو روش زندگی دین مدارانه تایید می‌کند، بنابراین در روش نیز، علوم انسانی و اسلام هم پوشانی دارند.
در بحث از سومین جنبه یعنی غایت و هدف نیز به این هم پوشانی پی می‌بریم آن جا که می‌دانیم غایت علم، کشف حقیقت است و علوم انسانی به عنوان یکی از بخش‌های علم از این هدف مستثنی نیست و در موضوع مورد تحقیق خود به دنبال حقیقت می‌گردد و در اسلام نیز اگر نکته ای ارایه می‌گردد و گزاره هایی بیان می‌شود غایت در آن، کشف حقیقت است. پس کجاست آن تباین و اختلاف در این دو ساحت یعنی ساحت علوم انسانی و اسلام.
بحثی که ارایه شد از موارد ارایه شده در فلسفه علم به شمار می‌رود، آن جا که گزاره‌های علمی به عنوان یک مساله و نه به عنوان یک موضوع مورد بررسی قرار می‌گیرند یعنی پیش فرض‌های یک علم مورد تحلیل و واکاوی واقع می‌شود. اگر اسلام دارای احکام فراوانی در هر یک از علوم انسانی باشد پس می‌توان پیش فرض‌های آن را با پیش فرض‌های علوم انسانی حاضر مورد مقایسه و تحلیل قرار داد. صرف این که برخی گزاره‌های علمی در علوم انسانی با برخی از ظواهر احکام و گزاره‌های اسلامی متغایر است، دلیل بر بوق و کرنا کردن تناقض علوم انسانی اسلامی نیست. ازسوی دیگر انجام شدن و واقع شدن چیزی دلیل بر امکان وقوعی آن است، هم در تمدن اسلامی و هم در تمدن مسیحی قرون وسطی می‌توان رگه‌های فراوان و آشکاری از علم دینی را یافت. رشته‌های علمی مانند فلسفه با همه یونانی بودن آن وقتی در دامن اسلام پا می‌گذارد با فلسفه‌ای کاملا اسلامی مواجه می‌شویم که در تک تک گزاره‌های علمی آن پای اسلام مشاهده می‌شود.

در حقوق اسلامی چه در جزا، چه خصوصی و حتی در حقوق بین الملل تمامی احکام مستقیم و یا گزاره‌های استنتاج شده از بطن اسلام است. در بحث از سیاست، مدینه‌های فاضله ای که نوشته شد و علم مدنی که خلق شد همه در بستر و سایه مستقیم اسلام به انجام رسید. در بحث جامعه شناسی، ابن خلدون در مواجهه مستقیم با علم اجتماع و در سایه نگاه اجتماعی اسلام، رگه‌های شفاف و عمیقی از جامعه شناسی را مطرح نمود. در هنر، معماری، روان شناسی، حتی علوم تجربی مانند پزشکی نیز سایه‌های بزرگ و عمیق اندیشه‌های اسلامی فراوان یافت می‌شود، در قرون وسطی نیز همین علومی که نام برده شد با سایه هایی اسلامی- مسیحی متولد شده اند.

از بحث خارج نشویم، اسلام و علوم انسانی در موضوع، روش و غایت به شدت هم پوشانی دارند و تاریخ علم درتمدن اسلامی قرن‌های 4، 5، 6 و قرون وسطی نشان دهنده تجربه عملی این هم پوشانی به شمار می‌آید.
پس چرا این سوال باید ایجاد شود که ارتباط علوم انسانی و دین متباین است؟ پاسخ در تاریخ تمدن غربی نهفته است. از آن جا که مسیحیت به دلیل تحریف دینی، شریعت محور، اعتقادمحور، اجتماع محور و اخلاق محور نیست، پتانسیل‌های اسلام را در دارابودن مایه‌های عمیق و دست نیافته در علوم انسانی دارا نمی باشد.

فلسفه ما در علوم انسانی است و موضوع‌های علوم انسانی مسئله‌های فلسفی محسوب می‌شوند. ارضانشدن حس پرسش گری انسان غربی در مواجهه با مسیحیت تحریف شده باعث گردید که عقل اندیشه گر غربی از دین به عنوان راهنمای سوالات فلسفی خودش سرخورده شود که این سرخوردگی به تباین فکر علوم انسانی با دین تحریف شده مسیحیت انجامید. به عنوان مثال، نبود درک شفاف و صحیح از خداوند، قرن‌ها عقل موشکاف غربی را از ارائه تبیینی- عقلانی و اثباتی- عقلانی از خداوند ناامید ساخت؛ این ناامیدی از درک عمیق و صحیح خداوند به دلیل تبیین غلط کلیسایی به نفی خداوند از سوی هیوم انجامید، این مسئله دست آویزی شد تا سایر مسایلی که به این محور مربوط می‌گردد تحت الشعاع قرار گرفته، شکاف عمیقی بین تبیین‌های اسلامی- انسانی و تبیین کلیسایی پدیدار شود. بنابراین از قرن 18 به بعد این اندیشه مسلط شد که از راه دین و تحت تعالیم دینی نمی توان به مسائل فلسفی دست یافت. این اندیشه بعدها به سایر شاخه‌های علوم انسانی نیز سرایت کرد.

حاشیه‌هایی که کلیسا برای جوامع غربی ایجاد نمود همراه با نبود ظرفیت آن در پاسخ به سوالات عقل غربی منجر به تفکیک علم از دین شد. در اندیشه اسلامی طی قرن اخیر با برخورد و تعامل تمدن اسلام و غرب این اندیشه تفکیک توسط روشنفکران سکولار به عالم اسلام وارد و تبلیغ شد به گونه ای که باید مقاله ها، کتاب‌ها و یادداشت‌ها نگارش شود فقط برای اثبات این مطلب که علوم انسانی نه تنها تباین با اسلام ندارد بلکه در بسیاری از مسائل دارای هم پوشانی است که در ابتدای یادداشت مستدل به آن پاسخ داده شد.

نکته آخر این که چرا تاکنون به آن پرداخته نشده است و شاهد تحقق علوم انسانی نیستیم؟ پاسخ آن آسان است و آن ارجاع سوال به دو قشر اندیشمندان اسلامی و جوامع اسلامی است.

علم و تفکرخلاق، نتیجه مسائل روانشناسانه، جامعه شناسانه و سیاست‌های حکومتی هر جامعه می‌باشد. تاریخ علم به ما می‌گوید هرگاه پرسش گری اندیشمندان از سطح روز فراتر رود پاسخ‌ها نیز به تولید علم می‌انجامد اما در بستری از آرامش فکری، جامعه‌ای علم دوست و حکومت علم پرور. هرگاه این چند مولفه درجایی متمرکز و در کانونی جمع شده اند شاهد تولید علم بوده ایم که نمونه‌هایی از آن یادآوری شد. لذا امروز در بستر امروزین جامعه کنونی ایران اگر این چند مولفه به تمرکز برسد باید شاهد تولید علم به ویژه علوم انسانی اسلامی، باشیم.

مقاله

نویسنده احسان منصوری

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
چرا شرلوک هولمز هنوز محبوب است؟ | به بهانه بازپخش سریال شرلوک هلمز

چرا شرلوک هولمز هنوز محبوب است؟ | به بهانه بازپخش سریال شرلوک هلمز

سموم و مواد مخدر را به خوبی می شناسد. دانسته هایش در زمین شناسی کاربردی است؛ در یک چشم بر هم زدن خاکهای مختلف را از هم تشخیص می دهد. به علم شیمی علاقه ای وافر دارد و حتا یک آزمایشگاه کوچک در خانه اش به راه انداخته است...
«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

«آب‌پریا» پرسه‌ای در مرزهای مه آلود | نگاهی به سریال آب پریا

نوروز امسال با آب‌پریا و برخی برنامه‌های معدود؛ بعضی‌ها از جمله نگارنده را با تلویزیون آشتی موقت کردند. هر چه نباشد دست کم نام مرضیه برومند برای بچه‌های دهه ۶۰ به بعد آشنا و البته حامل پیام‌های نوستالژیک است...
No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
وقتی سریال تاریخی می بینیم، چه می بینیم؟ | نگاهی به روایت تاریخ، از دریچه تلویزیون

وقتی سریال تاریخی می بینیم، چه می بینیم؟ | نگاهی به روایت تاریخ، از دریچه تلویزیون

صحبت از رویکردی است که رسانه ملی، و در نتیجه مخاطبان این رسانه نسبت به این سریال تاریخی، و سریال های تاریخی مشابه دارند. رویکردی که با سریال تاریخی، به مانند تاریخ، و نه فقط تاریخ، بلکه به مثابه واقعیت برخورد می کند. انگار مخاطبان سریال، پخش مستقیم قیام مختار را از شبکه یک تماشا می کنند!
Powered by TayaCMS