دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اسکولاستیک Scholastic

No image
اسکولاستیک Scholastic

كلمات كليدي : اسكولاستيك، مدرسي ها، آكويناس، قرون وسطي، كميابي، قيمت عادلانه، كليسا

نویسنده : حسين كفشگر جلودار

واژه Scholasticاز ریشه لاتینScholaبه‌معنی مَدرَس است.در قرون وسطی، علم و حکمت تنها در مدارس و کلیساها تدریس می‌شد؛ بنابراین مجموعه علم و حکمت، منتسب به مدرسه (مدرسی)و به‌نام اسکولاستیک معروف شد و طرفداران این مکتب نیز مَدرَسیّون یا رواقیّون لقب یافتند. این مکتب، از قرن نهم میلادی به‌وجود آمد و تا قرن پانزدهم رواج داشت.[1] رواقیّون کمتر می‌کوشیدند، تا مثل پدران روحانی و پدران اولیه کلیسا، مناسبات اقتصادی را به‌طور خالص درک کنند؛ زیرا برای آنان موضوع عمده، چگونگی انطباق و توافق رفتار اقتصادی با اخلاق مسیحیّت بود.آنان به‌دنبال کشف قانونمندی‌های اقتصادی نبودند؛ بلکه به استناد اخلاق مسیحی، در تقلّای یافتن قواعد و ضوابط رفتاری، برای زندگی اقتصادی بودند.اندیشه اقتصادی آن‌ها بر دو مسئله استوار بود:"قیمت عادلانه"و "ممنوعیت ربا".پایه و زیربنای این اندیشه‌ها نیز آموزش‌های پدران اولیّه کلیسا و مخصوصا فلسفه ارسطو بود.[2]

هدف این مکتب، بسط و شرح تعالیم حضرت مسیح، به‌کمک فلاسفه یونان است.بروز اندیشه مدرسی، به‌نظر عدّه‌ای از نویسندگان، اوّلین آزمون حضور دین در صحنه اجتماعی شمرده می‌شود.

 

ویژگی‌های مکتب اسکولاستیک

نقش مکتب اسکولاستیک در شکل دادن به نظام اقتصادی در قرون وسطی را نباید نادیده گرفت.دستمزد عادلانه که نه بر اساس شرایط بازار کار، بلکه با توجه به اصول اخلاقی اسکولاستیک، می‌باید تأمین‌کننده زندگی متعارف مزدبگیران باشد.در کنار سایر تعلیمات، این مکتب موجب شد که رژیم اقتصادی در نظام افرازمندی، چنان شکل بگیرد، که تا پایان دوران حاکمیّت این مکتب، تضاد طبقاتی میان صاحب‌کار و دستیار (کارگر) وجود نداشته باشد.[3]

دو ویژگی را برای این مکتب می‌توان برشمرد:

1. اندیشه ارسطو به‌خوبی شناخته شد و آموزه‌های ارسطویی به‌عنوان عالی‌ترین مرجع فکری مدرسی‌ها مورد توجّه قرار گرفت.

2.  مکتب مدرسی، توجه خاص به استدلال قیاسی و احتجاج نظری داشت.[4]

 

نمایندگان مکتب اسکولاستیک

توماس آکویناس (Thomas Aquinas)؛ آکویناس بزرگترین فیلسوف قرون وسطی است؛ که در تمامی مدارس حکمت، سرآمد بود. او اهل ایتالیا بود و مدتی نزد آلبرت بزرگ، ملقّب به ارسطوی قرون وسطی، به فراگیری فلسفه ارسطویی مشغول شد.وی آن‌قدر ارسطو را تجلیل کرده بود، که بعدها کاتولیک‌ها مثل یک پیامبر به ارسطو اهمیت می‌دادند.وی مدتی به‌عنوان استاد دانشگاه پاریس به تدریس فلسفه و اخلاقیّات پرداخت.

تعلیمات آکویناس، تلفیقی از فلسفه ارسطو با اصول مسیحیّت است.او در زمینه مالکیّت، ربح، قیمت، سود و مزد، مباحثی در کتاب "سیستم خداشناسی"خود ارائه کرده است.همچنین وی معتقد بود، که بین اشیاء مصرفی و غیر مصرفی تفاوت وجود دارد؛ به‌همین جهت مطالبه قیمت استفاده از کالاهای غیر مصرفی (نظیر خانه و زمین)را مشروع می‌داند؛ ولی در کالاهای مصرفی نه.او ربح را مغایر با اخلاق و عدالت می‌داند.[5]

از مالکیّتی که منطبق با ضوابط اخلاقی است، دفاع می‌کند و می‌گوید:خدا زمین را برای همه انسان‌ها خلق کرده و کسی حق ندارد از این بابت حقّی را از دیگران سلب کند و اغنیا بعد از رفع نیازمندی‌های خود و خانواده خود، باید ثروت اضافی را بین دیگران تقسیم کنند. او از قیمت و سود عادلانه در داد و ستد دفاع می‌کند و مزدی که با آن، حداقل معاش کارگر تأمین گردد را مورد تأکید قرار می‌دهد.

محورهای نزدیکی اندیشه توماس با قوانون کلیسا را می‌توان در موارد زیر دانست:

1. پول نازاست؛ یعنی مولّد ثروت نیست(همان دلیل ارسطو).

2. بین اشیای مصرفی و غیر مصرفی تفکیک قائل بود.

3. منع رباخواری؛ چون بهره، بهای زمان است و زمان نیز متعلق به خداست پس وام‌دهنده حق گرفتن بهره را ندارد.[6]

 

آنتونین فلورانس (Antonin Von Fluorenz: 1389-1489)؛ جزء الهیّون نادری است، که به‌طور مفصل به موضوع شناخت "اقتصاد"پرداخته است.یکی از مسائل اصلی مورد بحث وی درباره حقایق و رخدادهای اقتصادی، مسئله قیمت عادلانه است.او همچنین در باب سرمایه، مطالعاتی کرد و تئوری‌های مربوط به سرمایه را گسترش داد.[7]

 

راجر بیکن (Roger Bacon: 1214-1294)؛ از فلاسفه‌ای بود، که در امور پژوهشی، ارزش قابل توجّهی برای تجربه قائل بود و منطق را ابزار بیهوده‌ای می‌دانست. او عقیده داشت، نادانی چهار علت دارد: اطاعت از رهبری و مرجع ضعیف، تأثیرپذیری از عادات، وجود عقاید مردان نادان و پنهان کردن نادانی از راه تظاهر به خردمندی.

 

ویلیام اوکامی (William of Ockham : 1290-1350)؛ از فلاسفه مدرسی‌ها در قرون وسطی به‌شمار می‌رود. او اعتبار زیادی میان مدرسیان دارد. بیان مشهوری دارد که به "تیغ اوکامی" مشهور شده است. او می‌گوید: «کاری که با کمتر می‌شود کرد، بیهوده است با بیشتر انجام شود.» از این جمله، پیام صرفه‌جویی‌گرایانه، قابل استنباط است. پویایی فکر او به‌گونه‌ای است که در عین قرار گرفتن در بین متفکران مدرسی، طرفداران اصالت تسمیه قرن پانزدهم نیز وی را بنیان‌گذار تسمیه‌گرایی می‌دانند.

 

جان وای کلیف (John Wycliffe: 1320-1384)؛ آخرین فیلسوف مدرسی‌ها است. به‌عقیده وی، آنچه حق حاکمیت است و مالکیت ایجاد می‌کند، درستکاری است.از نظر وی، اصولا انباشت مال و ثروت نشانه گناه است,زیرا مسیح و حواریون مالی نداشتند.از این‌رو روحانی واقعی نباید ثروتمند باشد.وی سرانجام در رساله‌ای ادعا کرد که پادشاه، نماینده خداست و روحانیون تابع وی هستند. این اندیشه و پس از آن افکار لوتر، شورش‌های مردمی متعاقب آن‌ها و فشار بیشتر بر فقرا، زمینه سقوط اندیشه کلیسا و حکومت دینی را فراهم ساخت و دروازه روشنگری و رنسانس گشوده شد.[8]

 

از جمله دیگر نمایندگان این مکتب می‌توان به آلبرتوس ماگنوس(Albertus Magnus: 1193/1206-1280) نیز اشاره کرد.

 

عقاید اقتصادی اسکولاستیک‌ها

1.قیمت عادلانه؛ قیمتی که در قالب بازار آزاد و به‌دور از انحصار، فشار و احتکار و با وجود رعایت انصاف از سوی فروشنده و خریدار تعیین شده، هزینه تولید را بپوشاند و در عین حال دربردارنده سودی باشد، که زندگی متعارف تولیدکننده و فروشنده را تامین می‌کند.[9] در پشت قیمت عادلانه دو توجیه وجود داشت: یکی این اصل معروف مسیحیت، که «نسبت به دیگران چنان باش که تمایل داری آن‌ها نسبت به تو چنان باشند» و دیگری اندیشه ارسطو در مورد التزام به معادله عادلانه؛ به‌گونه‌ای که هیچ‌کس در بازار، مغبون نشود.

 

2.توجه به مسئله کمیابی در اقتصاد؛ از نظر آنان، منابع اقتصادی کمیاب، باید به‌گونه‌ای به‌کار روند که گناه به حداقل برسد و خدمات صدقه‌رسانی و کارهای خیر حداکثر گردد.به‌همین دلیل، عده‌ای عقیده دارند که بعضی از تئوری‌های اقتصادی، ریشه در عقاید قرون وسطی دارند.

 

3.ممنوعیّت ربا؛ از نظر اسکولاستیک‌ها، هر نوع مبلغ مازادی که علاوه‌بر اصل پول قرض داده‌شده دریافت شود، ربا و ممنوع است؛ از این‌رو گرفتن هرنوع بهره (به‌جز دیرکرد)، ربا محسوب می‌شد.

 

4.گرایش هنجاری به اقتصاد؛ یکی از ویژگی‌های اقتصادی این مکتب، گرایش هنجاری در مقابل گرایش فرضیه‌ای یا اثباتی اقتصاد است. البته در قالب این فکر، ادعای قوانین جهان‌شمول اقتصادی مطرح نبود. اقتصاد مدرسی توسط اقتصاددانان حرفه‌ای تدوین نشده؛ بلکه در نتیجه دیدگاه‌های متکلّمین و صاحب‌نظران الهیات و اخلاق تدوین شده بود.در عین حال بین اندیشه اقتصادی مدرسی‌ها و قرون وسطی با اقتصاد جدید نقاط مشترکی نیز وجود دارد.

 

5.رقابت؛ رقابت از واژه‌هایی است که در قرن 17وارد عقاید اقتصادی شد و ظاهرا مدرسی‌ها با آن آشنا نبوده‌اند.اما آن‌ها با انحصار و مشتقّات آن آشنا بوده، آن‌را به‌کار برده و ممنوع می‌دانسته‌اند.[10]

 

6.به‌طور کلی،عناوین قیمت، عرضه و تقاضا، نظریه ارزش کار، حتی برخی از ابعاد نظریه مقداری پول، مطلوبیت و دخالت‌های اقتصادی دولت، از جمله موارد مطرح اقتصاد مدرن است؛ که در قرون وسطی و در قالب اندیشه مدرسی موجود بوده و یا بحث‌های ابتدایی آن آغاز شده است.

 

اسکولاستیک و نظام سرمایه‌داری

یکی از عوامل سرعت بخشیدن به شکل‌گیری نظام سرمایه‌داری، کنار گذاشتن آموزه‌های این مکتب، در مورد بهره بود.این مکتب، علاوه‌بر آن‌که گرفتن بهره را به‌عنوان منفعت بردن از نیاز دیگران و پدیده‌ای مغایر اصول اخلاقی، سخت نکوهش و تحریم می‌کرد، معتقد بود که بهره، ناشی از اختلاف زمان و زمان، هدیه خداست؛ بنابراین کسب سود از این هدیه خدا، به‌لحاظ اخلاقی محکوم است.[11]

مقاله

نویسنده حسين كفشگر جلودار

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

«لاتاری» فیلم موفقی است در جذب مخاطب عمومی سینمای ایران و البته فتح گیشه. فیلمی که توانسته جمیع جوانب امر را در حوزه جذابیت بخشی اینچنینی به خوبی و با فراست فراهم کند و به مقصود رسد. لاتاری فیلم مخاطب عام است.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی تجربه‌ای قابل قبول است اما کاستی‎های بسیاری در پردازش موضوع‌هایی دارد که سعی کرده است در فیلم به آنها بپردازد؛ مقوله‎هایی مثل بیماری رو به مرگ نزدیکان، تلاش‌های علمی یک نخبه جوان، ازدواج‎های پنهانی و مفهوم شادی.
بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

فیلم مصادره اولین ساخته مهران احمدی، بازیگر پر سابقه سینمای ایران، فیلمی کمدی است که تلاش می‎کند با تصویرگری برخی از معضلات فرهنگی جامعه از منظر متفاوتی به مقولاتی بپردازد که به طور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید می‎کنند.

پر بازدیدترین ها

No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

مسئله آقای فرهادی چیست؟ او به اخلاق سنتی باور ندارد. بارها این را گفته است که اخلاق در جامعه معاصر معنا و مساله تازه ای می‌یابد. او اخلاق سنتی را نقد می‌کند و اخلاق مدرن را هم به چالش می‌کشد.
Powered by TayaCMS