دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حق تعیین سرنوشت

ماده 1 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (1966) به نحو کاملاً یکسان با عبارات زیر از حقی به نام حق تعیین سرنوشت حمایت می‌نمایند: ماده 1:« 1.تمامی ملتها دارای حق تعیین سرنوشت خود می‌باشند.
حق تعیین سرنوشت
حق تعیین سرنوشت

حق تعیین سرنوشت

(The Right of self-Determination)

ماده 1 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)[1] و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (1966)[2] به نحو کاملاً یکسان با عبارات زیر از حقی به نام حق تعیین سرنوشت حمایت می‌نمایند: ماده 1:« 1.تمامی ملتها دارای حق تعیین سرنوشت خود می‌باشند. به موجب حق مزبور، ملل وضعیت سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تأمین می‌کنند. 2. همه ملتها مِی‌توانند برای دستیابی به هدفهای خود در منابع و ثروتهای طبیعی خود بدون اخلال به الزامات ناشی از همکاری اقتصادی بین المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین الملل آزادانه هر گونه تصرفی نمایند، در هیچ مورد نمی‌توان ملتی را از وسایل معاش خود محروم کرد. 3. کشورهای طرف این میثاق از جمله دولتهای مسؤول اداره سرزمینهای غیرخود مختار و تحت قیمومت، مکلفند تحقق حق خود مختاری ملتها را تسهیل واحترام این حق را مطابق مقررات منشور ملل متحد رعایت کنند».

در سطح منطقه‌ای نیز ماده 20 و 21 منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها[3] بطور مفصل درباره حمایت از حق تعیین سرنوشت سخن رانده‌اند. اما پیش تر از این اسناد در بند 2 ماده 1 و مواد 55، 73 و 76 منشور سازمان ملل متحد،[4] حق تعیین سرنوشت را مورد حمایت قرار گرفته‌اند و پس از آن نیز این حق در بسیاری از قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد گنجانده شد.[5]حق تعیین سرنوشت گر چه به عنوان یک اصل به رسمیت شناخته شده، در حقوق بین الملل و حقوق بشر است؛ اما ذاتاً مبهم است. درباره جایگاه دقیق حق تعیین سرنوشت و به خصوص این که آیا این حق، حقی است یا خیر مباحث متفاوتی وجود دارد ولی به هر حال تصریح به آن در میثاق مدنی و سیاسی که از حقوق ناشی از کرامت ذاتی انسان سخن می‌گوید و همچنین در میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از حقوق برابر و سلب ناشدنی همۀ اعضای بشری به عنوان مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان سخن می‌راند حاکی از آن است که چنین حقی در عرصه بین المللی به رسمیت شناخته شده است.

بااین فرض، حق تعیین سرنوشت، حقی متعلق به گروه،‌جماعت یامردم (ملتها) است که برای خودمختاری (AUTONOMY) یک اجتماع، به آنها اعطاء‌شده است. بر مبنای چنین حقی هر اجتماعی می‌تواند امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آنگونه که مستقل از مداخله خارجی و مناسب می‌بیند اداره نماید. با این حال مسأله چگونگی اجرای خودگرانی (Self-Governance) به وسیله گروههای ذیحق در هر دو میثاق تعیین نشده است ولی بر اساس قیودی که در سایر موارد بیان شده و بیشتر مرسوم است تنظیم زندگی عمومی غالباً به شیوه دمکراتیک مدنظر است. هویت صاحبان حق تعیین سرنوشت در مواد مربوطه با عبارت «تمامی ملتها» (All peoples) مشخص شده اما جای تأمل و بحث در آن وجود دارد. مادامی که توجه را به کشورهای موجود محدود ساخته باشیم، حق مزبور به تعهد دولتها برای احترام به حاکمیت یکدیگر و اجتناب از مداخله در امور یکدیگر تفسیر می‌شود؛ اما هنگامی که اجتماعات غیر خودمختار اعلام نموده‌اند که از حق تبدیل به خودگران برخوردارند بدین ترتیب مساوی انگاشتن «مردم» در مواد مذکور با «دولت موجود» کفایت نمی‌نماید.[6]

حق تعیین سرنوشت دارای دو جنبه است. در جنبه داخلی حقی است که تمامی ملتها حق دستیابی به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شان را بدون مداخله خارجی دارند. دراین ارتباط هر شهروندی حق مشارکت درامور عمومی و در تمامی سطوح را دارا می‌باشد. در نتیجه دولت باید تمامی مردم را بدون تبعیض بر اساس رنگ، نژاد، اصل و طبقه اجتماعی و...نمایندگی نماید. از جنبه خارجی (بیرونی) حق تعیین سرنوشت حقی است که به موجب آن تمامی ملتها حق دارند بطور آزادانه سرنوشت سیاسی و جایگاه خود در جامعه بین المللی را برمبنای اصل حقوق برابر و احترام به آزادی ملتها از استعمار و سلطه خارجی تعیین نمایند.[7]

آیا حق تعیین سرنوشت یکی از مصادیق حقوق بشر است؟ احتمالاً خیر؛ زیرا دارندگان آن انسانها نیستند. نوعاً چنین تصور می‌شود که حقوق بشر به افراد از آن جهت که انسان هستند تعلق دارد نه به گروهها. آنچنان که اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) هیچ اشاره‌ای به حقوق گرو‌ه‌ها نمی‌کند و صرفاً سخن از حقوقی به میان می‌آورد که به طور برابر به هر شخصی تعلق می‌گیرد. البته می‌توان استدلال کرد که آزادی‌هایی که اعلامیه مذکور به آن فرا می‌خواند، در واقع حق تعیین سرنوشتی است که هر فردی از آن برخوردار است. این اندیشه متضمن این معناست که: نظام حقوق بشر به جهت حمایت و حفاظت از افراد ایجاد شده تا حداقل بهره‌مندی آنها از حداقل زندگی شایسته انسانی را تضمین نماید و آنچه مربوط به آزادیهای اساسی است، ایجاد کند تا از حق انتخاب فرد درباره شیوه زندگی خود حفاظت کند. اما هیچ فردی نه حاکمیت سرزمینی دارد و نه باید داشته باشد و حاکمیت سرزمین همان است که حق تعیین سرنوشت در کامل ترین شکل خود، آن را اعطا می‌کند. اگر حاکمیت مردمی را اصلی‌ترین ارزشی بدانیم که شالوده حق تعیین سرنوشت را شکل می‌دهد در این صورت باید نتیجه گرفت گر چه حق مزبور متعلق به گرو‌هاست اما به حق اصلی بشر جهت مشارکت در حکومت بر کشور خود متکی است.[8]

  • [1] . International Covenant on civil and political Rights (iccpr) Art.1
  • [2] . International covenant on Economic,social and cultural Rights (ICESCR) , Art.1
  • [3] . African charter on Human and peoples Rights (Afchpr)
  • [4] . The charter of the united nations,Art. 1 (2),55.73, 76.
  • [5] . برای نمونه ر.ک: UNGA Res. 421 D (V) OF 4 Dec: 1950:the Right of peoples and nations to self – Determination , unga Res. 545 (vi) of 5 feb. 1952: Inclusion in the international covemant or covenants on Human Rights of an Article Relationg to the Right of peoples to self Determination. ,ungA Res. 637 A (VII) OF 16 Dec:1952: the Right of peoples and nations to self Determination, unga res. 50/6,9 Nov. 1995,un Doc A/ 322/144 Ammex1, UNGA Res. 3201 (s- vi) of 1 may 1974, UNGA Res. 2734 (xxv) of 16 Dec. 1970.
  • [6] . kodojoe w. pfuatey, the principle of self Determination in international law,newyork, nellek.1977,pp156-159.
  • [7] . committee on the Elimination of Racial Discriminatioan,General Recommendation xxI (1996)
  • [8] . ر.ک: Iccpr,Art. 25, unhr,Art. 21.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

«لاتاری» فیلم موفقی است در جذب مخاطب عمومی سینمای ایران و البته فتح گیشه. فیلمی که توانسته جمیع جوانب امر را در حوزه جذابیت بخشی اینچنینی به خوبی و با فراست فراهم کند و به مقصود رسد. لاتاری فیلم مخاطب عام است.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی تجربه‌ای قابل قبول است اما کاستی‎های بسیاری در پردازش موضوع‌هایی دارد که سعی کرده است در فیلم به آنها بپردازد؛ مقوله‎هایی مثل بیماری رو به مرگ نزدیکان، تلاش‌های علمی یک نخبه جوان، ازدواج‎های پنهانی و مفهوم شادی.
بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

فیلم مصادره اولین ساخته مهران احمدی، بازیگر پر سابقه سینمای ایران، فیلمی کمدی است که تلاش می‎کند با تصویرگری برخی از معضلات فرهنگی جامعه از منظر متفاوتی به مقولاتی بپردازد که به طور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید می‎کنند.

پر بازدیدترین ها

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

مسئله آقای فرهادی چیست؟ او به اخلاق سنتی باور ندارد. بارها این را گفته است که اخلاق در جامعه معاصر معنا و مساله تازه ای می‌یابد. او اخلاق سنتی را نقد می‌کند و اخلاق مدرن را هم به چالش می‌کشد.
Powered by TayaCMS