21 اسفند 1396, 15:3
همت یکی از حالات نفسانی است که عزم جدی بر عملی را بر میانگیزد و مقاومتها و موانع را از سر راه برمی دارد. این انگیزه قوی، در حوزه اراده قرار میگیرد. از این رو، میتوان مدعی شد که همت، اراده قوی در انسان است که به عزم ختم میشود و شخص در صورت بهره مندی از این حالت و تبدیل آن به ملکه نفسانی، صاحب عزم میشود که در قرآن تنها شماری معدود و به اندازه انگشتان یک دست از پیامبران بدان ستوده شده اند و حتی به صراحت خداوند از عدم وجود عزم در حضرت آدم(ع) سخن به میان آورده و وی را بدین صفت نستوده است.
بنابراین، برای شناخت مفهوم همت و عزم میبایست به موضوع اراده پرداخت و نقش آن را در این میان شناخت نویسنده با مراجعه به آموزههای قرآنی بر آن است تا تحلیل قرآن را از اراده و مشیت و عزم ارائه دهد و از این مسیر، مفهوم قرآنی همت را به دست آورد. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
انسان هر چیزی را که میخواهد و طلب میکند، میبایست تصویر ذهنی از آن داشته باشد. این تصویر ذهنی هرچند اجمالی است ولی به وی نشان میدهد که آن چیز در چه سطح از انتظارات اوست و چه خواسته ای از وی را برآورده میسازد و به کدام نیاز او پاسخ میدهد. بدین ترتیب چیزهایی به عنوان اهداف حرکتهای انسانی، سطح بندی و اولویت بندی میشود و هرکسی با توجه به شرایط خود، چیزی را به عنوان هدف آغازین، میانی و پایانی درنظر میگیرد و یا چیزی را به عنوان ارزش ابتدایی، میانی و غایی قرار میدهد و براساس این دو الگوی ذهنی برای دست یابی به آنها حرکت میکند و کار و تلاش خویش را ساماندهی میکند. همه ما از این حالت نفسانی همانند دیگر حالات نفسانی به علم حضوری و شهودی آگاهی داریم و آن را درک و فهم میکنیم. این حالت چنان که گفته شد، یکی از مراتب خواستن چیزی است و از این رو آن را به انگیزه نیز تعبیر میکنند، ولی باید گفت که همه حالات خواستن نفسانی، انگیزه میباشند؛ زیرا تا چیزی در خارج طلب نشود و به دست نیاید همواره به عنوان انگیزه شناخته میشود.
صحاح اللغه درباره واژه اراده مینویسد که این واژه از ماده «رود» گرفته شده و به معنای خواستن و طلب کردن است. با این همه در معنای اراده اصطلاحی اراده انسان اختلاف است.
برخی آن را اعتقاد و باور به سودمندی چیزی دانستهاند، یعنی تصدیقی است که در ذهن صورت میگیرد و انسان در هنگام ارزیابی و سنجش، به این نتیجه میرسد که رابطه آن چیز ذهنی با وجودش، رابطه مثبت و سازندهای است و میتواند برای شخص مفید باشد. بنابراین شخص، تصدیق و حکم میکند که این امر برای وی مفید و سازنده است. این تصدیق و حکم به مفید بودن، اراده نامیده میشود. برخی اراده را همان داعی یا انگیزه دانستهاند. البته این سخن نمی تواند تعریف کامل و جامع از اراده باشد، زیرا چنان که گفته شد، انگیزه در همه حالات خواستن، نمود مییابد، ولی اراده زمانی تحقق مییابد که انسان به مفید بودن امری تصدیق کرده و خواهان تحقق آن باشد. البته نباید فراموش کرد که صرف تصدیق مفید بودن، به معنای خواستن آن چیز نخواهد بود، زیرا ما بسیاری از امور را مفید دانسته و آن را تصدیق میکنیم ولی هیچ گونه انگیزه و ارادهای برای تحقق و انجام و یا به دست آوردن آن در ما شکل نمیگیرد. برخی گفتهاند، اراده همان شوق نفسانی به انجام یا تحقق چیزی است و این زمانی پدید میآید که انسان علم و دانش به مفید بودن چیزی داشته و بخواهد آن را بدست آورد یا تحقق بخشد. دراین صورت اراده در آدمی تحقق مییابد و فعل آن را بر ترک آن برتری و ترجیح میدهد.
برخی اراده را به عزم راسخ بر انجام فعل تفسیر کرده اند که پس از تصور و تصدیق به فایده و میل و جزم پدید میآید. (تعلیقه شرح منظومه، سبزواری، ج2، 647) بنابراین، اراده که همان عزم راسخ بر انجام کاری است، پس از تحقق اموری چون تصور علمی از چیزی، تصدیق به فایده آن، شوق و میل به آن و انجامش، جزم بر انجام پدید میآید و حرکتی را در آدمی بر میانگیزد که از آن به اراده یاد میشود. برخی نیز اراده را تنها به حالتی تعریف کردهاند که موجب میشود تا آدمی فعل و انجام چیزی را بر ترک آن ترجیح دهد. (کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج1، ص132) یعنی زمانی که تصور و تصدیق و شوق پدید آمد و شخص انجام آن را بر ترک آن ترجیح داد، اراده تحقق یافته است حتی اگر بدون جزم و عزمی باشد. بر این اساس، میتوان گفت که اراده مرتبه ای پیش از جزم و عزم است.
هرمعنایی که از اراده انسانی در نظر گرفته شود، نمیتواند در خداوند معنا یابد، زیرا اراده انسانی، حالت نفسانی و حادث است، بنابراین باید معنای دیگری برای اراده الهی در نظر گرفت که هدف بحث ما دراینجا نیست. ناگفته نماند که اراده الهی به دو شکل ذاتی و فعلی در آموزههای قرآنی بیان شده است و خداوند بارها از اراده خود سخن گفته که از جمله میتوان به آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (سوره 82، آیه36) اشاره کرد.
از آموزههای قرآنی بر میآید که مشیت، امری فراگیرتر از اراده است، چنان که مشیت، کلی تر بوده و پیش از اراده تحقق مییابد. از این رو مشیت انسانی متوقف بر مشیت الهی است: و ما تشاوون الاان یشاءالله؛ شما چیزی را مشیت نمی کنید مگر آن چه خداوند مشیت کرده است. (تکویر، آیه 29 و سوره انسان آیه30) اما اراده انسانی میتواند بر خلاف اراده الهی باشد. بنابراین میبایست مشیت را امری غیر از اراده دانست، زیرا در مقام مشیت هیچ کسی حتی انسان نمی تواند برخلاف مشیت الهی حرکت کند، ولی در مقام اراده، انسان میتواند حرکتی برخلاف اراده الهی داشته باشد، از این رو در آیات قرآنی از ارادههای مخالف انسانی با ارادههای الهی سخن به میان آمده است. (نساء، آیه27)
اما درباره نسبت اراده با همت باید گفت با توجه به دو معنای اصطلاحی اخیر از اراده، همت، به یک معنا همان اراده، قصد جدی، جزم و عزم راسخ بر انجام کاری و چیزی با وجود موانع و مقاومت هاست؛ زیرا در عزم این معنا دیده نشده است که حتما با موانع و مقاومت همراه باشد؛ در حالی که در همت بر چیزی، مولفه و عنصر مقاومت و مانع به عنوان امر اصلی درنظر گرفته میشود؛ زیرا حالت همت چنان که علامه طباطبایی در المیزان بیان میکند، در صورتی پدید میآید که خواسته شخص با مانع و مقاومت همراه باشد، از این رو به سبب موانع و مقاومت به عنوان دغدغه ذهنی شخص تبدیل شده و حزن و غم و اندوه او را برانگیخته است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان