نویسنده: خدیجه احمد مهرابی
رسول اکرم(ص) فرموده اند: «من اکثر الاستغفار جعل الله له من کل هم فرجا و من کل ضیق مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب» هر کس بیشتر استغفار کند از هر غمی دور میشود و از هر تنگنایی خارج میشود و از جایی که گمان نمی کند روزی میگیرد. (مستدرک الوسائل ج 5 ص 317)
آیت الله مجتهدی(ره) در شرح روایت فوق معتقد است: هر کس میخواهد گرفتار پریشانی و بلا نشود استغفار کند، هر کس میخواهد فرزند صالح داشته باشد استغفار کند، استغفار کلید رفع گرفتاریهاست. خداوند میفرماید: «فقلت استغفروا ربکم انه کان غفاراً یرسل السماء علیکم مدرارا و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا» و گفتم از پروردگار خویش طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است تا بارانهای پربرکت آسمان را پی درپی بر شما فرو فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد.(نوح/ 12)
در روایت است «المومن بین نعمه لایصلحهما الاالشکر و الاستغفار» مومن بین نعمت و گناه است این دو اصلاح نمی شوند مگر با شکر و استغفار. (مستدرک الوسائل ج 21 ص 122)
پس طبق فرمایش حضرت امیرالمومنین(ع) «نعم الوسیله الاستغفار» بهترین وسیله استغفار است. (مستدرک الوسائل ج 21 ص 421)
درقرآن کریم آیات زیادی در باب استغفار و طلب مغفرت آمده است از جمله، آیات 941 تا 551 سوره آل عمران است که درباره جنگ احد نازل شده است. در این آیات دو واژه عفو و مغفرت در کنار هم آمده اند. عفو به معنای قصد و هدف و مغفرت به معنای پوشاندن هر چیزی اول باید گرفته شود بعد پنهان شود خداوند در ابتدا گناه بنده اش را میگیرد و بعد به لحاظ ستارالعیوب بودنش گناه بنده را در نزد خود نگه داشته و میپوشاند و بر ملا نمی کند، لذا هر چند که عفو و مغفرت دو چیزند ولی فرع بر یکدیگرند ولی به لحاظ مصداق یک چیزند و اطلاق هر دو بر غیر خداوند صحیح است چنانکه خداوند در مورد استعمال این کلمات به انسان میفرماید: «الاان یعفون او یعفو الذی بیده عقده النکاح» (بقره 732) مگر آنکه کسی که گره نکاح بدست او است عفو کند. و در مورد استغفار فرموده: «قل للذین آمنوا یغفروا الذین لایرجون ایام الله» (جاثیه 41) به کسانی که ایمان آورده اند بگو: نسبت به کسانی که امید ایام الله را ندارند مغفرت پیش گیرند.
علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان (ج 4 ص 97) در خصوص عفو و مغفرت نوشته اند: «معنای عفو و مغفرت منحصر در آثار تشریعی و اخروی نیست بلکه شامل آثار تکوینی و دنیایی نیز میشود به شهادت اینکه در قرآن کریم در همین موارد استعمال شده از جمله فرموده: «و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر» (شورا 30) آنچه مصیبت به شما میرسد به خاطر اعمالی است که به دست خود کرده اید، تازه خدای تعالی بسیاری از گناهانتان را عفو میفرماید. و این به طور قطع شامل آثار و عواقب سوء دنیایی گناهان نیز هست.
و نظیر آن است که میفرماید: «والملائکه یسبحون بحمد ربهم و یستغفرون لمن فی الارض» (شورا 5) و ملائکه پروردگار خود را با حمد تسبیح گویند، و برای ساکنین زمین استغفار مینمایند.»
اما دسته دیگری از آیات قرآن کریم در باب استغفار سوالی را به ذهن متبادر میکند. آیا مغفرت بدون گناه معقولانه است؟
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ج 6 ص 536) این سوال را ذیل آیات 116 تا 120 سوره مائده پاسخ داده است. ایشان معتقد است طلب مغفرت بدون گناه برای رفع پردههای عارض بر قلب است رفع حجاب بین پروردگار و قلب که برای تنعم به نعیم قرب خدا و حضور در ساحت قدس الهی محتاج به ازاله آن مرضها و دریدن آن پردههاست و چیزی هم از عهده ازاله و رفع آن بر نمیآید مگر همان عفو پروردگار و پرده پوشی و مغفرت او.
و نیز از جمله موارد دیگر جهت طلب مغفرت در غیر گناه است مغفرتی است که در موارد رفع تکلیف کراراً ایراد گردیده، مثل آیه «فمن اضطر فی مخمصه غیرمتجانف لاثم فان الله غفور رحیم» (مائده3) پس کسی که از شدت قحطی به خوردن چیزی از این محرمات مضطر شد و بنایش نافرمانی خدا نبود خداوند در گذرنده و آمرزنده است و آیات 43 مائده، 19 توبه و 30 شورا نیز در این خصوص است.
این آیات بیانگر آن است که صفت عفو و مغفرت در خداوند مثل صفت رحمت و هدایت اوست که متعلق به امور تکوینی و تشریعی میشود خداوند یک وقت از معاصی عفو میکند و آنرا از نامه اعمال محو میکند و یک وقت از حکمی که اقتضای تشریع دارد عفو میکند از وضع و تشریع آن صرف نظر میکند و یک وقت از بلایا و مصائب عفو میکند از نزول آن با آنکه اسباب نزولش فراهم است جلوگیری مینماید.
در روایت دیگری هم آمده است «اذا اکثر العبد الاستغفار رفعت صحیفته و هی تتلالا» اگر بنده زیاد استغفار کند نامه عملش در حالی رفیع میشود که میدرخشد.(مستدرک الوسائل ج 2 ص 405)