نقش امام خميني (ره) در تربيت نسل عاشق شهادت
بيژن شهرامي
امام خمینی به واسطهی برعهده داشتن رهبری حکیمانه انقلاب اسلامی، بهرهمندی از روحیهوالای شهادت طلبی، اهتمام به امر تبیین حقیقت والای شهادت، ایستادگی در برابر فرایند شوم اسلام ستیزی و توجه ویژه به جوانان توفیق الهی تربیت نسلی دلداده جانفشانی در راه خدا را به نیکوترین شکل ممکن نصیب خود ساخت.
از هستی خویشتن گذر باید کرد زین دیو لعین صرفنظر باید کرد
گـر طـالب دیـدار رخ محبـوبـی از منـزل بیگانه سفـر بایـد کـرد
شهادت هنر مردان خدا و راز سربه مهری است میان عاشق و معشوق. رخشان چراغی است در امتداد نگاه افلاکیان خاکی؛ همانان که راه صدساله را یک شبه پیمودند و از بقعهی فنا به خطهی بقا خرامیدند؛ همانان که عرش را بهتر از فرش و سفر را بهتر از حضر یافتند و در گرگ و میش صبح که نوای جرس، عاشقان حرم را صلا میزد، خواب نوشین بامدادی را از دیدگان ربوده و با دوگانهی عشق به دیدار یار شتافتند؛ همانان که زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند: «ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون»
آری شهادت هنر مردان خداست، هنری که رویکرد عاشقانه و از سر آگاهی نسل آیندهساز ایران سدهی چهاردهم هجری بدان، طرحی نو در انداخت و نه تنها موجبات سرنگونی حکومت مستبد پهلوی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی را فراهم آورد، بلکه هجمهی نظامی همه جانبهی مخالفان حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) را نیز که در قالب تجاوز رژیم بعث عراق به ایران اسلامی رخ نمود، ناکام گذاشت.
این رویکرد شکوهمند که به فضل خدا و در سایهسار زعامت و رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) شکل گرفت، این سؤال را به اذهان متبادر مینماید که آن بزرگمرد چگونه توانست عشقورزی و دلدادگی به شهادت فی سبیلالله را به ملت خویش بیاموزد؟ یا به تعبیر دیگر، نقش امام (ره) در تربیت نسل عاشق شهادت چه بوده است؟
در مقام پاسخگویی بدین پرسش اساسی، اگر سیرهی نظری و عملی امام راحل را در نظر بگیریم در مییابیم که نقش ایشان در تحقق تربیت مورد بحث به دلیل بهرهمندی ایشان از موارد ذیل برجسته و ممتاز است:
الف- برعهده داشتن رهبری خردمندانه انقلاب اسلامی
در روزگاری که آسمان شب زدهی ایران تیرهتر از آن مینمود که رواق منظر خستگان از صولت شب، میزبان امیدواری به درخشیدن کوکبی هدایتگر باشد، به ناگاه خورشید وجود روح خدا طلوع نمود و بذر امید در قلوب جویندگان دینمداری، استقلال و آزادی ایران طاغوت زده جای گرفت.
سلسه جنبان انقلاب اسلامی در شرایطی که اندیشهی زوال نظام ستم شاهی به ذهن کسی خطور نمیکرد، به صراحت علت العلل مشکلات عدیده و دیرپای ملت ایران را حاکمیت رژیم طاغوت دانستند و ضمن کشیدن قلم رد بر اندیشهی جدایی دین از سیاست، اندیشهی متعالی ولایت فقیه و تأسیس حکومت مردم سالار دینی را در امتداد نگاهها قرار دادند.
با فراهم آمدن زمینهی مبارزه با حکومت اسلام ستیز پهلوی، فرهنگ شهادت دیگربار مجال زنده شدن یافت و عرصه را بر دشمنان دین و ملت تنگ ساخت.
این امر که به خوبی مؤید ریشهدار بودن و مواجه شدن انقلاب اسلامی با اقبال عمومی بود، هر روز ابعاد گستردهتری پیدا کرد تا آنجا که افق روشن پیروزی رخ نمود.
بدین ترتیب، رهبر کبیر انقلاب اسلامی با اقتدا به سالار شهیدان فرهنگ شهادت فی سبیلالله را احیا فرمود و عملاً در راه تربیت نسلی عاشق و عارف به شهادت گام برداشت.
آری آن پیشوای بزرگ خاطر شریف ملت مسلمان ایران را بدین حقیقت مهم جلب فرمود که پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت دین خدا در گرو شهادت طلبی است:
«طبع یک انقلاب فداکاری است. لازمهی یک انقلاب شهادت و مهیا بودن برای شهادت است. قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیر است به ویژه انقلابی که برای خداست و برای دین اوست، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهانخواران و مستکبران ... قربانی برای یک انقلاب بزرگ نشانهی یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است...»
ب- شهادت طلبی
رهبر کبیر انقلاب اسلامی که فرهنگ عاشورایی شهادت طلبی را به عنوان سنتی از سنن مذهبی فراموش شده احیا فرمود، خود فرزند شهیدی سرافراز بود و با اقتدا به اجداد طاهرینش به شهادت در راه خدا عشق میورزید؛ چنان که بارها شخصاً تا سرحد شهادت پیش رفت اما چون ارادهی الهی بر تأسیس حکومت اسلامی به دست توانای ایشان تعلق گرفته بود، وجود به سلامت ماند.
دلدادگی آن پیشوای بزرگ به شهادت در مواضع و مواقع متعدد از جمله زمان شهادت آقازادهی مجتهد و مجاهدش، یعنی آیتالله مصطفی خمینی (ره) نمایان است؛ چنان که میبینیم، حضرتش در مواجهه با آن حادثهی جانگداز حقیقتاً صبر جمیل پیشه نموده، آن را از الطاف خفیهی الهی برمیشمرد، و درست به همین دلیل است که میبینیم در روز شهادت حاج آقا مصطفی نیز نماز جماعت و تدریس امام (ره) تعطیل نمیشود:
«ظهر روزی که شهید مصطفی خمینی فرزند گرانقدر امام (ره) به شهادت رسیده بود، منزل امام پر بود از کسانی که از دور و نزدیک برای عرض تسلیت به محضر ایشان آمده بودند.
اذان ظهر که شد، امام برخاست، وضو گرفت و به مسجد رفت. غافلگیر شده بودم. فکر نمیکردم امام آن روز برای نماز به مسجد برود. فوراً یک نفر را فرستادم که خادم مسجد را از رفتن امام باخبر کند اما گویا خادم مسجد در آنجا نبود و آن شخص سریع سجادهای را از همسایهها برای امام فراهم میکند. مردم شهر نجف وقتی فهمیدند امام به مسجد آمده، گروه گروه برای عرض تسلیت به مسجد وارد شدند. مردم وقتی امام را میدیدند که به صلابت کوه ایستاده و گریه نمیکند، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته بودند و گریه میکردند. امام با آرامش و وقار تمام نماز ظهر و عصر را خواند و پس از نماز در مسجد روضهخوانی شروع شد.»
حضرت امام اصولاً تمامی شهدا را فرزند خویش میدانست؛ چنان که فرمود: «خدا شاهد است مصطفای من تنها آن نبود که سالش نزدیک است بلکه همهی به خاک و خون کشیدههای حادثهی شوال (17 شهریور 1357 مطابق با 4 شوال 98) مصطفاهای من بودهاند. من این استقامت را و این فیض شهادت را که خداوند متعال نصیب فرزندانم فرمود، به پدران و مادران و همهی بستگانشان تبریک میگویم.»
عنایت به روحیهی والای شهادت طلبی امام خمینی (ره) که اشارهای هر چند مختصر بدان شد، ما را در زمینهی درک نقش حضرتش در تربیت نسل عاشق شهادت یاری میکند؛ به این معنی که درمییابیم مردم درس شهادت طلبی را پیش از آن که از گفتار امام (ره) بیاموزند، از کردارش آموختند. آری ملتی شهادت طلب است که رهبرانی شهادت طلب داشته باشد.
ج- تبیین حقیقت شهادت
شهادت مفهومی است متعالی که تمامی جوامع به دیدهی احترام بدان مینگرند و آن عبارتست از بذل جان در راه هدفی که ممکن است مادی، معنوی یا آمیزهای از هر دو باشد.
در این میان، دین مبین اسلام بالاترین اهمیت و ارزش را برای شهادت که همانا عبارت از بذل جان در راه خدا میباشد، قائل شده است؛ چنان که در روایت میخوانیم شهید اول فردی است که پای در بهشت مینهد و یا این که برای انسان در پیشگاه خداوند مقامی است که جز با شهادت به دست نمیآید.
با توجه به آنچه که ذکر آن رفت، میتوان بدین حقیقت مسلم اشاره نمود که شهادت زیباست و اگر این زیبایی به آدمی نمایانده شود و حقیقت آن تبیین گردد و راهواری آن در سیر الی الله مدنظر آید، او را شیفته و دلدادهی خویش مینماید؛ چرا که وی فطرتاً دوستدار زیبایی است.
این درست همان تدبیر حکیمانهای است که امام راحل (ره) با اتخاذ آن نسلی شیفتهی شهادت را برای حفظ عزت و شرف اسلام و پاسداشت ارزشهای انسانی تربیت فرمود. چنانکه میبینیم، سیرهی نظری و عملی حضرتش مشحون از گفتارها و کردارهایی است نورآفرین و مبین حقیقت والای شهادت و بذل جان در راه رضای حضرت دوست جلّت عظمته:
- «شهید نظر میکند به وجهالله.»
- «شهادت هنر مردان خداست.»
- «شهادت ارثی است که از انبیا به ما رسیده است.»
- «خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا میداند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.»
- «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.»
- «ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصلهی طولانی را باید بپیماییم و درگذر زمان و تاریخ و آیندگان آن را جستجو نماییم.»
- «سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت که رسالهی علمیه و عملیهی خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشتهاند و بر منبر وعظ و خطابهی ناس، از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساختهاند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشتهی تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیّات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به مهمانی عرشیان رفتند و در جمع ملکوتیان شعر حضور سرودهاند... آنان که حلقهی ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزهها و روحانیت را درک کردهاند در خلسهی حضورشان آرزویی جز شهادت ندیدهاند.»
- «خدمت به شهید، خدمت به نبی اکرم (ص) است.»
د- ایستادگی در برابر فرآیند شوم اسلام ستیزی
در شرایطی که برخورد انفعالی حکومتهای اسلامی با توطئههای اسلام ستیزان میرفت تا از یک سو عرصه را برای تهاجم گستردهتر آنان فراهم آورد و از دیگر سو نیز بر عمق یأس، نومیدی و سرخوردگی تودههای دینمدار امت اسلامی بیش از پیش بیفزاید، انگیزه و ارادهی به سستی گراییدهی مسلمانان، رهبران مذهبی و حتی دولتمردان ممالک اسلامی در جهت ایستادگی در برابر فرآیند شوم و هزارتوی اسلام ستیزی با حضور عاشورایی حضرت امام خمینی در عرصهی مبارزه جانی تازه یافت.
امام امت با طرد موانع تاریخی و استعماری موجود بر سر راه همگرایی مذاهب اسلامی، زمینهی تشکیل جبههی متحد اسلامی در برابر اسلام ستیزان را فراهم آورد و با بیان این مطلب که میبایست به تکالیف الهی عمل نمود، فارغ از این که به پیروزی منتهی میشود یا خیر، طرحی نو در عرصهی مبارزاتی امت اسلامی درافکند:
«خدا به ما تکلیف کرده است که با این مخالفین اسلام و مخالفین ملت اسلام مبارزه کنیم یا پیش میبریم یا نمیبریم. اگر پیش بردیم که الحمدالله، هم ما به تکلیفمان عمل کردهایم و هم پیش بردیم و اگر هم نبردیم و کشته شدیم، به تکلیفمان عمل کردیم. ما چرا بترسیم، ما شکست نداریم، شکست برای ما نیست برای اینکه از دو حال خارج نیست یا پیش میبریم که پیروز هم شدیم یا پیش نمیبریم که پیش خدا آبرومندیم. اولیای خدا هم شکست میخورند... اما به حسب واقع پیروز شدند آنها. شکست ظاهری و پیروزی واقعی بود، اگر ماها هم که برای خدا میخواهیم کار کنیم، شکست هم بخوریم، تکلیف را عمل کردیم و به حسب واقع هم پیروزی با ما خواهد شد.»
ناگفته پیداست که تأثیر توفیق الهی حضرت امام (ره) در جلب عنایت تودههای مسلمان به حقیقت مزبور (عمل به تکلیف، فارغ از نتیجهی آن) در تربیت نسلی عاشق شهادت بسیار حائز اهمیت است.
ذکر این نکته هم ضروری است که شجاعت و هوشمندی حضرت امام (ره) در برخورد با توطئههای گوناگون جبههی کفر علاوه بر خنثیسازی وسایس شیطانی اسلام ستیزان، موجبات تربیت نسل عاشق جانفشانی در راه حضرت دوست را نیز بیش از پیش فراهم آورد. در این زمینه، میتوان به تعیین روز جهانی قدس، هفتهی وحدت، احیای مراسم ابراهیمی برائت از مشرکین، ارسال نامه هدایتگر به رهبر اتحاد شوروی سابق، صدور حکم تاریخی علیه نویسندهی مرتد کتاب موهن آیات شیطانی و ... اشاره نمود جهت حسن ختام این بخش، متن فتوای الهیِ عزت آفرین، دشمن شکن و شجاعانهی آن حضرت علیه نویسنده و جریان شوم آیات شیطانی از نظر میگذرد، فتوایی که احیای فزایندهی فرهنگ شهادت خواهی در گسترهی جهانی از جملهی برکات عدیدهی آن میباشد:
«بسمه تعالی، انا لله و انا الیه راجعون، به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنان را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. روحالله الموسوی الخمینی»
هـ- توجه به جوانان
امام جوانان را بسیار خوب میشناخت و در تربیت اسلامی و تکریم و بزرگداشت ایشان از هیچ کوششی فروگذار نفرمود چنان که ارتباط مستمر آن حضرت با نسل جوان که یکی از مشخصههای اصلی نهضت اسلامی حضرتش تلقی میشود، خیلی زود مؤثر واقع شد و نسلی را که در سایهسار شوم حاکمیت نظام ستم شاهی رشد کرده بود و در معرض ابتلا به انواع معاصی و مناهی که طاغوت فراهم آورده بود قرار داشت، میداندار مبارزه جهت حاکمیت نظام حقهی جمهوری اسلامی ساخت.
آری کلام برآمده از دل نافذ و ملکوتی امام خمینی که بیشترین تأثیر را بر نسل جوان بر جای گذاشت، قلوب مستعد و تشنهی باران معرفت ایشان را سیراب ساخت. به آنان شخصیت داد و ایشان را عهدهدار مسؤولیت خطیر ایجاد و پاسداشت حکومت صلحا و نیکان ساخت.
در این میان، جوانان نیز که پی به صداقت، اخلاص، خداخواهی، شجاعت، نواندیشی، عظمت، تواضع و محبت پدرانهی رهبر عالیقدر نهضت اسلامی برده بودند، سخنان روشنگرانهاش را به گوش جان شنیدند و در راه اجرای فرامین حضرتش سرازپای نشناختند؛ چنان که دیدیم انقلاب اسلامی با مشارکت جدی نسل جوان به پیروزی دست یافت؛ همان طور که دفاع مقدس هشت ساله نیز با حضور نسل عاشق شهادت و تربیت شده در دامان پرمهر ولایت توفیق الهی را رفیق راه این ملت خداجو ساخت و کار تا آنجا پیش رفت که جوانان از حضرتش میخواستند تا برای شهید شدنشان دعا فرماید.
آری امام در روزگار یأس و نومیدی انقلابیون، دبستانیها را امید خویش خواند و با ژرف اندیشی و بصیرتی که فقط در مردان الهی متبلور است، به تربیت دینی ایشان همت گماشت و دیری نگذشت که این نسل نوخاسته و لایق در سایهسار بندگی خدا و متابعت از فرامین جانشین ولیالله الاعظم (ارواحنا فداه) به آن درجه از سرفرازی دست یافت که مقتدایشان آن کودک سیزده سالهی حماسه آفرین را که نارنجک به کمر خویش بست و شربت شهادت را با افکندن پیکر نحیف خود به زیر تانک دشمن سرکشید، رهبر خود خواند و خطاب به آنها و همهی عاشقان شهادت فرمود: «به چهرهی ملکوتی شما غبطه میخورم.»
خلاصهی کلام این که امام (ره) جوانان را باور داشت و با برخورد صادقانه و برآمده از حقیقت اسلام آنها را دلدادهی دین و ارزشهای متعالی آن نظیر شهادت خواهی فرمود. درود خدا بر او و تمامی کسانی که با رهرویی او به فیض عظمای شهادت دست یافتند.
نقش امام خمینی (ره) در تربیت نسل عاشق شهادت بسیار عظیم است، به عظمت خود شهادت و بذل جان در راه خدای تعالی که ژرفا و کنه آن دست نیافتنی مینماید.
آن حضرت به واسطهی برعهده داشتن رهبری حکیمانهی انقلاب اسلامی، بهرهمندی از روحیهی والای شهادت طلبی، اهتمام به امر تبیین حقیقت والای شهادت، ایستادگی در برابر فرایند شوم اسلام ستیزی و توجه ویژه به جوانان طرحی نو درانداخت و توفیق الهی تربیت نسلی دلدادهی جانفشانی در راه خدا را به نیکوترین شکل ممکن نصیب خود ساخت.
البته، ابعاد مترتب بر نقش تاریخی امام راحل در زمینهی مورد بحث به موارد مطروحه محدود نمیشود و گستردگی خاص خود را دارد که پرداختن به آنها نگارش کتابی مستقل را میطلبد؛ امید آن که این مهم محقق شود. ان شاءالله.