نویسنده: اسماعیل حمیدزاده
امنیت، مهم ترین دغدغه بشر است. از این رو سعادت را در آرامش و آسایش مییابد و جامعه را به قصد دست یابی به این هدف ساماندهی میکند و دولت را در این راستا به خدمت میگیرد و بدان مشروعیت میبخشد تا اعمال حاکمیت و قدرت نماید. آموزههای قرآنی نیز به این گرایش فطری بشر توجه داشته و آرامش و آسایش ابدی را در بهشت جاودان به انسان وعده میدهد و سرای دیگر را تنها محل دست یابی کامل و تمام به این دو امر مهم میداند.
امنیت و آرامش دارای ابعاد چندی است که امنیت روانی یکی از ابعاد آن است. در حوزه عمل اقتصادی نیز امنیت نه تنها هدف بلکه سرمایه اساسی است. بر این اساس لازم است به نقش امنیت بویژه امنیت روانی در جهاد اقتصادی توجه ویژه ای مبذول داشت و زمینه و بسترهای تحقق آن را فراهم آورد تا در نهایت جهاد اقتصادی بتواند به هدف نهایی خویش برسد و آن را تحقق بخشد. نویسنده در این مطلب نقش امنیت و امنیت روانی در جهاد اقتصادی را براساس آموزههای اسلامی و وحیانی قرآن تبیین و تحلیل کرده است. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
امنیت، سرمایه اقتصادی
امنیت ضد یا نقیض ترس و خوف است. (لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه امن) بنابراین، امنیت به معنای آرامش و فقدان ترس، خوف و وحشت است. انسان پس از تامین غذا از خوردنیها و آشامیدنیها در اندیشه امنیت است. به سخن دیگر، دو دغدغه اصلی بشر را آسایش و آرامش تشکیل میدهد و پس از تامین این دو امر است که در اندیشه پاسخ گویی به دیگر نیازهای خود از جمله محبت و ارتباطات میافتد تا نیاز عاطفی خویش را نیز به شکلی پاسخ دهد.اموری چون ترس از دست دادن چیزهایی که دارد یا ترس از آینده نامعلوم بشر را از حرکت باز میدارد. اما امید به حفظ آسایش و آرامش یا دست یابی به آن است که حرکتهای انسانی از جمله حرکتهای اقتصادی او را سامان میدهد. اما آن چه آدمی را همواره با یک پرسش اساسی مواجه میکند، مرگ است. البته بسیاری از مردم چنان سرگرم ظواهر دنیا و غفلت از حقایق دنیا میشوند که فراموش میکنند که آنچه از آرامش و آسایش دارند نمی تواند پایدار باشد. تنها گروهی از خردمندان هستند که دنیا با همه زیبایی هایش ایشان را به تفکر وامی دارد و پرسش اساسی را در پیش روی آنان میگذارد که چگونه میتوان به آرامش و آسایش واقعی و دایمی دست یافت؟
برخیها آسایش و آرامش را در غفلت میجویند و بر این باورند که به آینده دور کاری نداریم، پس تا هستیم خوش باشیم. چنین نگرشی به زندگی انسان را از انسانیت و اهداف آفرینش دور میسازد و در یک دور باطل خوردن و خوابیدن و کار کردن برای خورد و خواب میافکند. این جاست که پیامبران موظف میشوند تا به مردم هشدار دهند که آرامش و آسایشی از این دست بسیار آسیب زننده و شکننده است؛ (شعراء، آیات 142 و 146) چرا که انسان نمی بایست تا زمانی که در دنیاست از مکر خداوندی غافل شود؛ زیرا خداوند به یک باره امنیت و آرامش و آسایش ایشان را میگیرد (اعراف، آیه 99) و آنچه به ظاهر عامل امنیت و آرامش آنان شمرده میشود، چیزی جز عامل زیان و خسران ابدی و ناامنی نیست. (اعراف، آیات 97 و 98 و نیز نحل، آیات 45 و 47 و اسراء، آیات 68 و 69 و آیات دیگر) اما اگر انسان در سایه تقوای الهی قرار گیرد و براساس آموزههای الهی در مسیر عدالت گام بردارد و بخواهد تا خود و جامعه را خدایی نماید، در آن صورت به امنیت واقعی دست مییابد و آسایش را در همین دنیا تجربه میکند و در دنیا و آخرت خوف و حزنی نسبت به چیزی نخواهد داشت؛ زیرا خداوند است که او را ربوبیت میکند و در کنف حمایت خود میگیرد و هر مصیبتی را بر او آسان و هر خوفی را به امنیت تبدیل میکند؛ زیرا مومنان چه در دنیا و چه آخرت حزنی بر گذشته و خوفی از آینده ندارند و در کمال سرور باطنی هستند.جامعه ایمانی به سبب حرکت در محور توحید، عدالت و تقواست که از امنیت کامل اجتماعی برخوردار شده و گامهای بلندی در همه عرصههای ماموریت آبادانی و تسخیر و بهره مندی از امکانات و سرمایهها و ثروت زمین برمی دارد. (هود، آیه61)
با نگاهی به گزارشهای قرآنی میتوان دریافت که هر جامعه ای زمانی به بهره مندی از سرمایهها و ثروت زمینی و دنیوی دست یافته که از امنیت برخوردار بوده است. خداوند حتی به دشمنان و کافران و مشرکان این امکان را بخشیده است تا از امکانات دنیا بهره مند شوند. اینان هر چند که به کفر و شرک بودند، ولی زمانی که از ظلم ظاهری در حد امکان پرهیز کردند و حقوق یکدیگر را رعایت نمودند، از رشد اقتصادی و آسایش و آرامش ظاهری بهرهمند شدند.
براساس آموزههای قرآنی، امنیت در هر شکل آن، مهم ترین نعمت هر جامعه است. از این رو به جوامعی که در رفاه بودند، یادآور میشود که این بهره مندی به سبب نعمت امنیت بوده است. (انفال، آیه26 و نیز نحل، آیه 112) بنابراین، نعمت امنیت اجتماعی در هر جامعهای به معنای تبلور رحمت الهی نسبت به آن جامعه است. (کهف، آیات 94 تا 98)
پس هر جامعهای اگر بخواهد به آسایش و رفاه ظاهری برسد، لازم است بستر مناسبی برای امنیت اجتماعی و روانی جامعه فراهم آورد.از نظر قرآن، امنیت از مهم ترین عوامل در زندگی بشر برای دست یابی به بسیاری از اهداف مادی و دنیوی است. از این رو هر جامعه ای میکوشد تا به آن دست یابد. برای همه جوامع بشری، امنیت، امری مطلوب است و هر کس یا جامعه میکوشد تا حتی به شکل هجرت و یا تغییر وضعیت در جامعه، آن را به دست آورد و تحقق بخشد. (یوسف، آیه99)
با نگاهی به درخواست حضرت ابراهیم(ع) از خداوند جهت فراهم آوری نعمت امنیت برای ساکنان مکه، به خوبی دانسته میشود که امنیت یک دغدغه عمومی بشر و خواسته و برنامه پیامبران بوده است. (بقره آیه 126) جوامعی که در گذشته به رفاه و آسایش مطلوب و رشد اقتصادی و تمدنی خوب و مناسبی رسیدند، جوامعی بودند که از نعمت امنیت برخوردار بودند. گزارش قرآن از جوامع پیشین و تبیین و تحلیل رشد و توسعه تمدنی و اقتصادی آنان، به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه نعمت امنیت مهم بوده است. (سباء آیات 15 و 18) به هر حال، نعمت امنیت، مهمترین سرمایه اجتماعی هر جامعه ای است، زیرا رشد اقتصادی، شکوفایی تمدنی و دست یابی به آسایش دنیوی تنها در سایه سار امنیت اجتماعی، روانی و روحی آن تامین میشود.
از آیه 2 سوره مائده این معنا به دست میآید که رشد اقتصادی و گسترش تبادلات و معاملات اقتصادی تنها در سایه امنیت فراهم میآید و لازم است مسئولان اجتماعی و مدیران هر جامعه ای شرایط را به گونه ای فراهم آورند تا امنیت اقتصادی تامین شود و مردم بتوانند با مبادلات خود به رشد و توسعه اقتصادی فراگیر کمک کنند. تاکید بر فراهم آوری امنیت در مکه به عنوان مرکز و محور عبادت و حج، تبادلات اقتصادی به خوبی نشان میدهد که از نظر قرآن تا چه اندازه امنیت و تامین آن، نقش تاثیرگذاری در بهبود و رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکند.
امنیت روانی در سایه مدیریت سالم
بی گمان امنیت جانی نخستین دغدغه انسان است. این نوع از امنیت به سبب این که مرتبط با حیات و زندگی اوست، نخستین خواسته هر انسانی است. اگر انسان احساس کند که از نظر جانی تامین نیست، هیچ گونه اقدامی نمی کند. از این رو حتی در دست یابی به غذا و خوراکی، چنان شرایط را میسنجد که امنیت جانی او تامین شود و یا کمتر در معرض خطر قرار گیرد.
فقدان امنیت جانی، چنان اهمیت دارد که انسان را از هرگونه حرکت و تلاش منافی با آن باز میدارد لذا خداوند تامین امنیت جانی را اصلی اساسی میشمارد. (قصص، آیه 57 و نیز عنکبوت، آیه 67 و نیز انفال، آیه 26) البته انسان خواهان امنیت کامل در همه زمینهها و عرصه هاست، در این راستا امنیت خانه و خانواده (احزاب، آیه 13 و نور، آیه 24) و امنیت از هرگونه تعرض، اذیت و آزار و تمسخر و مانند آن (آل عمران، آیه 96 و 97) مهمترین دغدغه همگانی است. اگر جامعه ای بخواهد به رشد و بالندگی اقتصادی برسد، لازم است تا امنیت همه جانبه و کامل را برای شهروندان و سرمایه گذاران و تجار و بازرگانان فراهم آورد. از این رو، بر مدیران و مسئولان هر جامعه ای است که به این مساله به عنوان مهمترین گام در جهاد اقتصادی توجه کنند و اهتمام ورزند. البته قرآن به یک نکته مهم در امنیت روانی توجه میدهد و آن این مساله است که امنیت روانی و درونی واقعی را میبایست در توحید و ایمان خالص به خدا و پروردگاری او جست؛ زیرا ایمان و اخلاص کامل، روح و روان آدمی را در حفاظت خداوندی قرار میدهد و از هرگونه خوف و حزن رهایی میبخشد. (انعام، آیه 80 و 82) اما این بدان معنا نیست که جامعه، بستر امنیت روانی را فراهم نیاورد؛ چرا که اکثریت انسانها به طور طبیعی به ظواهر توجه دارند و هرگونه اختلال در ظواهر و بروز مصیبتها آنان را دچار تشویش میسازد. این جاست که مدیریت سالم جامعه میتواند این امنیت را حفظ یا ایجاد یا تقویت کند.از گزارش قرآن درباره برنامههای اقتصادی حضرت یوسف(ع) میتوان به دست آورد که ایشان چگونه خواسته است تا امنیت روانی جامعه را حتی در بحرانهای اقتصادی تامین و فراهم آورد و اجازه ندهد تا بحرانها روند رشد اقتصادی و شکوفایی تمدنی را با اختلال مواجه سازد. حضرت با دو کار ذخیره سازی و کشت و تولید انبوه محصولات و فرآوردهها و سیلوسازی، توانست جامعه را در امنیت روانی قرار دهد و اجازه ندهد تا حرکت پرشتاب چرخ اقتصادی کشور با مشکل مواجه شود و یا از کار بیفتد.
تامین سرانه برای ملت و توزیع عادلانه ثروت و تولیدات نیز به ایشان کمک کرد تا نه تنها امنیت روانی ایجاد کند، بلکه امنیت اجتماعی را افزایش دهد و دولت و ملت را به هم پیوند زند تا مکمل یکدیگر برای تمدن سازی باشند. هرگونه رفتاری که امنیت روانی جامعه را ایجاد، یا حفظ یا تقویت کند، باید در دستور کار مدیران جامعه قرار گیرد. از جمله این کارها، تامین نیازمندیهای اساسی جامعه و مردم است؛ زیرا هرگاه جامعه احساس ناامنی کند، به ذخیره سازی، احتکار و مانند آن رو میآورد و سرمایهها را به جای به کار گرفتن در عرصه تولید، در عرصه دیگری وارد میکند و قدرت و امکانات را از مسیر رشد اقتصادی بیرون میبرد.
جامعهای که از نظر روانی احساس عدم امنیت بکند، به جای سرمایه گذاری، به کنز و خروج سرمایه گرایش مییابد؛ هرچند که نهی خداوند از کنزاندوزی و خروج سرمایه از جریان تولید و گردش سالم میتواند جلوی برخی از رفتارهای نادرست اقتصادی را بگیرد، ولی نمی تواند امنیت روانی را به جامعه بازگرداند و تودهها را با دولت و جهاد اقتصادی همراه و هماهنگ سازد.در زمان و جایی که دشمن با انواع شگردها و جنگ روانی و شایعه سازی بر آن است تا چرخهای اقتصادی را از حرکت شتابنده بازدارد و اقتصاد اسلامی را ناکارآمد جلوه دهد، توجه به مدیریت امنیت روانی جامعه یک اصل برای مدیران است.
برای دست یابی به امنیت کامل از جمله امنیت روانی، جانی و اجتماعی باید از همه توان و ظرفیتها بهره برد. امنیت راهها هر چند که برای توسعه اقتصادی و رشد آن مهم است و خداوند در آیاتی به مساله امنیت راهها در امر توسعه اقتصادی توجه داده است (اعراف، آیات 85 و 86 و نیز سباء، آیات 15 و 18)، اما آن چه مهمتر است، تامین امنیت روانی از طریق مدیریت سالم اقتصادی جامعه است.
این که پیامبران مامورند تا مانند حضرت شعیب (ع) از کم فروشی و گران فروشی و احتکار باز دارند (اعراف، آیه 58 و نیز هود، آیات 84 تا 88 و نیز شعراء آیه 183) هدفی جز فراهم آوری امنیت روانی ندارند، زیرا این رفتارهای ناهنجار در حوزه عمل اقتصادی، بستر ناامنی روانی در جامعه میشود و اشخاص به یکدیگر در معاملات اعتماد و اطمینانی نخواهند داشت و یا در وضعیت مطلوب، تردید دارند؛ زیرا احتکار، خود بیانگر عدم مدیریت در توزیع است و محتکران با اختلال در روند جریان سالم اقتصادی، به غارت و چپـاول سرمایه دیگران میپردازند. خداوند در آیات 15 و 18 سوره سبا به نقش امنیت از جمله امنیت روانی درگردشگری اقتصادی توجه میدهد و بیان میکند که چگونه امنیت موجب افزایش گردشگری اقتصادی و تعاملات میشود و جامعه میتواند از این مساله به خوبی سود برده و در رشد و شکوفایی اقتصادی از آن بهره گیرد. البته آیاتی دیگر نیز همین معنا را به شکل دیگر بیان کرده است. از جمله آیات سوره قریش که به مساله امنیت راهها در جا به جایی تجار و گردشگران اقتصادی پرداخته است یا آیاتی که به مساله حج و تاثیر امنیت کامل در آن در جهت بدست آوردن فضل الهی یعنی عمل اقتصادی اشاره دارد. همه اینها به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه امنیت از جمله امنیت روانی جامعه میتواند اقتصاد را تحت تاثیر مثبت یا منفی خود قرار دهد.
عوارض نبود امنیت روانی
شرایط اجتماعی از سوی مدیران میبایست به گونه ای باشد که هر گردشگری از جمله تجار و بازرگانان در شب و روز به سادگی در جامعه حرکت کرده و به مبادلات اقتصادی بپردازند. (همان) به هر حال، ازآموزههای قرآنی به دست میآید که در جهاد اقتصادی نمی توان نقش امنیت از جمله امنیت روانی در سرمایه گذاری و تولید و توزیع سالم و حتی مصرف را نادیده گرفت؛ زیرا اگر جامعه از نظر روانی در تشویش و اضطراب باشد، به خود اجازه نمیدهد تا ثروتش را در تولید سرمایه گذاری کند، بلکه آن را یا کنز کرده و در گوشهای به شکل سکه و طلا و مانند آن میاندوزد و از چرخه اقتصادی بیرون میبرد. یا آن که در احتکار به کار میگیرد و با این رفتار نادرست خویش، اقتصاد را از مسیر سالم و تولید خارج میسازد. بارها دیده شده است که جریانهای خاص با ایجاد شایعه یا جنگ روانی، سرمایهها را به بخشهای خاص و به ظاهر سودآور هدایت میکنند. خرید سکه و کنز آن به جای سرمایه گذاری ثروت در بخش تولید خود نمونه بارز این رفتار برپـایه جنگ روانی در سالی است که میبایست ثروت در سرمایه گذاریهای مناسب با رشد اقتصادی و جهاد اقتصادی به کار گرفته شود. جریان سازی به گونه ای است که حتی تودههای مردم نیز در دام این فضای روانی قرار میگیرند و به نوعی کنزاندوزی گرفتار میآیند. لازم است با هوشیاری و مدیریت سالم جامعه، اجازه داده نشود تا ثروت جامعه در مسیری غیر از تولید و جهاد اقتصادی قرار گیرد و به کنزاندوزی و تکاثرجویی کشانده شود که از نظر قرآن رفتاری نه تنها ضد اخلاقی و ضد اقتصادی است بلکه گناهی نابخشودنی است و خشم خداوند را بر میانگیزد.