نویسنده: مریم انصاری و ابراهیم میرشاه جعفری
اسلام و روان شناسی
شماره 6 دو فصلنامه "مطالعات اسلام و روانشناسی" با عناوین زیر از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر شده است: روششناسی ساخت یک مقیاس اسلامی، بررسی تاثیر گروه درمانی مذهبی و شناختی، تعیین رابطه بین دینداری با سخترویی روان شناختی، مولفههای اجتماعی بهداشت روانی در نهجالبلاغه با تاکید بر کار و فعالیت اقتصادی، تاملی سر سازوکار ایمان و امید در زندگی و تاثیر آن بر سلامت روان انسان و...
در ذیل بخشی از مقاله اخیر را که نوشته مریم انصاری و ابراهیم میرشاه جعفری میباشد، برای بهرهمندی خوانندگان درج میکنیم.
انسان موجود بسیار پیچیده با ابعاد گوناگونی است و تداوم حیات او به تعادل نسبی این ابعاد بستگی دارد. یکی از این ابعاد سلامت روان است. سلامت روان، حالت کامل آسایش و کامیابی زیستی - روانی و اجتماعی است و صرف نبود بیماری یا معلولیت نمیباشد (سازمان بهداشت جهانی). سلامت روانی در مفهوم عام خود نیز به سلامت فکر،تعادل روانی و دارا بودن ویژگیهای مثبت روانی گفته میشود و راههای دستیابی به سلامت فکر و روح که برای تعالی و تکامل فردی و اجتماعی انسانها لازم است، با پرداختن به آن روشن میشود.
اعتقاد و ایمان به خدا و انجام اعمال و مناسک مذهبی توسط افراد، نقش موثری در سلامت روانی و جسمانی آنها دارد و در شکلگیری شخصیت و سبک زندگی سالم نقش مهمی ایفا میکند. مذهب به عنوان مجموعهای از انتقادها، بایدها و نبایدها و نیز ارزشهای اختصاصی و تعمیم یافته، یکی از موثرترین تکیه گاههای روانی به شمار میرود که میتواند معنای زندگی را در لحظه لحظههای عمر فراهم کند و در شرایط خاص نیز با فراهم کردن تکیهگاههای تبیینی، فرد را از تعلیق و بیمعنایی نجات دهد (بهرامی، 1378).
ایمان و امید، آثار خوب زیادی در زندگی فردی و اجتماعی افراد به جای میگذارد که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. آرامش: آرامش، امید هر انسانی است. آرامش (طمانینه) یعنی اینکه انسان در قصد و اراده خود استقرار و آرامش داشته باشد و هیچگونه اضطراب و نگرانی به خود راه ندهد. قرآن کریم در میان امواج نگرانیها و اضطرابها، امید به خدا و ذکر او را به عنوان برترین داروی آرامش بخش و شفادهنده قلبها معرفی میکند و پروردگار، آن را از خواص ایمان و از نعمتهای بزرگ خود شمرده است: "الا بذکرالله تطمئن القلوب، آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد و ناآرامیها و اضطرابها مهار میشود"(رعد، 28).
انسان فطرتا جویای سعادت خویش است. اگر بتوان برای سعادت دو مولفه اساسی برشمرد، آرامش مولفه اصلی است که به دو شکل آرامش روحی (آرامش خاطر) و امنیت اجتماعی ظهور میکند. در این راه، انسان از تصور رسیدن به سعادت، شاد میشود و از فکر یک آینده شوم، لرزه بر اندامش میافتد و دچار دلهره شدید میشود. آنچه مایه سعادت انسان میشود، دو چیز است: تلاش، امید و اطمینان به شرایط جدید که همراه با حضور، خضوع و نهایت کوشش است. در حقیقت، آرامش روحی. گمشده انسان امروزی است و او با تمام وجود به دنبال دستیابی به آن است(مطهری، 1369).
در روانشناسی و علوم اجتماعی، شخصیت سالم به کسی گفته میشود که در حوزه رفتاری، آرامش دارد و دچار تشویش و بحران نمیشود. از نظر قرآن نیز انسان مومن کسی است که شخصیت سالم، آرامش و امنیت دارد و نسبت به گذشته، غم و اندوه به دل راه نمیدهد. ایمان محکمی که از مطالعه اسرار شگفتانگیز این جهان پهناور سرچشمه میگیرد، قلب را لبریز از عشق، نشاط، آرامش و اطمینان میکند. انسان در پرتوی بندگی خداوند از قید بندگی غیر او آزاد میشود و هنگامی که با آن وجود لایتناهی آشنا میگردد، همه چیز، جز او در نظرش کوچک میشود و به این خاطر، هرگز از دست دادن چیزی، روح او را دچار توفانهای اضطراب و نگرانی نمیکند.
2. انبساط خاطر و شادمانی: از دیگر نشانههای امید در زندگی، خوش بینی به جهان و خلقت هستی است، زیرا فرد با ایمان و امیدوار، آفرینش خود و جهان را هدفدار میبیند و هدف را خیر، تکامل و سعادت معرفی میکند. چنین فردی زمینه ترقی و تعالی را برای خود و افراد دیگر فراهم میکند (همان).
انبساط خاطر و شادمانی با سلامت روان، ارتباط بسیار نزدیکی دارد. شوارز و استراک (1991) معتقدند که افراد شاد، در پردازش اطلاعات به خوشبینی و شادمانی متمایل هستند و در نتیجه، امید به زندگی بیشتری دارند. داینر (2002) شادکامی را نوعی ارزشیابی از خود و زندگی میداند. عوامل بسیاری در ایجاد شادمانی دخالت دارد که از آن جمله میتوان به نقش تحصیلات، پول و درآمد (آرگایل، 2001)، رضایت شغلی و رضایت از زندگی (آدلر و فاگلی، 2005)، سلامت جسم و روان (ادینگتون و شومن، 2004) و داشتن ایمان و مذهب (اسکومیکر،2002) اشاره کرد. یافتههای پژوهشها نشانگر این است که در نظر داشتن شادی و طراحی برنامههایی برای شاد بودن با انگیزههای مختلف، باعث افزایش خوشحالی میشود و امید به زندگی را بالا میبرد. در واقع، شادکامی محصول سلامت روانی است، نه هدف آن.
از نظر تاثیرهای فیزیولوژیکی، بسیاری از تحقیقها نشان داده که حالتها و عناصر خاص معنویت و ایمان ممکن است که اثرهای مثبتی بر مکانیزمهای گوناگون فیزیولوژیکی درگیر در سلامت داشته باشد (استیبیچ، 2008). هیجانهایی، مانند امیدواری، عشق ورزیدن و گذشت که در عرف دین ترویج میشود، به واسطه تاثیر بر مسیرهای نورونی مربوط به سیستم ایمنی، ممکن است که اثر خود را در بهبود سلامت، اعمال کند (سیبولد و هیل، 2001).
در این راستا، ساعد و روشن (1387) رابطه بین معنویت و سلامت روان را با دخالت مکانیزمهایی، مانند سبکهای مقابلهای، مکان کنترل، حمایت اجتماعی و شبکههای اجتماعی، مکانیزمهای فیزیولوژیکی و در نهایت، محیط و معماری بناها نشان دادهاند که این مکانیزمها ممکن است با عوامل فردی، مانند وضعیت قبلی سلامت روان فرد، سن و زمینه فرهنگی او به خوبی در ارتباط باشد.
3. افزایش انرژی روانی و قدرت سازگاری با محیط: امید این اثر را دارد که انرژی روانی انسان را افزایش دهد و باعث شود که او بر تلاش خود برای رسیدن به مقصود بیفزاید. در واقع، امید، به نمایش گذاشتن تواناییهای انسان است. از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد سالم و امیدوار، برخوردار بودن از مهارتهای مقابلهای و مقابله صحیح با مشکلها میباشد. امروزه در سطح دنیا افرادی، توانمندی و قابلیت لازم برای زندگی اجتماعی و فردی در جامعه را دارند که در کنار هوش و قابلیت ذهنی و انتزاعی، قابلیت دیگری به نام هوش هیجانی و اجتماعی دارند، بنابراین، تقویت هوش هیجانی در افراد باعث سازگاری بهتر با جامعه و اجتماع خواهد شد و فرد در این وضعیت از آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.
4. کاهش ترس و اضطراب: هر کس امید به بهبودی امور و اصلاح کارها را از دست دهد، نسبت به آینده و سرانجام کار، دچار ترس و اضطراب میشود. چیزی که میتواند از ترس و اضطراب او کم کند، امیدواری است. کسی که خداپرست است، میداند که سررشته همه امور به دست خداست و اوست که انسان را از خواری گناه به وسیله توبه به اوج عزت و سربلندی میرساند، پس کمترین دلیلی برای ناامیدی ندارد. همچنین باید انتظارهایمان از خود و اطرافیان، قابل دسترس و متناسب با تلاش و فعالیتمان باشد تا دچار ناکامی و به تبع آن، ناامیدی نشویم (عسگری، 1387)
ایجاد امید به زندگی و حل مشکلها، یکی از جنبههای مهم مشاوره و روانگری هم است. مشاوران مومن ومتعهد میتوانند روی انتظارهای افرادی که دچار ناامیدی و به دنبال آن، ترس هستند، بسیار تاثیرگذار باشند. در واقع، انتظارهای مثبت میتواند باعث ایجاد انگیزه در افراد در جهت تلاش برای بهبود شود. امید اثر مثبتی بر مشکل فردی دارد. مشاوران میتوانند امکانات بالقوه عقلی و عاطفی - روانی مراجعهکنندگان را به فعلیت برسانند و به منظور درمان آنان از ایجاد امید به زندگی بهره ببرند. بهترین و آسانترین راه حل کاهش اضطراب، متوجه کردن آنان به وجود یک تکیهگاه عظیم و پایدار است که همان ایزد یکتا میباشد.
5. بالا بردن قدرت تصمیمگیری و مشارکت اجتماعی: افزایش تعاملهای اجتماعی، مشارکت جمعی و قدرت تصمیمگیری میتواند باعث افزایش روحیه، توانمندی و امیدواری شود. از نظر شناختی - اجتماعی، امید ارتباط نزدیکی با تصمیمگیری شناختی دارد، زیرا امید میتواند در شرایط بحرانی فرد را وادار به تصمیمگیری کند، مانند ریسک کردن در موقعیتهای واقعی. در شرایط واقعی، تصمیمهای انسان به درک او از خطر (میزان ریسک پذیری) و شاخص امید بستگی دارد و همین امر باعث میشود که فرد با توجه به آن موقعیت و انتظارهایی که از پیامد و منفعت آن دارد، تصمیمگیری کند (گودامسکی، 1998).
انسان یک فرد اجتماعی است و زندگی سالم او به روابط اجتماعی پنهانی بستگی دارد. غرایز و نیازهای اجتماعی به صورت یک سلسله تقاضا در باطن انسان وجود دارد که با تعلیم و تربیت باید پرورش یابد. در این راستا، آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را مقدس، دلها را به یکدیگر مهربان و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار میکند، تقوا و عفاف را تا عمق وجدان آدمی نفوذ میدهد و به ارزشهای اخلاقی اعتبار میبخشد، ایمان و امید است.
6. بالا بردن ظرفیت انسان درباره مرگ: زندگی انسان، خوشیها و ناخوشیهایی دارد و بسیاری از آنها، پس از تلاش زیاد قابل پیشگیری و برطرف کردن است. امید در انسان نیروی مقاومت میآفریند،تلخیها را شیرین میکند و سختیها و حتی مرگ را در نظر او بیاهمیت جلوه میدهد. از نظر روانشناسان، بیشتر بیماریهای روانی که ناشی از ناراحتیهای روحی و تلخی زندگی است، در افراد بیایمان و ناامید دیده میشود. هر چه فرد امیدوارتر و با ایمانتر باشد، از این بیماریها محفوظتر است. به دلیل بیایمانی و ناامیدی در این عصر است که بیماریهای روانی و عصبی رواج یافته است.
احساس فناپذیری و عدم تکامل، علت زیربنایی ترسهای وجودی و احساسهای پوچگرایانه میشود. دین با وعده دادن جاودانگی در دنیای دیگر میتواند با این احساسهای منفی مبارزه کرده و به زندگی معنا بخشد و در ذهن مخاطبانش برای این جهان ثبات و دوام فراهم کرده، امید ببخشد. پژوهشهای متعدد نشان داده که آنچه انسان امروزی را بیشتر رنج میدهد، خلا وجودی و احساس بیهدفی و ناامیدی در زندگی است. همین احساس ناامیدی و پوچی که ناشی از فراموشی خدا به عنوان مبدا و مقصد زندگی است، باعث شده هنگامی که انسان امروزی به پایان زندگی میاندیشد، آینده را تاریک و مبهم ببیند و از آن بترسد، در حالی که داشتن دین با ایجاد یک نظام فکری و عقیدتی منسجم در چارچوب مبدا و معاد، واقعیتهای زندگی را برای انسان قابل فهم کرده و باعث هدفمندی و معناداری جهان برای فرد شده است. تاثیر ارزشها و عقاید مذهبی در سلامت روانی افراد در پژوهشهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است.
آذربایجانی و موسوی اصل (1385)، آثار داشتن ایمان و امید و تاثیر آن در زندگی را در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح میکنند. در سطح فردی، شامل چهار تاثیر آرامش روان، خشنودی و رضایت از زندگی، تفسیر خوشبینانه از مرگ و سلامت جسمانی است و در سطح اجتماعی، باعث انسجام اجتماعی، کاهش جرم و انحراف و نوع دوستی و کمک به دیگران میشود.
تحقیقهای بترایی و فتحی آشتیانی (1387) نشان میدهد که با افزایش میزان ایمان و امید در زندگی افراد، آنها این توانایی را مییابند که در شرایط گوناگون به گونهای مناسب رفتار نموده و از مسیر تعادل خارج نشوند و در نتیجه، در برابر شرایط اجتماعی، اقتصادی و بدنی نامناسب، از خودشان بردباری نشان داده و براساس تعالیم وحیانی و الهی رفتار نمایند. در واقع، افراد امیدوار، سلامت روان بیشتری نسبت به افراد بیایمان و ناامید دارند.
از نظر شافر و کینگ (1990)، افراد متدین و غیر متدین میزان فشار روانی مشابهی را تجربه میکنند، اما افراد متدین بهتر میتوانند با رویدادهای منفی زندگی و عوامل فشارزای روان شناختی رویارویی کنند.
به هر حال، باید بپذیریم که در برنامه ناملایمهای سخت زندگی که ناگزیر از پذیرش آن هستیم، زندگی جریان دارد. با وجود آنکه انسان این توانایی را دارد که خود التیام بخش دردهایش باشد، ولی برای دستیابی به سلامتی و تحمل پذیری روانی، ناگزیر از پذیرش یک ایمان قوی و محکمی است که با آن بتواند بر محدودیتهایش غلبه کند و این امر، تنها با اعتقاد قوی به امید و اطمینان داشتن به استواری آن در زندگی امکان پذیر است (پترای، 2008). البته ایمان فقط در مذهب و کلیسا خلاصه نمیشود، بلکه ایمان واقعی، یک فرایند شخصی و قلبی است و شامل باورها، ارزشها و مفاهیمی است که به طور مستقیم با زندگی انسان سرو کار دارد. ایمان، انسان را به سمت دریافت حقایق و وفاداری نسبت به همنوع میکشاند و این حق را به او میدهد که متناسب با شرایط محدود زندگی، حقایق را دریافت کند. (کونولی، 1998).
همچنین افرادی که حساسیت مذهبی بالایی دارند، نسبت به آینده، زندگی و رهایی از مشکلهای موجود امیدوارتر هستند و زندگی خود را با آرامش و بهداشت روانی مطلوبی میگذرانند. در این میان، نقش توکل به خدا در امیدواری و بر طرف کردن اضطرابها مهم است (غباری، 1385).
در این باره صفورایی (1386) بیان میکند که سازوکار تاثیر ایمان و امید در زندگی در حل مشکلهای روان شناختی و سازش یافتگی بر عوامل متعددی مبتنی است که از آن جمله میتوان به: تسهیلهای اجتماعی، معنادهی به زندگی، ارائه الگوهای دلبستگی و جدایی، تشویق و تنبیه، آیینهای مذهبی، پرورش عقلانی، هویت بخشی نظم اجتماعی و فردی و وحدت یافتگی روانی اشاره کرد.
راههای دستیابی به امید
اگر با نگاه اعتقادی روان شناسانه به موضوع امید توجه کنیم، میتوان گفت که چند اعتقاد مهم و اساسی وجود دارد که ما را به امید میرساند و باعث میشود که زندگی را با اهداف معناداری دنبال کنیم (آرچر، 2008).
1. اصل اولیه: وجود داشتن امید (داشتن تفکر مثبت)
وجود داشتن یا نداشتن یک مطلب، تقدم رتبی دارد براینکه افراد به آن باور داشته یا نداشته باشند. امید هم از این مقوله مستثنا نیست.
امام صادق(ع) میفرماید: "هیچ بنده مومنی نیست که در دل او دو نور نباشد: یکی، نور امید و دیگری، نور ترس. اگر این را وزن کنند، با آن برابر است" (کلینی، 1362، ص 67). تفکر مثبت، تولید انرژی، توانایی و دلگرمی میکند. اگر بخواهیم امیدوار زندگی کنیم، باید همیشه نیمه پرلیوان را ببینیم. در این باره، همراهی با زیباییهای زندگی و اندیشه در داشتهها کمک موثری است. بزرگ نمایی سختیها و نظر کردن در کاستیها که یک روی سکه زندگی است، باعث شده که از روی دیگر سکه که خوشیها، زیباییها و داشتهها میباشد، غفلت شود.
2. باور داشتن امید، به عنوان یک هدیه الهی: مهمترین منبع و عامل حمایت کننده که میتواند ما را در برابر خطرها و امواج منفی حمایت نماید، باور به خداوند متعال و جهان آخرت است. ایمان به خدا منبع اولیه امید را تشکیل میدهد (مکشری، 2000). هر چقدر ما منابع قدرتی و انرژی روحی و روانی داشته باشیم، تحمیل پذیرئی، استقامت و امیدواری ما بیشتر خواهد بود. امید در چارچوب مذهبی، به معنای آگاه بودن از یک حقیقت معنوی است. در واقع، امید داشتن یک فضیلت است و فضیلت هر صفت اخلاقی به قدر یاری کردن آن صفت در رسیدن انسانها به سعادت است. بنابراین، ترس و امید، از برترین صفتهای خوب است که با آن میتوان به اوج سعادت و کمال رسید. امام صادق (ع) میفرماید: "امید واسطه و شفیع آدمی است و ترس، مراقب و نگهبان دل است. هر کس خدا را بشناسد، هم از او ترس و هم به او امید دارد و این دو، دو بال ایمان است که انسان را به سعادت میرساند" (مجلسی، بیتا، ج 70 ص 390).
هولت و هنیکر (2000) بیان میکنند که امید یک امر اساسی و محرکه اصلی زندگی است. کسی که امیدوار است، انرژی، قدرت، فضیلت و شادمانی دارد. در مذهب کاتولیک نیز امید، یکی از سه فضیلت مذهبی (ایمان، امید و نیکوکاری) و یک هدیه معنوی از طرف پروردگار میباشد. در واقع، امید یک توفیق معنوی است (انجمن امید و زندگی، 2008).
3. اعتقاد به ارائه دستورهای خداوند به وسیله پیامبرانش: تنها پیامبران الهی هستند که میتوانند راه حقیقت و زندگی سالم را به ما نشان دهند. در قرآن کریم آمده است: "لقد کان لکم فی رسولالله اسوه حسنه، پیامبر خدا، برای شما - چه در صبر و مقامت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو - سرمشق و الگوی مناسبی است" (احزاب، 21). برای ایجاد و تقویت امید و امیدواری در افراد میتوان به زندگی و راه و روش رفتاری بزرگان دین، ائمه(ع) و شخصیتهای کاملی که منبع امید، انرژی و حیات بودهاند، توجه نمود. بزرگانی، مانند پیامبر اسلام که با همه سختیها و مشکلهایی که برای ایشان در راه ترویج و نشر اسلام به وجود آمد، اما از مسیر حق و امیدواری خارج نشد.
4. سهم بالا داشتن هر یک از ما در امید به زندگی: در حقیقت، با شناخت ویژگیهای خود و با شناخت صحیح از نقاط ضعف و قدرت خویش و دنیای پیرامونی خود، میتوان با سختیهای زندگی بهتر کنار آمد. با ایمان خالصانه و فرمانبردار میتوان به سوی ایزد معبود حرکت کرد و با امید به لقای او میتوان قسمتی از جامعه بزرگی از مردمان با ایمانی شد که راهشان را در زندگی پیدا کردهاند. خداوند میفرماید: "هر کس آرزومند ملاقات پروردگار خویش است، باید که کار نیکو کند و در پرستش پروردگار خود کسی را شریک نکند" (کهف، 110). اگر با نگاه جامعه شناسانه و مردم شناسانه به موضوع امید بنگریم، به این نتیجه خواهیم رسید که ریشه اصلی ناامیدی در میان افراد، تغییر و دگرگونی در ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است که از بنیان خانواده سرچشمه میگیرد، چرا که پایه اصلی شخصیت افراد در درون خانوادهها شکل میگیرد. هر چند که مسائلی، چون اقتصاد، تورم و بیکاری میتواند بر روی نگرش افراد و خانوادهها تاثیر بسزایی بگذارد، اما نباید از عامل کمرنگ شدن ارزشهای اصیل فرهنگی و اعتقادی غافل شد.
5. وارد کردن عشق، علاقه و هدف در زندگی: امام علی(ع) میفرماید: "از کسانی مباش که بیعمل امید به آخرت دارند" (نهجالبلاغه، ص 1160، عبده، بیتا، ج 2، ص 181). با نگاهی به هدف زندگی افراد در جهان سه نوع زندگی را میتوان مثال زد:
1 - زندگی مفید: زندگی برای ساختن جهان بهتر، بر پایه لبخند، خوشحالی، آرامش و صلح، امیدواری و جهان روشن.
2 - زندگی مضر: زندگی برای خراب کردن جهان، همراه با گریه و غم.
3 - زندگی بیهوده: زندگی برای هیچ، نه خراب کردن، نه افزایش و بهبود جهان، زندگی تنها برای مردن (انجمن امید و زندگی، 2008).
از علتهای اصلی که افراد را به بیتفاوتی، بیهویتی و ناامیدی میکشاند، نداشتن یک معنای درست از هدف و فلسفه زندگی است، بنابراین، برای جلوگیری از این آفت در عملکرد طبیعی خود، باید به تقویت رابطه سالم و منطقی و همچنین توجه به یک فلسفه حیات بخش براساس شرع و عقل از زندگی تاکید نماییم. امام صادق(ع) میفرماید: "هر کس به چیزی امیدوار باشد، برای آن به عمل برمیخیزد و هر کس از چیزی بترسد، از آن میگریزد" (کلینی، 1362، ص 68-69).
حضرت علی(ع) نیز در این باره میفرماید: "از دروغ بپرهیزید، که هر امیدواری خواهنده است و هر بیمناکی گریزان" (همان، ص 343). اگر انسان در زندگی امید نداشت، شاید از عصر حجر هم فراتر نمیرفت. از عوامل تهدید کننده امیدواری در زندگی میتوان به این موارد اشاره کرد: نداشتن ایمان، عدم درک صحیح از خود و استعدادهای خود، نداشتن برنامه در زندگی برای رسیدن به اهداف، ترس و اضطراب (که به صورت بیماری در شخص و زندگی او است)، عرصه خوردن و مقایسه کردن زیاد خود با دیگران، پر توقعی و انتظار بیش از اندازه از خود و فقر عاطفی و اطلاعاتی (برجعلی، 1386).
نتیجه گیری
امید داشتن، مهمترین انگیزه در زندگی است و مهمترین اثر و کارکرد امید در زندگی بیشتر، آسان شدن سختیها و تقویت روحیه انسان میباشد. در این راستا، نقش عواطف و احساسها در زندگی بیشتر از عقل و خرد است، زیرا ارتباط نزدیکی با روحیه انسان دارد. عقل در سختیها به انسان کمک میکند که در راه درست گام بردارد، ولی این به تنهایی کافی نیست. امید باعث میشود تا روحیه شخص از نظر روانی تقویت شود و در برابر سختیها واکنش مثبت از خود نشان دهد. بنابراین، امید بعد معنوی آمال و آرزوهاست. هیچ گاه بشر نمیتواند مطمئن باشد که تلاشش به نتیجه میرسد وای امید است که او را به سمت و سوی تلاش بیشتر میکشاند. البته باید توجه داشت که آرزوهای تهی و دست نیافتنی، جایگزین اهداف برتر و قابل قبول نشود. امیدواری نباید جای تلاش و عمل را بگیرد. نباید آن قدر به رحمت خدا امیدوار بود که ترس از خشم و غضب خدا از دل خارج شود. امیر مومنان علی(ع) میفرماید: "از آرزوهای طولانی بپرهیزید که زیبایی نعمتهای الهی را از نظر شما میبرد و آنها را نزد شما کوچک میکند و به کمی شکر فرا میخواند".
با توجه به مطالبی که بیان شد، میتوان گفت که:
الف) امید یا رجاء، یک حالت روانی است و توجه به آینده منشاء پیدایش این حالت در انسان میشود. توجه به اینکه در آینده میتواند از نعمتهایی بهرهمند شود، در نتیجه، احساس خوشایندی در دل او زنده میشود و او را به تلاش و حرکت وا میدارد.
ب) انسان با ایمان چنین میاندیشد که خداوند میتواند در آینده او را از نعمتهایی بهرهمند کند و همین منشاء امید او به خدا میشود. این اندیشه سبب میشود که تنها دل به خدا ببندد و این، یکی از صفتهای برجسته انسان وارسته و خداشناس است.
ج) ایمان و امید، جزء صفتهای ضروری برای انسان است که او را مصمم به حرکت در مسیر کمال و سلامت روانی میکند و نبود آن باعث نقص در ویژگیهای انسانی و روانی میشود. در واقع، ایمان و امید به منزله نیروی اجرایی برای حرکت است و همه رفتارهای انسان، آثار و جلوههای این نیرو و گرایش روانی است.
د) در متون اسلامی، ترس در کنار امید قرار میگیرد. دو عامل ترس و امید، با هم باعث معرفت و تعالی انسان میشود و او را به سمت عبادت یگانه معبود خویش میکشاند.
در پایان، حدیثی از حضرت علی(ع) نقل میکنیم. ایشان فرمودند:
"خف ربک خوفا یشغلک عن رجائه و ارجه رجاء من لا تامن خوفه، بترس از پروردگار خود، ترسی که سرگرم کند تو را از امید به او، و امیدوار باش، به امید کسی که از ترس او ایمن نیستی" (آمدی، 1386، ص 458)، زیرا ایمنی از عذاب، انسان را به یکی از دو کار وا میدارد یا جرات و جسارت در گناه و یا عجب و خودبینی که هر دو موجب عذاب است.
* در روان شناسی و علوم اجتماعی، شخصیت سالم به کسی گفته میشود که در حوزه رفتاری، آرامش دارد و دچار تشویش و بحران نمیشود. از نظر قرآن نیز انسان مومن کسی است که شخصیت سالم، آرامش و امنیت دارد و نسبت به گذشته غم و اندوه به دل راه نمیدهد.
* ایمان و امید به منزله نیروی اجرایی برای حرکت است و همه رفتارهای انسان، آثار و جلوههای این نیرو و گرایش روانی است.