24 آبان 1393, 14:3
رئیس جمهور، اجرای قانون اساسی، مسئولیت
نویسنده : شعبانعلی جباری
طبق اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت اجرای قانون اساسی بر عهده رئیس جمهور است. ولی باتوجه به اینکه قانون اساسی چهارچوب نظام اسلامی است که تمامی قوای سه گانه طبق اصول آن به فعالیت میپردازند و از طرفی طبق اصل تفکیک قوا، قوای سهگانه مستقل از همدیگرند حال این سوال مطرح است که رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه چگونه مسئول اجرای قانون اساسی است و آیا این مسئولیت منافاتی با اصل تفکیک قوا ندارد.
برای مسئولیت رئیس جمهور، نظرات متفاوتی ارائه شده است که هر کدام دلایلی را برای توجیه نظریه خود مطرح کرده اند.
مسئولیت اجرای قانون اساسی رئیس جمهور،فراتر از حوزه ریاست قوه مجریه میباشد، و این نظریه مبتنی بر این استدلال است که عبارت «مسئولیت اجرای قانون اساسی» در قانون اساسی، مقیَُد نیست. طبق اصل 113 (پس از مقام رهبری رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد) و رئیس جمهور بطور مطلق و عام و بدون قید، مسئول اجرای قانون اساسی است، و در متن سوگندی که رئیس جمهوری طبق اصل 121 قانون اساسی ادا می نماید خود را شرعاًََ وقانوناً به انجام این مسئولیت ملتزم می نماید و سوگند میخورد که پاسدار قانون اساسی باشد»
در برابر نظریه مسئولیت گسترده ، برخی دیگر از حقوقدانان معتقدند که رئیس جمهور تنها مسئول اجرای قانون اساسی در قوه مجریه است ؛ آنهم جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود.
آنها معتقدند که اولاً اصل 113 در مقام بیان وظایف و اختیارات «رئیس قوه مجریه» است و نمی توان آن را مطلق یا عام دانست ؛ گذشته از اینکه در همین اصل صراحتاً همه مسئولیتهای رئیس جمهور مقید شده است به اموری که مستقیماَ به رهبری مربوط میشود. ثانیاً بر فرض پذیرش ظهور ابتدایی اصل مذکور در گستره ای بیش از ریاست قوه مجریه، به ناچار باید آن را با اصول کلی دیگر نظیر اصل تفکیک و استقلال قوا و یا اختیارات مقام رهبری مقید کرد .
به این توضیح که اصل 113 از جمله اصولی است که در «فصل نهم» قانون اساسی و تحت عنوان «قوه مجریه» جای گرفته است و لذا باید
در اصل 113 دو مسئولیت بر عهده رئیس جمهور نهاده شده است ، مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه، جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود، به عبارت دیگر قید «جز در اموری...» تنها مربوط به «ریاست قوه مجریه» نیست بلکه «مسئولیت های اجرای قانون اساسی» را هم مقید می کند بنابراین رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است امّا «جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود» و طبیعی است که طبق بند 7 اصل 110 «حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه» از اموری است که مستقیماً به رهبری مربوط می شود؛ مخصوصاَ قوه قضائیه که به دلیل نصب مستقیم ریاست آن از سوی رهبری، وضیعت روشن تری دارد، ضمناً طبق اصل 57 همه «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران...زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت» انجام وظیفه می کنند و دیگر حتی برقراری ارتباط میان آنها نیز در حیطه اختیارات رئیس جمهور نیست.
استدلال دیگری که برای اثبات محدودیت مسئولیت رئیس جمهور در قبال اجرای قانون اساسی مطرح می شود، قواعد و اصول کلی حاکم بر این قانون است، مثل اصل تفکیک قوا که یکی از اصول بنیادین قانون اساسی می باشد و اصل 113 را باید با توجه به اصول دیگر همچون اصل تفکیک
قوا تفسیر کرد.
نتیجه گیری:
با توجه به مباحث گذشته می توان گفت که برای رئیس جمهور مسئولیتی نسبت به اجرای قانون اساسی در قوای دیگر وجود ندارد و رئیس قوه مجریه نمی تواند برای اجرای قانون اساسی در قوای دیگر دخالت نماید چون در اصل 113 ضمانت اجرایی برای این مسئولیت وجود ندارد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان