15 دی 1389, 0:0
نهضت حسيني موثرترين جريان در پيروزي انقلاب
محمد امین امامی
کلام را از آنجا آغاز کنم که حضرت امام حسین(ع) با اهل بیتشان مدینه را به قصد مکه ترک کرده و به علت سیل درخواستهای کوفیان از مکه آهنگ کوفه مینمایند. امام پیش از همه مسلمبنعقیل را به عنوان نماینده به کوفه میفرستند تا شرایط را برای قیام مهیا کند. اما چرا قیام؟ آنچه روشن است قیام به خاطر حاکمیت ضدارزشها و پایمال شدن ارزشها؛ قیام به خاطر فساد علنی یزید و تظاهر به زیر پا گذاشتن احکام اسلامی.
حضرت از همان ابتدا روش مقابله و مبارزه را به روشنی بیان میکنند و ریخته شدن خونشان و در نهایت شهادت خویش را پاک کننده همه پلیدیها و احیای جمیع ارزشها میدانند. ایشان در این خصوص میفرمایند: «جامعه دگرگون شده و ضدارزشها حاکم و ارزشها رخت بربستهاند و چیزی جز، ته ماندهای از آنها نمانده. آیا نمیبینید به حق عمل نمیشود و از باطل روی گردان نیستند؟ اینجاست که مومن باید برای لقاء و شهادت الهی از خود تمایل نشان دهد و به همین سبب، من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز فلاکت نمیبینم. مردم برده دنیا شدهاند و دین فقط سرزبان آنهاست. تا زمانی که برای آنها ابزار زندگی است سر زبان میچرخانند، اما همین که آزمایش شدند، دینداران کم میشوند». حضرت در این تحلیل جامعه شناسانه خود جامعه را به نقد میکشاند؛ جامعهای را که به ارزشها پشت کرده و دنیاگرایی درآن جانشین دینمداری شده، جامعهای غیرقابل تحمل میخواند و شهادت را تنها راه خروج از این بن بست اعلام میکند. این هدف والای حضرت از قیام خود بود که نهضت حسینی را به یک حماسه جاودانه تبدیل نمود و به صورت یک الگوی الهام بخش برای نهضتها، انقلابها، حرکتها و هرگونه تحولی در تاریخ اسلام درآورد. به عنوان نمونه با توجه به سخنان حضرت امام خمینی(ره)، روشن میشود که امام(ره) در سال1342راه نجات امت را در چه میبیند و انقلاب اسلامی را با تاسی از کدام نهضت، هدایت و رهبری میکند. ایشان ضمن سخنانی در خردادماه همان سال که مصادف با ماه محرم بود، این گونه میفرماید که: «ما افتخار میکنیم که مانند سیدالشهدا(ع) روز عاشورا کشته شویم، ...اولاً کار اینها با یزید هیچ فرقی نمیکند... ما نیز از هم اکنون مانند حسین اعلام میکنیم هر که با ماست به طرف ما بیاید و هرکه با ما نیست به سمت لشکر یزید برود. یکی از کسانی که باید در راه حضرت سیدالشهداء آغشته به خون خود شود خمینی است».
غیرآنچه به عنوان علت قیام امام حسین(ع) بیان شد، با تحلیلِ خودِ بیاناتِ حضرت، در زمینه علل قیام میتوان به نکاتی دست یافت که تاثیرات عمیق حادثه کربلا در جریان پیروزی انقلاب و تعلیمات و آموزههای حضرت امام(ره) از این واقعه را بیش از پیش نمایان میسازد که اجمالا ًبه آنها اشاره میشود:
1- نفی مشروعیت حکومتهای طاغوتی:با استناد به آیات شریفه قرآن، نفی حاکمیت الحادی وشرک آلود و تن به چنین حاکمیتی ندادن از وظایف جمعی جامعه اسلامی است: «وقَد امِرُوا اَن یکفُُرُوا بِه؛ درحالی که امر شده بودند به اینکه به طاغوت کفر بورزند»(نساء/60). امام حسین(ع) انجام این مسئولیت را گوشزد میکنند و همگان را با این جمله آگاه میسازند که «مثلی لایبایع مثله»، مثل من حسین با مثل یزید هرگز بیعت نمیکند. امام خمینی(ره) نیز نه تنها رژیم شاهنشاهی را امری غیرعقلانی میخواندند، بلکه آن را با اصل توحید که نفی کننده سلطه انسان بر انسان است، سازگار نمیدانستند و میفرمودند: «مهمترین و باارزشترین اعتقادات، اصل توحید است. مطابق این اصل ما معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز. این اصل به ما میآموزد که انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم شود و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند، مگر اطاعت او اطاعت خدا باشد. بنابراین هیچ انسانی هم حق ندارد انسانهای دیگر را به تسلیم در برابر خویش مجبور کند. امام خمینی(ره)، حتی قیام امام حسین(ع) را قیامی علیه شاهنشاهی تفسیر کرده و فرمودند: «سلطنت و ولایت عهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سیدالشهدا برای جلوگیری از برقراری آن قیام نمود و شهید شد؛ برای آنکه زیر بار ولایت عهدی یزید نرود»
2- آزادی و آزادگی: آزادگی و آزاد زیستن از جمله اصول برتر و انگیزههای والای انسانی است که در آن حماسه بزرگ به خوبی ترسیم شد و حضرت امام حسین(ع) را سرور آزادگان جهان نمود. این مورد در بیانات حضرت به وضوح به چشم میخورد، آنجا که فرمودند: «نه! هرگز من دستم را چون ذلیلان و افراد پَست به سوی شما دراز نمیکنم و چون بردگان هرگز از صحنه حادثه فرار نمینمایم». امام خمینی(ره) با استفاده از اصل توحید که پیشتر ذکر شد اصل آزادی را مطرح مینمایند و میفرمایند: «هیچ فردی حق ندارد انسانی و یا جامعه ای و ملتی را از آزادی محروم کند، برای او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا بر درک و شناخت ناقص خود یا بنا به خواستهها و امیال خود تنظیم نماید». حضرت امام(ره) این مسئله را به خوبی برای ملت روشن میکند به گونهای که آزادی و آزادگی به صورت یک مطالبه عمومی در تظاهرات آن زمان در شعارهای مردم به چشم میخورد: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی».
3- انجام فریضه بزرگ امربه معروف و نهی از منکر: امام حسین(ع) زمانی که اهداف قیام خود را برای برادرشان محمد بن حنفیه شرح میدادند، در قسمتی از فرمایشات خود فرمودند: «من فقط برای اصلاح امت جدم قیام کرده ام و تصمیم دارم امر به معروف و نهی از منکر نمایم» و در موقعیتی دیگر این گونه فرمودند: «آیا نمی نگرید که شرایط به گونهای است که کسی برای انجام مسئولیتهای زمین مانده اقدامی نمیکند و از این همه منکرات روز افزون جلوگیری نمیشود؟. در آن زمان نیز یکی از عوامل بروز نارضایتی شدید از رژیم شاه، فساد اخلاقی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد سیاسی دربار رژیم پهلوی بود. بخش اعظم تظاهراتی که از سال1356در ایران آغاز شد متوجه همین امر بود. ژان لوروریه روزنامه نگار فرانسوی میگوید: اگر در کوچه و خیابان از ایرانیان بپرسید که چرا رژیم را مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند و جواب آنها را جمع کنید، فساد و انحطاط اخلاقی رژیم در ردیف اول پاسخ آنها خواهد بود».
آنچه بیان شد مهمترین زمینههای ظهور قیام امام حسین(ع) و پس از هزار و اندی سال، قیام ملت ایران علیه رژیم2500ساله شاهنشاهی بود. شاید بتوان علل دیگری نیز برای آن یافت؛ اما غرض از ذکر نکات یاد شده، تنها اثبات تاثیر شگرف نهضت حضرت سیدالشهدا(ع) در پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) میباشد و اگرچه خون اباعبدالله الحسین(ع) موجب تثبیت دین اسلام گشت؛ اما در دوره ما نیز خون هزاران جوان تربیت یافته در این مکتب موجب احیای اسلام ناب محمدی(ص) و زنده کردن همه ارزشها و آرمانها و ریشه کن نمودن طاغوت و استقرار حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه گردید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان